خانواده ها مراتب تشکر خود را از دکتر نافع عیسی، ابراز داشتند
خانواده های دردمند و رنج کشیده که نزدیک به یکسال است در برابر پادگان فرقه ای اشرف دست به تحصن زده و صرفا دیدار آزاد و مستقل با بستگانشان را میخواهند مراتب قدردانی و تشکر خود را از دکتر نافع و یارانش در کمیته حمایت از خانواده ها ابراز داشتند. زحمات دکتر نافع به هیچ عنوان قابل جبران نیست. او احترام و تحسین خانواده های ایرانی را بر انگیخته و تلاش های او هرگز فراموش نخواهد شد.
تجمع خانواده ها و درهم شکستگی رجویها
این خانواده ها علیرغم اینکه تا کنون موفق به ملاقات نشده اند اما از آنجاییکه هیچ خواستگاه سیاسی و منفعت طلبانه ای ندارند هر روز عزمشان جزمتر شده که با استقامت و پایداری خویش تور اختناق تشکیلاتی سازمان را از هم دریده که منجر به فرار تعدادی از اسرا گردیده؛ دیروز علی عینکیان، مهرداد امیری و حجت رفیعی و امروز ایرج عبدی و فردا احمد و رضا و علی و علی های دیگر از حصار تشکیلاتی گریخته. زندگی آزاد خود را به دست می آورند. اما آنچه به سران سازمان بر میگردد هر روز بر ادعای اسلام پناهی افزوده و ادعای دفاع از خلق در زنجیر را سر می دهند اما خودشان در داخل تشکیلات، نیرو ها و اسرای خود را از ابتدایی ترین حقوق خود که حق ارتباط با پدر و مادر است محروم نموده اند و هر روز در به زنجیر کشیدن افراد اسیر طرح و تدبیر جدیدی بکار می گیرند.
گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت دوم
آقای حسن طوسی بخش نیز که پدرش در سال 68 اسیر جنگی صدام بود و از اردوگاه های عراق توسط مسئولین فریبکار فرقه به قرارگاه اشرف کشانده شد اظهار داشتند: اخیرا توانستم به همراه مادرم به قرارگاه بروم ولی آنچه که ما در ذهنمان تصور می کردیم و آنچه را که ما در این مدت می دیدیم کلا فرق داشت شاید برای شما هائیکه از نزدیک مجاهدین را دیده و یا در آنجا بودید مسائل همچون اختیار نداشتن افراد و ملاقات ندادن و… در سازمان روشن باشد ولی برای ما که از بیرون داریم قضیه را نگاه می کنم یک مقدار فهم قضیه سخت بود
صحنه جدید از مغز شوئی فرقه رجوی
. آیا این گناه است که به خاطر عزیزان خود به هر دری می زنند و آن رهبر منفور فرقه نام اجیر شدگان به آنها گذاشته است و یا در جلو درب اشرف هنگامی که با صدای بلند نام عزیزان خود را صدا می زنند به آن خانواده مظلوم نام زوزه کش می گذارد و بالا ترین ارزش ایدئولوژیکی خود را که به نفرات اسیر القا می کند نرفتن به ملاقات می داند و نام این را هم تراز جدیدی از مرزهای بالا بلند ایدئولوژیکی و سیاسی مجاهدین می نامند وای بر تو که ارزش ایدئولوژی خود را اینطور نمایان می کنید که در دستگاه فرقه گری به ملاقات نرفتن و دوری جستن از خانواده را ارزش می دانید.
خاطرات اعزام اولین اکیپ خانواده ها به اشرف
ما به مقر بازگشتیم خانواده ها تاثیر به سزایی در روحیه افراد گذاشته بودند یک سری افراد در مقر بصورت محفلی به هم دیگر می گفتند که ای کاش خانواده ما به ملاقات ما بیاید. ارتباطی که چندین سال قطع بود مجددا وصل شد. این موضوع میز سازمان را چپه کرد در نشست های کله خوری علنا می گفتند که فکر نکنید خانواده دست از سر اشرف بر می دارد این رفت و آمدها تا زمانی که اشرف پا بر جاست ادامه دارد
نامه ای به ملک جمشید ده مرده از اعضای دربند فرقه رجوی
جمشید جان. ما شما را از شبکه ماهواره دیدیم و فیلم و عکس گرفتیم شما جلو نشسته بودید و پشت سرت همان زنهای بدبختی که صحبتهای تکراری را برایتان می گفتند که خود نیز از قربانیان فرقه رجوی هستند. از دیدنت خیلی خوشحال شدیم. آبجی طاهره تصویر شما را روی صفحه تلویزیون مدام می بوسید و می گفت داداشی چرا نمی آیی و سپس گریه میکرد.
