باردیگر مجاهدین مسئولیت قتل ۱۶۰۰۰ ایرانی را برعهده گرفتند
دیدار خانم فریبا هشترودی با دبیرکل و مدیر اجرایی کانون هابیلیان، آنچنان بیت عنکبوتی مجاهدین را به لرزه در آورده است که بیش از ده روز است با انواع و اقسام لجن نامه ها، تلاش می کنند که این ملاقات و شخص ایشان را مورد فحاشی و هرزه درایی قرار دهند تا بلکه از نمود تفرق و ورشکستگی جلوگیری به عمل آورند. یکی از کسانی که به قول خودش نتوانسته است جلوی سوز دلش از این ملاقات را بگیرد، پرویز خزایی سخنگوی گروه تروریستی مجاهدین در نروژ است که ندانسته است چگونه مأموریت محوله برای مخدوش نمودن چهره همکار سابق خود را انجام دهد و با پرخاشجویی از سر انفعال بار دیگر از جانب رؤسایش در فرقه جنایتکاران، مسئولیت قتل 16000 هزار شهروند ایرانی را برعهده گرفته است.
پاسخی از ابراهیم خدابنده
قبل از هر چیز از بابت نامه تان متشکرم. از قرار معلوم شما نمیخواهید وارد محتوای نوشته های این مدت من شده و آنها را بصورت استدلالی رد نمائید. بسیار خوب اشکالی ندارد. من تلاش میکنم که پاسخ به همین نامه شما را تا جایی که در عهده ام باشد بدهم. ابتدا لازم به ذکر است که من از سال 1359 با سازمان مجاهدین خلق کار میکردم و از سال 1364 به عضویت سازمان در آمدم. آشنایی من با سازمان و فعالیتم طی این مدت تماما در خارج از ایران و کارم عمدتا در امور تبلیغی و سیاسی بوده است. طی این سالیان بطور تمام وقت و بی وقفه و با بذل هرآنچه که داشته ام در خصوص” ظلم و جنایت صاحب خانه فعلی در حق مردم ایران” در کشور های متعدد و به اشکال مختلف تبلیغ کرده ام.
لودگی بجای طنز و حرف راست از زبان بچه
مصطفی گلبادی که به قول خودش و به قول سایتهای مجاهدین طنز نویس شده درحالی مثل جناب پویا و بقیه طنز نویسان مجاهدین تا خرخره به ادبیات مستهجن مسعود رجوی آغشته است , با لودگی کامل به اصطلاح در مقابل جدا شدن خانم هشترودی از شورای ملی مقاومت موضع گیری کرده ؛ او ابتدا مثل ارباش مسعود رجوی که برای تخته جنبش مسلمانان مبارز (جاما) به آن در نشست ها جیمی و جاما میگفت و یا به آقای خانبابا تهرانی میگفت خام ننه (اوج درک و شعور و منطق و استدلال) برای نام بردن از خانم فریبا هشترودی اسم اورا به عربی ترجمه کرده و نوشته”خانم جذابه ثامن النهری” که چه؟ نمیدانم ؛ شاید علاوه بر میزان شعور نویسنده نشان دهنده ملا و محیط نویسنده هم باشد ؛ شاید اعضای سابق حزب بعث برای راحت تر گفتگو کردن و نزدیکتر شدن؛ اسامی نفرات مجاهدین را به عربی ترجمه میکرده اند و مثلا مهر تابان را” سیده القمر المنور” میگفتن و یا از این قبیل؛
پاسخ ابراهیم خدابنده به یک نامه
از بابت ایمیلتان که محبت کرده و برایم فرستاده بودید بسیار سپاسگزارم. برای سهولت در پاسخ دادن، متن آنرا که با رسم الخط Persianglish نوشته شده بود مجددا در زیر می آورم: با سلام، من مدت زیادی با تو همکاری نزدیک داشتم و وقتی این اتفاق برایت افتاد خیلی نگران تو بودم و همیشه فکر میکردم که اگر من جای تو بودم چه میکردم. تا اینکه خبر آمد و گفتند که تو بریدی. با خودم گفتم که مگر آدم چقدر تحمل دارد. گفتم که ابراهیم آدم اسمارتی (زیرک) هست و میداند دارد چکار میکند.
