خاطرات اعضا جدا شده سازمان مجاهدین خلق
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
چی می خواستم و چی شد – قسمت پایانی
در قسمت قبلی خاطراتم از خلع سلاح مجاهدین خلق گفتم: آمریکایی ها نیروها را خلع سلاح کرده تا هیچ یک از نیروهای سازمان دیگر رنگ سلاح را نبیند و سلاح که ناموس هر مجاهد خلق بود به یکباره تبدیل به چماقی شد که باید با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
از آغاز تا پایان فریب بزرگ – قسمت پایانی
همانطور که در قسمت قبلی خاطراتم عرض کردم، پس از حمله ائتلاف به کشور عراق و سقوط بغداد، سازمان تروریستی فرقه گرای رجوی نیز با تمام نیروها و آرایش نظامی قرارگاه های خود را به خیال تصرف شهرهای مرزی ایران ترک کرد که سرانجام پس…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
چی می خواستم و چی شد – قسمت سوم
در قسمت قبل گفتم که همه افراد دریافته بودند که فقط چند فاکت را بنویسند و مانند بقیه بندهای انقلاب طلاق مسئولین از روی آن می گذرند و از آنجایی که مسئولین کاری هم نمی توانستند انجام دهند در نهایت عنوان می کردند که با…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خانواده ام را با بی احترامی از اشرف بیرون راندند
سایت فرقه رجوی عکس های کشته شدگان 21 بهمن 1391 را درج کرده است و در بین عکس ها مهدی عابدی را دیدم. مهدی عابدی از سران فرقه رجوی بود و در نشست ها اسیران پیوسته را آزار می داد و هر چه از دهانش…
- مسعود رجوی
معجزه مسعود رجوی چه بود؟
رجوی برای این که صفوف خودش را از معترضین و ناراضیان پاک کند در سال 73 نشست حوض را راه اندازی کرد. یکی از بچه ها که کرد بود از پیش گفته بود من نمی خواهم دیگر در سازمان باقی بمانم. می خواهم دنبال زندگی…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
روزی که کتاب آرشیو را در کمد من پیدا کردند
یک سری کتاب هایی به اسم کتاب آرشیو در کتابخانه مجاهدین موجود بود که تمام جنایات آمریکاییها در کتابها ثبت شده بود و بایستی ما کتابهای آرشیو را مطالعه می کردیم و با جنایات آمریکایی ها در ویتنام و … آشنا می شدیم. زمانی که…
- فرقه گرایی مجاهدین
چی می خواستم و چی شد – قسمت دوم
در قسمت قبل توضیح دادم که با چه انگیزه ای وارد مناسبات سازمان شدم و حال دیگر وعده های توخالی رجویها شروع شده بود. روزها به همین منوال می گذشت و هر روز رجوی سعی می کرد اختناق را بیشتر بر مناسباتش حاکم کند تا…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره محمد رضا مبین از اولین دیدار با خانواده – قسمت دوازدهم و پایانی
در قسمت یازدهم توضیح دادم که شب بعد از شام در حضور نفرات یگان، من پدر، مادر و برادرم را به محل اسکان برگرداندم، مادرم در طی مسیر فقط اشک می ریخت ، وقتی هم سئوال کردم که مادر جان برای چه گریه می کنی؟…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطرات فتح الله اسکندری از دوران اسارت در فرقه مجاهدین
“یک طرف نام پاسدار و در طرف دیگر مجاهد را نوشت و به من گفت انتخاب سومی نداری بگو کدام هستی و اگر انتخاب نکنی امشب پایان زندگیت خواهد بود و با ایجاد شرایط رعب و وحشت و دشنام های حاضرین و ضرب و شتم…
- اعضاء جداشده از فرقه رجوی
خاطره ای از کریم علی یاری
در خبری خواندم کریم علی یاری در منزلش در هلند سکته قلبی کرده و فوت کرده است. قبل از هر چیز به خانواده کریم علی یاری تسلیت گفته و خود را در غم آنها شریک می دانم. کریم در پادگان اشرف در مقر ما بود.…
- خانواده ها
خاطره محمد رضا مبین از اولین دیدار با خانواده – قسمت 11
در قسمت دهم توضیح دادم که خانواده ام به بغداد فرستاده شدند و بعداز ظهر برگردانده شدند به اشرف. برادرم بعد از برگشت در فرصتی مناسب، آن بوکس سیگار وینستون را به من داد و من در گوشه ی کیف خودم آنها را پنهان کردم،…
- فرقه گرایی مجاهدین
نگاهی به مرگ های مشکوک در سازمان مجاهدین خلق در گفتگو با ناصری مقدم
هادی ناصری مقدم در گفتگویی با انجمن نجات مواردی از مشاهدات عینی و شنیده های خود در رابطه با مرگهای مشکوک در مناسبات مجاهدین حلق، در مدت 15 سال حضور در مناسبات فرقه را بیان کرد. سیستم کنترل شدید و فرقه ای حاکم بر مناسبات…