ذات جنگ طلب مجاهدین
حال سوال اینجاست که چگونه می توان از منظر مواضع رسمی یک گروهک که البته بسیار بوقلمون صفت می باشد چندین و چند نظر متفاوت ابراز داشت؟ چگونه می توان هم از جنگ دم زد و هم از صلح؟ آیااین استدلال، پیرو درخواست عاجزانه ی رجوی نیست که در آخرین پیام خود از آمریکا خواسته بود تا ایران را ضعیف کند
مجاهدین و جنگ
رجوی برای شکستن بن بست مرگبار سازمان خود چون هیچ استراتژی و برنامه معینی ندارد و همه تحلیل ها و تاکتیک هایش برای گرفتن حکومت به سنگ خورده است به هر خس و خاشاکی چنگ می اندازد او فکر می کند که حمله نظامی امریکا به ایران دستآویز محکمی است که می تواند رجوی را از منجلاب فعلی نجات دهد.
جنبش ضد جنگ و خرابکاری بنفع تجاوز به ایران و کشتار مردم
روشن است که این شعار در مقابل شعاری قرار داده می شود که باید بهر وسیله که مقدور است از جنگ جلو گرفت. یکی از این وسایل از نظر حزب ما تقویت جنبش صلح است. جنبشی که میلیونها نفر را در سراسر جهان به خیابان آورد و بر ضد امپریالیستها بسیج کند. حضور صدها هزار ایرانی در خارج از کشور می تواند عامل موثر و بزرگی در هدایت این جنبشها و شرایط کمک مالی و تبلیغاتی به نهضت ضد اشغال در ایران باشد.
مجاهدین، زائده جنگ
واژهای دروغین” خلق قهرمان ــ مردم زحمتکش ــ توده های هوادار ــ دانشجویان و معلمان مبارز و غیره” همگی وقتی رنگ می بازند که فرقه مجاهدین توسط افراد مزدور خود در تمامی رسانه های جنگ طلب آمریکایی خطر ایران را بزرگ کرده و بیشتر در تنور جنگ می دمند.
سیاستهای رهبری مجاهدین در عراق
البته حسابهای مجاهدین که برای خودمیباشد بهر قیمتی چون بقولی چون« سگ شکاری» به خدمت کردن آمریکا مشغول میباشند ولی بهره زیادی از این خدمات نصیبشان نخواهد شد که بتواند برای آنها دندان گیر باشد چرا که حتی اگر جنگی درگیر شود سناریوی جنگ گسترده برای آمریکا میسر نخواهد بود ودولت بعدی عراق نیز مطمئنا هرکس که باشد نمیتواند در یک سناریوی جنگ محدود نسبت به وجود آنها بی نظر باشد
خطر از کدام سو و در کمین چه کسی است
،برای سازمان مجاهدین تغییر مواضع و تغییر سیاست یکشبه کار چندان سختی نیست، به همین دلیل سازمان ضد امپریالیستی، می تواند به سرعت مدافع منافع امپریالیست و اسرائیل شود،و یا سازمانی که برای صلح کمسیون تأسیس میکرد و سرود میخواند میتواند به شدت جنگ طلب شود،همچنین این سازمان که رهبرش در حمله آمریکا به عراق اعلام میکرد که آمریکا نمیتواند حمله کند و در صورت حمله نابود خواهد شوداینبار به این نتیجه میرسد که آمریکا میتواندوباید که به ایران حمله کند
جنگ نه، صلح آری
در صحنه سیاست ایران نیز مردم و تمامی روشنفکران و سیاستمداران در داخل کشور وهمچنین در میان اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی با گزینه جنگ مخالف هستند و در این شرایط تنها مزدوران صدام حسین و مزدوران فعلی دلالان و فروشندگان سلاح یعنی سازمان مجاهدین هستند که آتش بیار جنگ هستند و هر گونه مخالفت با جنگ و خشونت را نیز مزدوری و امداد رسانی به رژیم جمهوری اسلامی تبلیغ می کند.
رویکرد مزورانه مجاهدین پس از ۱۱سپتامبر
به هر روی، عملیات تروریستی ۱۱سپتامبر اگر چه با سکوت مجاهدین و فقدان موضع گیری آنها در بیرون سازمان نشان از همسویی و وحدت استراتژیک مجاهدین و القاعده میداد،اما مجاهدین با در نظر گرفتن شرایط تازه جهانی دریافتند که باید برای دفع جریان رسانه ای و جهانی علیه تروریسم راهکارهای تازه ای را تجربه کنند.
جنگ طلبان در خلیج
در یک کوشش دیگر دیپلماسی آمریکا در جهت ایجاد یک طرح در رابطه با درگیری اسرائیل وفلسطین است.سالها مساله فلسطین مسکوت گذاشته شده بود چرا که کهن مشگل را عدم وجود دمکراسی درمنطقه میدانستند. ولی اکنون بایستی که کنفرانس طرح ریزی شده در نهم نوامبر در آناپولیس این مشگل راحل کند که مسله فلسطین به عنوان مانع اصلی دیده میشود که کشورهای عربی را در مقابل ایران متعهد میتواند بکند
سناریوهای سیاه جنگ واپورتونیسم راست وچپ
اما ما نیز با نظریه ای روبرو هستیم مانند حمید تقوائی که میگوید که میخواهد ما اکنون ضد جنگ عمل میکنیم وضد رژیم ایران ولی چون جنگ را ما نمیتوانیم که از آن جلوگیری کنیم بایستی که از موقعیت استفاده کنیم وبا یک تغییر تاکتیک تمامی تلاش خود را برای سرنگونی رژیم ایران بکار گیریم: این نظریه باید در ابتدا به چند سوال پاسخ دهد که این نیرویی که در این نقطه میخواهد یکصدا به سرنگونی رژیم ایران بپردازد اکنون در چه نقطه ای قرار دارد و آیا یک نیروی مردمی غیر ارگانیزه شده قادر به سرنگونی رژیم میباشد؟ سوم اینکه آیا قبول کردن وپذیرفتن این مساله که « استفاده از شرایط »جنگی خود یک نوع خوش آمد گویی به جنگ نیست؟
نشانه های پایان یافتن تاریخ مصرف علیرضا جعفرزاده در آمریکا
استفاده ابزاری از مجاهدین توسط سرویسهای مخفی و شرکتهای خصوصی امنیتی و حفاظتی امریکایی با بیش از 180000 نیرو در عراق (بیش از تعداد رسمی سربازان ارتش امریکا در عراق که حدود 170000 می باشد) بیش از هرچیز نشان دهنده آن است که اعضای فرقه مجاهدین به عنوان مزدوران دست آموز دول غربی آنچنان آبرویشان بر باد رفته است که هر روز نام و عملکردشان توسط رسانه های جمعی افشا میگردد.
بقایای رجوی؛ از ابتکار عمل خبیثانه تا انزوای ذلیلانه
اما اکنون کارشناسان اطلاعاتی به این نتیجه رسیدهاند که اطلاعات مجاهدین جعلی و دامی برای فریب امریکا در عراق بوده است. اگر چه پیش از این کلیهی اطلاعات نظامی حاکی از این واقعیت بود که گروههای تروریست در عراق عموماً از بعثیها و تبعهی کشورهای عربی هستند که از مرزهای کشورهای عربی همسایهی عراق وارد این کشور میشوند