جمعه, ۱۴ آذر , ۱۴۰۴
هشدار هشدار! شما وضعیت تان به شدت قرمز شده است 06 اردیبهشت 1400

هشدار هشدار! شما وضعیت تان به شدت قرمز شده است

تراژدی هولناک یک خانواده دردمند و چشم انتظار در دادگاه شعبه 55 تهران مورخه 17 و 18 اسفند 1399 خواهان و شاهدان عینی جنایات رجوی، چالشی بزرگ را علیه مسعود رجوی و فرقه تروریستی وی رقم زدند که آثار شگرف آن تمامیت رجوی را به لرزه انداخته و ناگزیر شخص رجوی نابخردانه مخاطبان و مدعیان […]

با حمایت و نگاه خدا از کرونا جستم و رهاتر از قبل شدم 12 اسفند 1399

با حمایت و نگاه خدا از کرونا جستم و رهاتر از قبل شدم

روزها فکر من این است و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود به کجا میروم آخر ننمایی وطنم از دستاوردها و نعمات ابتلاء به کرونا این بود که شاید دغدغه ها و کاستیهای زندگی آنچنان من را به عنصر فردیت و خود مشغول کرده […]

بصیرت بازیافته – قسمت پنجم 07 مرداد 1397

بصیرت بازیافته – قسمت پنجم

سازمان برای این عملیات سرنگونی! با تمام توان ازجان دیگران مایه گذاشت وازاعزام دورترین هوادار از دورافتاده ترین نقاط دنیا نگذشت طوریکه به سرعت برق ودرعرض کمتراز24 ساعت نیروهای تازه نفس وخارجه نشین به عراق کشانده شدند و دریگانها سازماندهی شدند ودراین تجدید سازماندهی جدید، 9 نفرنیز به من سپرده شدند

عزیمت رجوی به خاک عراق و کانون خانواده صدام 21 خرداد 1397

عزیمت رجوی به خاک عراق و کانون خانواده صدام

دراین مانورمن با گروه تحت مسولیتم که با یک تیم چهارنفره دیگرتقویت شده بود, درموضع نفوذ به پایگاه فرضی مستقرشدم که معاون گروهان نیزدرکنارمن حضورداشت. دوگروه دیگرقراربود درحمایت ازگروه من آماده ورود به پایگاه وتسخیرآن باشند وگروه تهاجم آخرین گروه بود که آخر سر وارد پایگاه میشد ولیکن مسولیت تهاجم وآتشباری اولیه را بعهده داشت.

بصیرت بازیافته – قسمت دوم 01 مهر 1396

بصیرت بازیافته – قسمت دوم

سازمان ودرراس آن شخص رجوی خائن به زعم خود با یدک کشیدن سابقه مبارزاتی وسیاسی خود درزمان شاه ملعون مدعی بود که پیشتازقیام ومالک انقلاب 57 بوده ولیکن امام توانسته آنرا ازآنان برباید! لذا نه فقط سهمی ازقدرت وصدارت بلکه تمام وکمال آنرا میخواستند وچون با درایت بی نظیرامام به آنان میدانی داده نشد ودستشان ازهمه جا قطع شد ؛ درروند کارشکنی وشرارت خود البته با یارگیری سایرکوته بینان ازجمله رئیس جمهوروقت بنی صدردست به عملیات کورتروریستی کوچک وبزرگ زدند با این ایده وآرزوی نابخردانه که شش ماه نظام را ساقط وخود به قدرت بنشینند!

بصیرت بازیافته – قسمت یازدهم و پایانی 03 اردیبهشت 1394

بصیرت بازیافته – قسمت یازدهم و پایانی

تا اینجای کاررد پای خدا را درتکوین” نقشه مسیر” نوین زندگی ام را به وضوح تمام دیدم وبدان مفتخرم. با ازدواج شایسته بیش ازپیش به دنیای تماما عشق ومحبت وآرامش رسیدم وتمام ازشرافکارات القاء شده رجوی واندیشه فرقه گرایانه اش رهایی یافتم. متعاقبا با اختیارآگاهانه خود درده سال گذشته درمسند مسول انجمن نجات گیلان ودرارتباط لاینقطع با خانواده های اعضای گرفتاردرقلعه الموت رجوی درراستای رهایی اسرای اشرف ولیبرتی فعالیت چشمگیری داشتم که جمیع تلاشهای انساندوستانه وحقوق بشری ام درسایت نجات وسایت انجمن نجات گیلان براحتی قابل دسترس است.

بصیرت بازیافته – قسمت دهم 11 فروردین 1394

بصیرت بازیافته – قسمت دهم

خودم که دروغ چرا سراپا دراسترس بودم ودرانتظارشنیدن افاضات خواهرفرشته! ایشان ضمن خوش وبش بسیارصمیمانه وبدون توجه به وضعیتم گفتند” والله ازصبح تا شب کارم شده برخورد با خواهران شورای رهبری وبرادران مسول که مدام به زیردستان خود سیخ میزنند وبلد نیستند نیروداری کنند!. فقط بلدند آدمها را ازرهبری قطع کنند وازمناسبات ببرانند. شخصا که تورا میشناسم برادرقدیمی وبا سابقه ومسول ودلسوزبا بالاترین رده تشکیلاتی برادران که mo باشد یعنی معاون آزمایشی ستاد. اصلا دلم نمی خواهد که برادر(رجوی) بویی ازاین ماجرا ببرد وبفهمد که توچنین درخواستی کرده ای چونکه خیلی ناراحت میشود ویقه من را میگیرد!. منهم موضوع را نشنیده میگیرم وزودی برو سرکارت و از فردا پرانرژی کار و مسولیتت را استارت بزن.”

