سقوط اسارتگاه اشرف نتیجه جنایات فرقه رجوی
بنابراین واقعیات طبعا برای این فرقه نباید جای هیچگونه نگرانی بابت آینده این اسیران باشد ولی علیرغم این تامین امنیت جانی برای این تروریست های تاریخ مصرف گذشته ونادم سرکرده این فرقه با تهدیدات توخالی خط همچنان دراسارت نگاه داشتن این چندهزار انسان درمانده وهستی باخته را دنبال می کند_ برای پی بردن به چرایی این پافشاری باید این حقیقت را بشکافیم که دربیست وسه سال دراین اردوگاه تروریستی برسراین افراد چه گذشته و آنها حامل چه خاطرات وخطراتی هستند که سرکردگان فرقه از آزادی این اسیران وافشای آن این چنین بهراس افتاده اند؟.
پیام مریم رجوی سنخیتی با روز جهانی زن ندارد
اگر منظور شما از آزادی و دمکراسی برای زنان همان است که در قرارگاه اشرف در حال اجرا است، قبل از آن در گروه ها و حاکمان فرقه ای همچون طالبان سال ها قبل در افغانستان به اجرا در آورده بودند آنها هم با قوانین خاصه شان. کسانی که در فرقه بودند می دانند که چگونه افکار فرقه ای و قرون وسطایی و طالبان گونه تو که بر مناسبات و رابطه زنان و مردان تاثیرات منفی و سو بوجود آورده و بهترین مناسبات تشکیلاتی گذشته را به منجلاب مناسبات اخلاقی کشانده است
زنان قرارگاه اشرف قربانیان خشونت سیستماتیک
بیش از دو دهه است به حقوق طبیعی و قانونی زنان در قرارگاه اشرف اهمیتی داده نمی شود. فاکت های بیشماری بر این مدعا وجود دارد. وادار کردن افراد و کادرهای تشکیلاتی به طلاق دادن همسرانشان تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک و یا طرح شعار مبارزه مقدس و رهائیبخش برای رهایی زن و حل تضاد جنسی دوران، سازگاری و همخوانی با ادعای رهایی زن و تحقق حقوق برابر زنان آن گونه که خانم مریم عضدانلو در پیام خویش به آن اشاره می کند، ندارد.
به بهانه روز جهانی زن
وگرنه این فرقه اگر داعیه آزادی زنان را دارد چرا خود زنان را در بند و زندان و حصار فرقه ای نگه داشته است و اجازه حضور آنها در جهان خارج را نمیدهد چرا آنها را نمیگذارد که آزادانه تصمیم بگیرند و با امکاناتی که سازمانهای بین المللی فراهم میکنند به دنیای آزاد قدم بگذارند و از این کمپ به جای مانده در عراق که یادآور رنج و حسرت و درد و درفش است خلاص شوند چرا آنها را با انواع حیله ها و نیرنگها و انواع و اقسام تعهدات عجیب و قریب و غول ساختن و تابو کردن از قضاء همان آزادی نمیگذارد خودشان تصمیمشان را بگیرند
پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت سوم
خانم مریم عضدانلو، شما در پیام خویش به بهانه ی روز جهانی زن، از تحقق برابری زن و آزادی او سخن گفتید که مایه شگفتی و حیرت همه ی کادرهای جدا شده ی مجاهدین که هم اکنون در دنیای آزاد زندگی می کنند، شده است. زیرا تناقض و پارادوکسی آزار دهنده در متن و محتوای سخنان تان با عملکرد فرقه ی تحت رهبری شما در رابطه با جایگاه زن در تشکیلات مجاهدین نهفته است.
باد کردن بادکنک مریم قجر عضدانلو
مریم قجر عضدانلو به شکلی باور نکردنی عاشق نسل کشی و تغییراست و ایمانش به نسل کشی و تغییر انسانها خدشه و شکاف بر نمیدارد. آری مریم قجر زندگیش را وقف نسل کشی وتغییر دیگران کرده است مریم قجر عضدانلو می خواست زنان و مردان پیشتاز مقاومت را با سر چشمه اصلی اسیر و زندانی و موتور محرکه نسل کشی پیوند دهد و این کار را کرد.
