شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
پاسخ ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین 15 بهمن 1385

پاسخ ابراهیم خدابنده به یک هوادار مجاهدین

همانطور که سفارش کرده بودید مطلب آقای نوید اخگر که به ضمیمه ایمیلتان برایم ارسال کرده بودید را به دقت تمام خواندم. مقاله”نامه ای برای خسرو و سعید” البته در سایت های اینترنتی هم منعکس گردیده بود و لذا مجددا آنرا در اینجا نمی آورم. در خصوص جزئیات این مقاله حرفی ندارم و بهرحال ایشان نظرات خود را بیان نموده اند و الحق هم قلم زیبایی دارند و احساسات خود را خیلی خوب منتقل مینمایند. اما چند نکته دارم که در زیر جسارتا به عرضتان میرسانم:

سالهای بردگی من با تروریستها 15 بهمن 1385

سالهای بردگی من با تروریستها

آن سینگلتون در یک خانواده معمولی در یورکشایر بزرگ شد، اما در اوایل دهه 20 از عمرش عضو یک سازمان تروریستی بود که بمبگذاران انتحاری را در عراق جذب میکرد. بیلی بریگز گزارش میدهد در سال 1992، آن سینگلتون در صحرای عراق بود و مجاهدین خلق نحوه شلیک با کلاشینکف را به او تعلیم میدادند. یک سال از جنگ اول خلیج فارس گذشته بود و «آن» عضو سازمانی بود که برای سرنگون کردن دولت ایران با توسل به زور فعالیت میکرد. او میگوید:”من در صحرا بودم، یک یونیفرم نظامی به تن داشتم، بدون گذرنامه و پول. هرگز در زندگیام آنقدر احساس آزادی نکرده بودم. اما جالب اینجا بود که من در وضعیت بردگی مدرن قرار داشتم. من از نظر روحی به مجاهدین زنجیر شده بودم.”

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۴ 14 بهمن 1385

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۴

سعید باقری دربندی: ببینید در مورد بحث به اصطلاح”سگ دعوا” ما در آن مقری که بودیم من و اغلب بچه ها این بحث را قبول نداشتیم یعنی نزدیک به پنجاه و یا شصت نفر بودیم که با این بحث مشکل داشتیم. در لایه خودمان غیر از دو سه نفر که خود شیرینی و چاپلوسی می کردند به غیر از آنها هیچ کسی فاکت ننوشته بود سر این قضیه به عنوان نمونه حتی یک فاکت هم در این مورد ننوشتم در رابطه با سگ دعوا که به اصطلاح بحثش بود. بقیه بچه ها هم همینطور حالا یک تعدادی هم از ترس نوشتند ولی در مجموع ما پنجاه و شصت نفری که هم لایه بودیم به این بحث اعتراض کردیم

نگاهی کلی تر به علم شنگه هابیلیان 12 بهمن 1385

نگاهی کلی تر به علم شنگه هابیلیان

آقایانی که اینچنین از دیدار خانم هشترودی با نمایندگان کانون هابیلیان، ترسیده، رنجیده و دردشان گرفته است و اینگونه در رابطه با ملاقاتی که از کم و کیف آن اطلاعی ندارند و بر اساس خبری که از جانب هابیلیان منتشر گردید، بدون آن که از ایشان توضیحی بخواهند و یا اجازه دهند وی جریان ملاقاتش را بازگو کند، به خوبی نشان دادند که از همان روز اول با جمهوری اسلامی و مردم ایران چه دعوایی داشته اند و تا چه اندازه به دمکراسی قائل هستند.

منزلت هنرمند در دستگاه ارزشی سازمان مجاهدین 12 بهمن 1385

منزلت هنرمند در دستگاه ارزشی سازمان مجاهدین

ظاهرا پاسخ کوتاه خانم الهه به مقاله شهره فرهودی (مقاله”و بدین سان است که کسی میمیرد و کسی می ماند” سایت کانون هنرمندان در تبعید وابسته به مجاهدین، درباره خروج خانم فریبا هشترودی) ایشان را سخت عصبانی و برآشفته کرده است. در این مقاله خانم فرهودی در یک فقره تصفیه حساب انقلابی با خانم فریبا هشترودی بی مناسبت و بی بهانه پای خانم الهه عضو جداشده شورای ملی مقاومت را پیش می کشد و به این بهانه خانم الهه را بی سواد و فاقد درک انقلابی معرفی می کند و اظهار تاسف می کند از این که از الهه توقعی نبوده اما از خانم هشترودی چرا و به همین دلیل هم تا توانسته ایشان را نوازش کرده است

مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی ـ قسمت آخر 11 بهمن 1385

مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی ـ قسمت آخر

سؤالات خیلی زیاد است ولی فرصت کوتاهی برای ما باقی مانده است. می خواستم لطف کنید هر چقدر که وقت هست در این مورد هم توضیح بدهید.آن هم جدا شدن یکی دیگر از اعضای شورای ملی مقاومت است، شورایی که سازمان مجاهدین ساخته اند و اسمش را از شورای ملی مقاومت فرانسه گرفته اند. در آغاز با یک ائتلاف خیلی گسترده آغاز کرد اما به ترتیب اعضای خودش را از دست داد. اخیراً هم در اخبار بود که خانم فریبا هشترودی نویسنده، روزنامه نگار و دختر پرفسور محسن هشترودی از سرمایه ها و گنجینه های علمی ایران از این شورا جدا شده است. خانم هشترودی سالیان با این سازمان بود و فعالیت می کرد. چه شده است؟ شورایی که امروز می بینید و شورایی که در ابتدا بود؟. فرصت کوتاه است لطف کنید در این مورد توضیح بدهید.

