قصه چاه و ماه. چه کسانی رجوی را در چاه و چه کسانی او را در ماه می بینند؟
از سخنان رجوی اندیشه فرقه ای او کاملا بارز و روشن است. برای او آبرو و حیثیت ذره ای ارزش و اعتبار ندارد و صرفا جان به در بردن و حیات ظاهری مهم است. رهبران فرقه ها فقط یک اصل دارند و آن اینست که خود و فرقه شان باقی بمانند، اما کیفیت این ماندن اصلا برایشان مهم نیست. هنر رجوی این است که هنوز به هر قیمتی و به ازای هر خیانت و جنایتی نفس میکشد و زنده است و میتواند همچنان به خیانت و جنایت ادامه دهد.
خوراک های تبلیغاتی فرقه رجوی (مهدی فیروزیان)
یادم نمی رود، هر ساله در نشستی که به مناسبت سالگرد تاسیس سازمان برپا می شد، شخص رجوی، مهدی فیروزیان را صدا میکرد که خاطره ای و… تعریف کند. البته مهدی فیروزیان را علی العموم در انتهای سالن یا خارج ازسالن باید می یافتند، و چند بار رجوی او را صدا میزد تا بالاخره سروکله اش پیدا می شد که در قبال صحبتهای رجوی شهادت” درست است” بدهد.
نامه سرگشاده آقای تاج بخش به آقای حیدر العبادی تخست وزیر جدید عراق
باید خاطر نشان کرد که مبارزه با تروریسم و اندیشه های بنیادگرا در عراق باید فراگیر باشد،وجود فرقه مجاهدین خلق در عراق بی ارتباط با قدرت گرفتن داعش در این کشور نمی باشد، در غیر این صورت چه دلیلی دارد که یک گروه غیرعراقی اصرار داشته باشد در عراق بماند و در منازعات سیاسی عراق نیز با پول های بادآورده صدام حسین دخالت کند.
مصاحبه با آقای برات کیخایی جداشده ی از فرقه رجوی
حدود سال 70 بود که بحث طلاق های اجباری عمومی شد و دیگر کسی در اشرف نباید متاهل می شد و حتی متاهل ها هم باید همسر خود را طلاق می دادند و این حکمی بود که تنها خود مسعود رجوی را شامل نمی شد، در این زمان تشکیل خانواده حرام و خانواده کانون فساد معرفی گردید، و جالب اینکه من مجرد بودم و برای جلوگیری از ازدواج امثال من می گفتند اتفاقاً طلاق برای شما حیاتی تر و لزومش اجباری تر هست چرا که شما باید فکر اینکه بخواهید ازدواج کنید را ترک و طلاق بدهید، من مخالفت کردم و به همین دلیل مدتی دور از سایرین در قرنطینه بودم
نامه به زنان عرب شرکت کننده در شوی مریم رجوی در ویلپن پاریس
همۀ افراد این سازمان از هر گونه تماس و ارتباط با افراد خانواده هایشان محروم و ممنوع هستند بطوریکه رهبران سازمان به من اجازه نمی دادند با دختر بزرگم زینب که اکنون در کمپ لیبرتی متعلق به این سازمان در بغداد می باشد دیدار کنم در حالیکه هر دوی ما داخل سازمان و در کمپ اشرف در عراق بودیم و به آن دخترم اجازه ندادند حتی با خواهر کوچکترش مونا که از ایران برای دیدار اولین بار بعد از سی سال با من یعنی پدرش و با خواهرش در داخل سازمان به عراق آمده بود دیدار کند.
نامه یک جداشده به خانم ناوی پیلای کمیسر عالی حقوق بشر
من به عنوان فردی که سالیان سال از عمرم را در این تشکیلات مخوف و فرقه ای گذراندم از شما به عنوان یک مسئول که جان انسانها برایتان ارزش دارد می خواهم به کمک افراد در لیبرتی بیائید و نگذارید دیگر افراد قربانی جاه طلبی شخص رجوی شوند و برای انتقال آنها به کشور ثالث مجموعه اقدامات لازم را انجام دهید و نگذارید بیش از این دوستانمان در لیبرتی قربانی خودخواهی ها و خودکامگی مسعود رجوی شوند و با ترتیب دادن مصاحبه خصوصی با افراد سازمان و ملاقات افراد با خانواده هایشان که سالیان طولانی است در دوری و جدایی از عزیزانشان چشم براه هستند آنها را یاری دهید.