نقد مناسبات حاکم بر قرارگاه اشرف – قسمت سی و یکم
بحث هژمونی زنان که از سوی مسعود بعد از دوران چک امنیتی مطرح شد در واقع بستن روزنه ها و منفذهای انتقاد و اعتراض کادرهای تشکیلاتی و جلوگیری از ریزش و انشعاب نیروها بود. مسعود از آغاز ریزش عمومی و انشعاب نیروهای کیفی معترض مناسبات و منتقد استراتژی مسلحانه و ترور کور مجاهدین می ترسید و واهمه داشت.
مجاهدین اجازه نمی دهند فرد به جامعه بیرون فکر کند
سازمان خیلی حواس جمع کار می کند. یعنی یک چیزی که بحث سیاسی در آن باشد و از طرفی هم قیمتی هم برایش نداشته باشد از طرفی هم فرد با خانواده اش تماس پیدا نکند یعنی سازمان همه جانبه روی این موضوعات انرژی مکفی می گذارد که یک وقت فرد نتواند هوای جامعه عادی به ذهن اش بزند. یا در اصطلاح دیگر تشکیلاتی شان متوجه این هستند که فرد لب پر نخورد.
ناگفته هائی از قلعه ای به نام اشرف
با فرصت طلبی گفتند زمان جنگ است و ما نمی توانیم بچه نگه داریم و به این ترتیب با یک شانتاژ دیگر، بچه ها را هم از خانواده ها جدا کردند و به این ترتیب یک طرح خائنانه ای بود که به این صورت انجام گرفت و حتی خودشان گفتند این بهانه خوبی است تا از دست بچه ها خلاص شویم. و بحث تا اینجا پیش رفت و مطرح شد. و به این ترتیب بچه ها را هم از خانواده ها جدا کردند و هدف شان این بود که افراد به صورت هر چه تمام وقت تر و حرفه ای تر بمانند و مسعود در اوج شیادی محاسبه کرده بود در شرایطی که بچه ها باشند چه انرژی کلانی توسط این بچه ها گرفته می شود.
پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت دوم
خانم مریم عضدانلو چگونه از دفاع برای ارزش های انسانی و حقوق زنان صحبت می کند در حالی که زنان جدا شده از فرقه مجاهدین همچون خانم مرضیه قرصی مشهور به آرزو در قرارگاه اشرف و یا خانم بتول سلطانی از اعضای شورای رهبری مجاهدین و خانم آن سینگلتون عضو با سابقه ارتش آزادیبخش، به صراحت از محو ارزشهای دموکراتیک در درون مناسبات مجاهدین و فضای حاکم بر قرارگاه اشرف سخن می گویند و به فاکت های تکاندهنده ی بیشماری در خاطرات و مصاحبه های متعدد خویش، اشاره می کنند که حاکی از اجبار زنان قرارگاه اشرف به طی کردن مسیر و روندی ست که با اصیل ترین و طبیعی ترین تمایلات و عواطف زنانه و احساسات مادرانه تضاد بنیادین دارد.
سرانجام تلخ یکی از زنان فریب خورده فرقه رجوی
اتهامی که دادگاه ضدتروریستی امریکا متوجه خانم جدی نموده است عضویت درکادر رهبری یک سازمان تروریستی است _ و دراین مورد دونفراز اعضای سابق فرقه رجوی دردادگاه عضویت خانم طالب جدی را درشورای رهبری را مورد تائید قرار داده اند گرچه این خانم اینگونه مقام وموقعیت را انکار می نمایدوهدف خود از پیوستن به تروریستها را نوعی دلبستگی اعلام می نماید! خانم زینب طالب جدی بایستی برای مسئولین دادگاه ثابت کند که هرگز جزو کادررهبری فرقه تروریستی رجوی نبوده است که درغیر اینصورت به علت عضویت دریک تشکیلات تروریستی با مجازاتی به مدت پانزده سال زندان روبروخواهد بود.
زن ستیزی درفرقه رجوی
فرقه رجوی که وجود خانواده ها رابعلت وجود احساسات وعواطف سد راه سرکوبگری های خود می داند بنابه یک نقشه ضدانسانی ورذیلانه تحت نام انقلاب ایدئولوژیک! زن وشوهرها را درابتدا مجبور به طلاق وجدایی از هم نموده ودرراستای همین تئوری زنان جداشده را جزو اموال سرکرده فرقه منظور می نماید و به کلامی دیگر سرکرده فرقه صدها زن اسیر را با دستور تشکیلاتی تحت نام گذر ازانقلاب مسعود ومریم بعد از جدایی مجبور می نماید تا خود را دردرجه اول ازجهت ذهنی ودردرجه بعد ازجهت فیزیکی دراختیارسرکرده فرقه قراردهند!