نامه ابراهیم خدابنده به آقای ابوالحسن فولادوند
مقاله تان را که در سایت اینترنتی”ایران افشاگر” تحت عنوان”مبارک باد دژخیم…!!” درج شده بود مطالعه کردم. در این مقاله در خصوص ازدواج آقای کامبیز باقرزاده اشاره فرموده بودید که:” هرچه فکر کردم که چه ربطی بین شاه داماد! انبیاء! و فرقه! وجود دارد، راستش سر در نیاوردم…” در خصوص سؤال مطروحه البته خودتان در ادامه مقاله تلاش کرده بودید تا پاسخی بیابید ولی از آنجا که احساس کردم اگر جسارت نباشد قدری به بیراهه رفته اید وظیفه خود دیدم که در این رابطه آنچه را که به نظرم میرسد به اطلاعتان برسانم
پاسخ به لجن پراکنی سردمداران فرقه تروریست رجوی
پاسخ آقای رامین تبریزی در رابطه با نامه ای که به نام خواهرش خانم مهتاج تبریزی در سایت فرقه انتشار یافته، در واقع بیانگر نوع نگرش و دیدگاه ایشان و اعضای محترم خانواده اش نسبت به خط مشی تروریستی دارودسته رجوی و عملکرد ستیزه جویانه آن است که از زوایای گوناگون به نقد، و آنالیز استراتژی و ماهیت ضد میهنی و ضد مردمی فرقه می پردازد. ایشان با قرار دادن اندیشه و استنباطاتش درمتن و سیاق زمانه خود میکوشد دیدگاه و موضع خویش را در رابطه با تشکیلات رجوی، از نگاهی انتقادی شرح و بررسی کند
وحشت مجاهدین از شرکت در بحث آزاد
همانطور که هموطنان مطلعند کانون رهائی از سوی دانشجویان حقوق دانشگاه شهر خرونینگن دعوت به سخنرانی در مورد رابطه فرقه و تروریسم در روز 21 نوامبر گردیده بود. دراین سخنرانی قرار بود که آقای مسعودجابانی از سوی کانون رهائی در مورد تجارب خود با دانشجویان به بحث و گفتگو بپردازد و در صورت حضور مجاهدین در جلسه به سخنان آنان پاسخ گوید.
اطلاعیه انجمن ایران سبز: بازتاب پیروزی درژنو
بلاخره بعد از یکماه سکوت سازمان مجاهدین در برنامه تلویزیونی خود تحت عنوان پرونده به نقش فعال جداشدگان در خنثی کردن شانتاژ مجاهدین درژنو اشاره کرد. اگر از برچسب ها ی کلیشه ای و تکراری بگذریم (مزدوروزارت اطلاعات، که این روزها حتی کارمندان رادیو فردا هم به آن ملقب شده اند!) تنها نکته قابل توجه در برنامه مزبورتائید مسئولین سازمان مجاهدین بر نقش فعال و تاثیر گذارجداشدگان می باشد.
تهدید شهروندان کانادا توسط مجاهدین
این نامه را مینویسم تا نگرانی عمیق خود را دربارهی امنیت یکی از اعضایمان آقای محمد محمدی و نیز دو تن از مدیران سازمانمان از جمله خودم اعلام کنم. به عنوان گروه حمایت از حقوق بشر وظیفهی اصلی ما است که هر سیستم / فردی که اصول اساسنامهای را که همهی ما بدان معتقدیم نقض کرد زیر سؤال ببریم و به چالش بکشیم. در چند ماه گذشته از جانب یک شهروند کانادا، آقای مصطفی محمدی، و خانوادهاش فعالیت کردیم تا آزادی دختر جوان او را از یک اردوگاه نظامی در عراق – که تحت کنترل سازمان مجاهدین است – تسهیل نماییم.
بازتاب فرهنگ حاکم بر فرقه ها
اما آنچه باعث شد این مطلب توسط هیئت تحریریه سایت قلم نوشته شود، دریافت دو نامه اینترنتی همراه با دشنام و توهین و تهدید بود. روشن است که آزادی بیان و عقیده، و از طرف دیگر دسترسی افراد به اخبار و اطلاعات حقوق قطعی است که در سرتاسر تاریخ توسط قدرتمندان و در جوامع گوناگون به بهانه های مختلف نقض شده است. ما در اینجا نیازی نمی بینیم که بر حقانیت و ضرورت آزادی اندیشه و جلوگیری از سانسور دلیلی اقامه کنیم.
سریال برنامه پرونده فریبکاری آشکار یا فرافکنی های فرقه رجوی
دنیای غریبی ست. جداسازی اعضای خانواده ها به هر نحو ممکن برای ارضای میل به قدرت طلبی. استفاده از دروغ آشکار و عریان، بی هیچ شرم و مکثی وبه نام مقدس آزادی و دموکراسی، پیوند های خانوادگی را از هم گسستن و بذر نفرت و کینه را در بین آنان کاشتن، شیوه ای ست که شاید در این دنیای بزرگ مختص رهبران و سردمداران فرقه رجوی باشد. این همه دروغ، این همه شانتاز این همه وارونه نمودن حقایق و واقعیات به هر شکل و عنوان مایه حیرت و بهت همه کسانی ست که با متن رویدادها و واقعیات مواجه اند.
دخالت گشتاپوی اشرف در تیف
خبرهای رسیده حاکی از آن است که گشتاپوی اشرف در صدد بهرهبرداری از شرایط بحرانی تیف برآمده و ضمن تماسگیری با تعدادی از اعضای جدا شدهی مستقر در تیف، از آنها خواسته است که مجدداً به اشرف بازگشته و از امکانات و تسهیلات فراوان برخوردار شوند. سازمان قول داده که در قبال این اقدام، شرایط انتقال آنها به یک کشور اروپایی را فراهم آورد.