رجوی؛ جرثومه فساد اشرف به زباله دان تاریخ خواهد رفت
رجوی خود فروخته که از مقاومت و استقامت خانواده ها در جلوی درب اشرف به رعشه افتاده است هر روز با عناوینی سعی می کند که با شانتاژ و دروغ نیروهای خود را در مقابل خانواده ها قرار دهد ولی خانواده ها که خود به اشرف رفته و شاهد وضعیت اسفبار عزیزان خود شدند به خوبی متوجه آن گشته اند که او در صدد به تقابل کشاندن اسیران اشرف با آنان است و کوس رسوایی رجوی جلاد در مورد خانواده ها رو شده است و به همین دلیل بر تداوم حضور خود در جلوی درب اشرف اصرار دارند.
دیدار با خانواده های اعزامی از استان فارس به اردوگاه اشرف
اعزام خانواده های دردمند استان فارس به اردوگاه اشرف و جنگ و تلاش برای رهایی فرزندان اسیر در اردوگاه اشرف از طریق انجمن نجات شیراز مطلع شدم که تعدادی از خانواده ها عازم درب اردوگاه اشرف هستند. از آن جا که همگی را می شناختم لذا تصمیم گرفتم در آخرین لحظات رفتن شان با آن ها صحبت کرده و آن ها را ببینم. خانواده هایی که آمده بودند از من سئوال می کردند که فلانی را می شناسی؟ و و قتی که می گفتم بله – چنان خوشحال می شدند که گریه شان می گرفت – و بعضی هم با چنان ذوق و شوقی گوش می دادند که خودم هم چشمم را اشک می گرفت.
تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت ششم
چند روز در درب ورودی اشرف بودیم یکی از همراهانمان حدوداً پنجاه سال داشت از درد و ناراحتی و از فشاری که به ایشان به دلیل اجازه ندادن به ما برای ملاقات با بچه هایمان وارد آمد دچار سکته ی قلبی شد. من شخصاً ایشان را با ماشین ارتش عراق به بیمارستان رساندم با مشکلات بسیار زیاد و بعد از چند روز حالش خوب شد در هنگام بازگشت به ایران هم ناخوش بود. این صحنه ها واقعاً درد آور است، رقت انگیز است.
خاطرات حضور در درب اشرف به همراه خانواده ها – قسمت اول
چندین خانم بسیار مسن زحمت آشپزی را متقبل شده بودند در مراودات بعدی از خود آنها شنیدم که قسم یاد می کردند تا به آغوش کشیدن عزیزانشان در جلوی درب اصلی اشرف خواهند ماند و ترفندهای مسخره سازمان از جمله به جلوی دوربین بردن بچه هایشان برای مصاحبه های تشریفاتی چند دقیقه ای را نمی پذیرند و به ازای غلط های اضافی سازمان مصمم تر فشارهای خودشان را با بیان درد دل هایشان با عزیزشان از طریق بلند گوها را افزایش خواهند داد.
استفاده ابزاری از اعضاء ناراضی توسط سران شکست خورده فرقه رجوی
پخش تصاویر افراد ناراضی به عنوان کسانی که خانوادهها را به اصطلاح مزدور میخوانند از حیله هایی است که در چند روز گذشته فرقه جنایتکار رجوی به آن اقدام نموده است. این حرکات شیطانی فرقه هیچ چیز از حضور خانواده ها در جلوی قرارگاه مخوف رجوی کم نمی کند و تمامی خانواده ها با هم عهد بسته اند که تا مادامی که اشرف به روی مسعود و مریم رجوی خائن دفن نشود از این تجمع دست بر ندارند
خانواده های عضو انجمن نجات فارس عازم کمپ اشرف شدند
طبق اطلاع واصله40 نفر از خانواده های محترم انجمن نجات شیراز در تاریخ 8/10/89 عازم عراق شدند تا با پیوستن به دیگر خانوادها زمینه ساز آزادی فرزندانشان از یوغ فرعونیان این فرقه تروریستی باشند. دست مریزاد خانواده های شجاع و خستگی ناپذیر انجمن نجات، آنهایی که برای آزادی فرزندانشان از اسارتگاه فرقه تروریستی رجوی از هیچ کوششی مضایقه نمی کنند و همچنان استوار می مانند، تا نظاره گر آزادی فرزندانشان از سلطه مخوف رجوی باشند.