بصیرت بازیافته – قسمت نهم 27 اسفند 1393

بصیرت بازیافته – قسمت نهم

دراین واقعه فقط مردمان عادی منطقه ازحضورواحدهای گشت وحفاظت مشترک رجوی وصدام آسیب می دیدند واذیت وآزارمیشدند چرا که به خاطرکوچکترین بهانه وسوء ظنی منازل مردم وخودروهایشان بتوسط همین واحدهای گشت عارفی – مجاهد مورد تفتیش وبازرسی قرارمیگرفتند وبارها مواردی بوده است که مردمان شریف آن منطقه که ازترس و وحشت ازگشت فرارمیکردند به خودروهایشان شلیک میشد ومجبوربودند بیگناه چندروزرا درزندان عارفی سپری کنند ومواردی بوده است که جانشان را ازدست میدادند.

بصیرت بازیافته – قسمت هشتم 19 اسفند 1393

بصیرت بازیافته – قسمت هشتم

واقعا من ازسرساده لوحی واعتماد مطلقی که دردستگاه مغزشویی به سازمان داشتم بی آنکه کمترین شکی به وعده های دروغین مهوش سپهری داشته باشم قبول کردم وترتیب اعزام من به اتفاق گروهی دیگربه عراق ریخته شد وازآلمان عازم خاک اردن شدیم تا ازآنجا با خودرو به عراق بازگردانده شویم. به مجرد ورود به پایگاهی دراردن که مسولیت آن با حوری سیدی بود دستورداده شد که کت وشلواروپیراهن شخصی را تحویل انبارداده ویکدست لباس فرم برای داخل پایگاه ویک دست لباس عربی (برای عادی سازی درمسیراردن به عراق) برای اعزام به عراق تحویل بگیریم وبدین صورت درهمین نقطه فهمیدیم که جملگی کلک خوردیم ومجددا بی آنکه بخواهیم توسط رجوی به عراق دپورت شدیم.

بصیرت بازیافته – قسمت هفتم 13 اسفند 1393

بصیرت بازیافته – قسمت هفتم

همچنانکه فوقا اشاره کردم بعد از تجاوز رژیم صدام به خاک کویت ومتعاقب آن، حملات بسیارشدید قوای آمریکایی با همیاری 32 کشورجهان ازجمله کشورانگلیس علیه عراق که فقط مردم محروم و بیدفاع عراق قربانیان آن بودند،‌ ارتش شکننده صدام بتدریج متلاشی شد و صدام با توان نظامی ضعیف، عملا نمی توانست پاسخگوی تهاجمات هوایی آمریکا وچه بسا تهاجمات احتمالی زمینی برآید. لذا با توسل به سازمان مجاهدین، نیروهای خودرا ازمناطق شمالی کشوربه مناطق جنوبی گسیل داشت وبدین طریق ارتش آزادیبخش! رجوی، جایگزین ارتش صدام درمناطق شمالی عراق بمنظورسرکوب نیروهای بومی وخصوصا گروهای کردی شد و عملا درآن برهه، کمک قابل توجهی به بقای صدام داشت که امروزبایستی پاسخگوی آن جنایات باشد.

بصیرت بازیافته – قسمت ششم 07 اسفند 1393

بصیرت بازیافته – قسمت ششم

ما جملگی براساس یک سناریوی ساخته وپرداخته شده سازمان که برایمان دیکته میکردند، تلاش کردیم که با بیان خاطرات ازصحنه های دروغین اثبات کنیم که شاهد حضورفعالانه علی زرکش که النهایه منجربه شهادت دررکاب رجوی! شده است را بوده ایم وبدینوسیله اعلام شودکه برخلاف ادعاهای مغرضین، علی زرکش نه تنها بتوسط خودسازمان کشته نشده، بلکه درصفوف سازمان شهید هم شده است.

بصیرت بازیافته – قسمت چهارم 19 بهمن 1393

بصیرت بازیافته – قسمت چهارم

عملیات بی حاصل گردانی وحتی قرارگاهی رجوی را برآن داشت که درسطحی بالاتر و گسترده تر بخواهد در هماهنگی با صدام ماکزیمم فشاررا برنیروها ومرزبانان غیورایران بیاورد وبه زعم خودش راه را برای یک عملیات سرنگونی! بازکند. لذا درملاقات با صدام وافسران مخابرات واستخبارات وبا دریافت انبوه تسهیلات جنگی درصدد برآمد که دست به عملیات گسترده مشترک با استفاده ازتمام پتانسیل قرارگاههای موجود درجبهه های مختلف درکنارارتش صدام بزند که دراین راستا تمام نیروهای خود را درقرارگاه اشرف متمرکزکرد و راسا با تشکیل جلسه دربزرگترین سالن اجتماعات اشرف (چند دوبلکس پیوسته) خبرعملیات موسوم به آفتاب را به نیروهای خودش داد.

blank
blank
blank