فرصت زندگی که توسط سازمان مجاهدین گرفته شد
آقای نظری با چشمان اشکبار سرکرده فرقه رجوی و سران آن را نفرین کرده و می گوید سران سازمان مجاهدین بودند که لحظات خوش زندگی خانواده ام را به یاس و ناامیدی تبدیل کرده و آنها بودند که همسرم را از من گرفتند و بچه هایم را یتیم کردند و خداوند از آنها نگذرد که من اینچنین بهترین دوران زندگیم را از دست دادم و آنها بودند که فرصت زندگی را از من و امثال من ربودند.
گفتگو با خانم بهشتی، فرقه رجوی با خانواده شما چه کرد؟
در طول این سالیان بزرگترین غمهای دنیا را تجربه کردم. روزها برایم سخت و سخت تر می شد. در این چند سال انتظاری چه دردهایی را که تحمل نکردم، چقدر نذر و نیاز که نکردم. هر سال ماه اسفند به امید اینکه برادرانم به خانه برمی گردند خانه تکانی می کردم، هفت سین آماده می کردم، اما جز عکس آنها چیزی نبود. دلم خیلی می گرفت، دلتنگشان می شدم، اما جز عکس آنها چیزی نبود.
ترجمه نامه سرگشاده احسان روشن ضمیر به خوزه لویس رودریگز زاپاترو
رجوی به همه اعضاء خود اینرا القاء کرده و میآموزد که آنها ازهمه انسانهای روی کره زمین بالاترند. اگر چه در حال حاضر این امر را میتوانند در درون سازمان (فرقه) خود به اجرا بگذارند. رجوی خودش را یک پیغامبر معرفی میکند که توسط خدا فرستاده شده و نماینده خداست در زمین. عالیجناب بعنوان نمونه میتوان به این امر اشاره کنم که رجوی با همین بینش دستور داده همه اعضاء فرقه رجوی از همسرانشان جدا شوند و ادعا کرد که زنان متعلق به او هستند و نه به شوهرانشان. بعد از جدا کردن زنان از همسرانشان با آنها ازدواج نمود و به آنها قول پاک شدن از نا خالصی ها را در اثر این ازدواج داد.
چگونه به مادرم بگویم که دیگر فرزند اسیرش را نخواهد دید
متاسفانه خبردارشدیم،بنا به گفته سازمان اسیرکش رجوی برادرم دراردیبهشت 92 براثر بیماری درکمپ لیبرتی فوت شده! این خبربرای خانواده بسیار دردآورد بود،اما بعد ازگذشت یکسال هنوز جرات نکردم این موضوع را به مادرم بگویم!! ولی این روزها مادرم هرشب خواب می بیند ومی گوید حس می کنم برای پسرم اتفاقی افتاده،حتما بلایی سرش آمد،؟! از ما می خواهد که برایش خبری ازفرزندش بگیریم! متاسفانه تعبیر خواب مادرم درست است اما نمی دانم چگونه به او بگویم که دیگر فرزندش را نخواهد دید!!
سوء استفاده از سمیه محمدی و عواطف خانوادگی ممنوع، رجوی دستت کوتاه…
از تاریخ اولین پخش این فیلم مستند از صدا و سیما تا کنون حدود 2 ماه می گذرد. ولی به ناگاه و در پس همه نظرات کارشناسانه صاحب نظران، فرقه بی آبروی رجوی که خود را در باتلاق بی حیایی و چشمان بهت زده اعضا و هواداران خارجه نشین و از همه جا بی خبرش یافت. اراجیف تکراری خود را برای بار دیگر در سایت خود باز نشر داد و البته، غم انگیز که قربانی اصلی این بازنشر ؛ چون گذشته” خانم سمیه محمدی” است.
بیاد آنهایی که هنوز دراسارت فرقه رجوی هستند
سرکردگان فرقه از جمله مهدی ابریشمچی پست فطرت بطور مستمر وارد اردوگاههای اسرای جنگی شدند و با ریا کاری به آنها وعده های فریبنده زیستن درشرایط بهتراز اردوگاه عراق و بازگرداندن زودتر ازموعود به ایران را دادند. ومتاسفانه با همین ترفندها توانستند تعداد قابل توجهی از اسرا را به قرارگاه فرقه بکشانند! مسئولان کمپ بدنام سابق اشرف هم نیروهای باقی مانده که خبری از نیت رجوی نداشتند را در روز ورود اسیران فریبفته شده جلوی درب کمپ اشرف جمع کردند تا شاید آنها با مشاهده ورود کاروان اتوبوس های حامل نیروهای به اصطلاح جدید کمی روحیه بگیرند!!