نامه علی قشقاوی به مسعود بنی صدر و پاسخ به آن 08 بهمن 1385

نامه علی قشقاوی به مسعود بنی صدر و پاسخ به آن

واقعیت این است که ما هر چه بیشتر از فرقه فاصله می گیریم و جذب جامعه می شویم، دید و نگاه ما نسبت به آن وسعیتر و عمیق تر میشود و به ادراک ما افزوده و چشمان ما بیناتر می شود. خصوصا تجارب دوستانی مثل شما در این مسیر با ما یار باشد. همانطور که در نامه قبلی به مقوله عملیات جاری و نشستهای حوض که از من خواسته بودید، بپردازم، تلاش کردم تا به گوشه ای از آنچه تحت عنوان بحث های موسوم به بحث های ایدئولوژیک که در مناسبات مجاهدین جاری بود، بپردازم. من فکر می کنم بهتر است قبل از پرداختن به نشستهای حوض و عملیات جاری، ابتدا لازم است برای روشنتر شدن و برای نتیجه گیری بهتر بحثهای نشستهای حوض و عملیات جاری کمی به عقب تر برگردم تا بحث ها همدیگر را تکمیل کنند بخاطراینکه که این نامه ها را دیگران، کسانی که از این مقولات آشنایی ندارند، می خوانند، برای دریافت جان کلام دچار مشکل نشوند.

مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی ـ قسمت هفتم 08 بهمن 1385

مصاحبه تلویزیون پیوند با محمد حسین سبحانی ـ قسمت هفتم

از اینکه مسعود رجوی کجاست که بگذریم، الان آن نفوذ فرقه ای وی کجاست؟ آیا مسعود رجوی همان تسلط را بر هواداران خودش در خارج، اعضای خودش که به نام ارتش آزادیبخش در عراق حضور دارند، حفظ کرده است؟ آیا این تسط کماکان وجود دارد؟ محمد حسین سبحانی: البته من با تعدادی از دوستان و کارشناسان امور فرقه ها در این مورد صحبت کرده ام، بعضی پاسخشان در مورد سؤال شما منفی است و اعتقاد دارند که که نفوذ معنوی و تسلط رهبری فرقه بر سازمان مجاهدین کاهش پیدا کرده است. اما من شخصاً اعتقاد دیگری دارم و فکر می کنم که هنوز آقای مسعود رجوی نفوذ و تسلط خود را بر رهبری فرقه مجاهدین دارد و چیزی تغییر نکرده است.

نامه به رئیس حزب چپ ها در آلمان 07 بهمن 1385

نامه به رئیس حزب چپ ها در آلمان

به نقل از سایت www.hambastegimeli.com وابسته به گروه تروریستی مجاهدین مطلع شدم که آقای آندره بری نماینده آلمان در پارلمان اروپا از حزب شما در روزهای 5 تا 9 ژانویه 2007 در معیت آقای پائولو کازاکا نماینده پرتقال از کمپ اشرف در عراق دیدن کرده است. برای اینجانب بعنوان یک شهروند ومالیات دهنده آلمانی این سئوال مطرح می باشد که آقای بری در کمپ تروریستها چه می کند؟

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۳ 05 بهمن 1385

نقد مناسبات فاشیستی حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت ۳

سعید باقری دربندی: ببینید در اشرف افراد را عین یک ابزار مکانیکی حساب می کنند عین یک ماشین و آدم آهنی، برای مثال فرماندهان اشرف کار و برنامه ای به افراد میدهند و تاکید دارند که همان کار را باید انجام بدهی و شما جرئت نداری که اعتراضی داشته باشی و به مسئولین خود بگوئی که آقا من این کار و برنامه را به این دلیل قبول ندارم و با روحیه من سازگار نیست

نامه سرگشاده آقای جمشید تفرشی به هفته نامه ساندی هرالد 04 بهمن 1385

نامه سرگشاده آقای جمشید تفرشی به هفته نامه ساندی هرالد

سازمان تروریستی مجاهدین خلق، که در لیست تروریستی کشورهای ایالات متحده امریکا، بریتانیا، پارلمان اروپا و کانادا و بقیه جهان آزاد است گزارشی از این هفته نامه (که ظاهرا بصورت آگهی بوده) در قسمت خبرماهواره ای پخش و سپس متن آنرا در سایت رسمی خود قرار داده است. در این گزارش فرقه تروریستی رجوی، مطالب سراسر کذب و تهمت های ناروائی را به بنده نسبت داده است که خواهشمندم طبق قانون مطبوعات جوابیه و اعتراض مرا در همان ستون و به همان اندازه چاپ نمایید. در غیر اینصورت از حق قانونی خود استفاده کرده و از آن هفته نامه، به جهت نشر اکاذیب آنهم از قول یک سازمان تروریستی،به مراجع ذیصلاح انگلستان شکایت خواهم کرد.

جدیدترین عضو رها شده از چنگ فرقه ی رجوی 04 بهمن 1385

جدیدترین عضو رها شده از چنگ فرقه ی رجوی

روز دوشنبه 2/11/85 آقای مهدی شاه کرمی جدیدترین عضو آزاد شده از فرقه رجوی که اخیراً از عراق به وطن بازگشته است، در جمع مسئولین انجمن نجات حاضر شدند و با مسئولین دفاتر انجمن نجات در استانها به گفتگو نشستند.در تشریح وضعیت موجود دستگاه رجوی آقای شاه کرمی تأکید نمودند « فرقه با دست زدن به مانورهای جدید و برگزاری نشستهای نوبه ای کماکان بر روشهای پیشین شستشوی مغزی افراد که با هدف کنترل نیرو انجام میشد، پای می فشرد.»

blank
blank
blank