راه حل چهارم برای فرقه تروریستی رجوی
اثری از موضوع و مسئله عراق در استراتژی اول رئیس جمهور جدید امریکا دیده نمیشود، در نتیجه وقتی عراق در اولویت نیست به طبع آن مجاهدین هم که خیلی روی این موضوع حساب باز کرده بودند و چه بسا به آن بعنوان یک نجات دهنده نگاه میکردند. این امیدشان نیز به این ترتیب نا امید شد و درست در آستانه اضمحلال کامل ضربه سنگین و نا امید کننده دیگری نصیب استراتژی شکست خورده اش گردید. لذا می بینیم که راه حل سوم نیز راه به جایی نبرد و تنها می ماند راه حل چهارم برای این فرقه یعنی اعلام رسمی اضمحلال کامل و بسته شدن ابدی پرونده آن و البته آزادی اسرای ذهنی این فرقه
مجاهدین و ادبیات فرقه ایی
جاسوسی و تملق سیاسی برای جناحهای جنگ طلب امریکایی به کسانی همچون حسن دایی السلام و عیلرضا جعفر زاده و چند مهره دیگر سپرده شده است و در اروپا مهره های اصلی این فرقه خود را تحت الشعاع مریم عضدانلو قرار داده اند و مقالات و حملات فلانژی نسبت به منتقدین خود را از زبان کسانی بیان می کنند که فاقد هر گونه سواد و بینش سیاسی می باشند.
حسن آتش افزون از خاطرات خود می گوید
مسعود رجوی درباره عملیات مروارید می گفت: ما از صاحب خانه خودمان دفاع می کنیم – عزت ابراهیم فرمان دهی مجاهدین را بعهده دارد و اگر او نبود به ما تانک نمی دادند – ما قیمت تانک های دریافتی از عزت ابراهیم را با خون کُردها پرداخت کردیم…
آمریکا، صدام، مجاهدین
آمریکا و اسراییل اگرچه مثل همه، هرگز به خائن اعتماد نمی کنند، اما مثل همه اقران خود، آماده استفاده از خائن هستند. بنابر این ضمن نگاه داشتن آن ها در لیست تروریستی، خدمات اطلاعاتی و امنیتی و نظامی آن ها را پذیرفتند و سرانجام پشت کردن به مردم و دشمنی با آن ها، و به ازای آن، خدمت به جنگ طلبان و دشمنان مردم ایران، همین سرنوشت سیاهی است که این سازمان امروز با آن مواجه شده است.
توهم و خیال پردازی رجوی بعد از سقوط صدام
جبهه دیگری که رجوی می خواست از شکاف آن استفاده کند، جلب توجه فرماندهان ارتش آمریکا در عراق بود. او با دادن مهمانی های آنچنانی و جعل خبرهایی مبنی بر دخالت نیرو های ایران در بمب گذاری ها و درگیریهای عراق و…، سعی در فریب افکار آنان داشت، ولی بدلیل خالی بودن دستش از اطلاعات موثق و فاکتور های مشخص نظامی عملا راه به جائی نبرد و همانند سایر ترفند ها، تیرش به سنگ خورد
تعهد دوساله مجاهدین، پایان یک سراب
مسعود رجوی از اعضای سازمان خود تعهد گرفت که تا انتهای ریاست جمهوری جورج بوش با او همراه باشند و هیچگونه سوال و کنکاشی در مسایل سیاسی ننموده و در صورتی که تا این تاریخ هیچ اتفاقی نیافتاد سازمان مجاهدین در تمامیت خود منحل خواهد شد و اعضای آن مختار به سرنوشت خود خواهند بود.تعهد دوساله و پایان آن یکبار دیگر نشان داد که فرقه رجوی در گردابی هولناک و بی سرانجام دست و پا می زند که از تحلیل های نادرست رجوی و وابستگی شرم آور به دول بیگانه نشات می گیرد، جای بسی تاسف است که یک جریان به اصطلاح سیاسی اهداف خود را در گروی اقداماتی علیه کشور متبوع خود می بیند.
نفس های آخر تعهد دو ساله
تعهد دو ساله رجوی نیز مانند بسیاری از سیاست هایی که او با تمام توان از پیروزی آنها یاد می کرد با شکست مواجه شده است. رجوی خوب می داند که آمریکا به ایران حمله نخواهد کرد و او مجبور است بازی جدید تری رابا نیروهایش آغاز کند، آن هم نیروهایی که هر چند از اوضاع دنیا بسیار عقب مانده هستند اما به هر حال انسان هستند و از طرف مقابلشان – رجوی – بسیار فریب خورده اند…
پارادوکس فلسفه سیاسی خانم مریم عضدانلو – قسمت اول
خانم مریم عضدانلو، این یک واقعیت مسلم است که همسر شما و فرقه ی ستیزه جوی مجاهدین چون در میان ملت ایران بدنه و پایگاه اجتماعی ندارند، سعی دارند از بیگانگان برای رسیدن به امیال قدرت طلبانه و بیمارگونه ی خویش کمک بطلبند و در گذشته نیز مورد بهره برداری تمام عیارمنفورترین و خشن ترین رژیم جهان معاصر یعنی حکومت صدام قرار گرفتند که جز ننگ و نفرین ملت ایران حاصلی برای آنان نداشت. اما هم اکنون از شما می پرسم آیا معقول و منطقی ست به جای پند آموزی و عبرت گیری از گذشته ی سیاه و تاریک خویش دوباره دست به دامان کسانی بشویم که جز به اهداف نامقدس و شوم خویش پایبند نیستند…
نمایش جدید مجاهدین در بیابان های عراق
طبق خبر سایت فرقه مجاهدین در روزهای گذشته چند نفر از نمایندگان پارلمان اروپا به بیابانهای عراق رفته و از قرارگاه اشرف بازدید نموده اند و اظهاراتی بر طبق گفته مجاهدین در مورد قرارگاه اشرف بیان داشته اند. حضور نمایندگان پارلمان اروپا در مرکز تعلیم و تربیت تروریستهای فرقه مجاهدین در حالی که این جریان توسط همین پارلمان به عنوان تروریست شناخته شده است اشتباه و توهینی به تصمیمات جمعی پارلمان اروپا می باشد.
نسخه رجوی که بنا بود شفا بدهد، اما کور کرد
رجوی میپنداشت که غرب در مصاف با ایران معطل یک آلترناتیو است، و وقتی با معرفی مریم جار و جنجال بهراه انداخت، گمان میبرد که نگاهها متوجه مجاهدین خواهد شد و بالطبع رایزنی از سوی دولتهای غربی برای بهرسمیت شناخته شدن این آلترناتیو آغاز خواهد شد. اما از بعد آن تاکنون، همواره این پروژه در سایر ِ مواضع و عملکرد مجاهدین یک موضوع مهم برای انتقاد به این گروه بوده است و بهعنوان نمادی از غیردموکراتیک بودن، قیممآبی و دیکتاتوری رجوی شناخته شده است.
چه کسی از گزینه سوم مجاهدین حمایت می کند
مریم رجوی راه حل سوم را در حمایت مردم ایران می بیند. مردمی که به سختی به یاد می آورند که مجاهدین کیستند و اگر هم سالمندان جامعه ایرانی مجاهدین را به خاطر بیاورند، مطمئناً بمب گذاری و ترورهایی که آن ها علیه هموطنان خود چه شهروند و چه مسئول مرتکب شدند را به خاطر می آورند. آن ها هرگز فراموش نمی کنند که مجاهدین در طول جنگ ایران و عراق به عنوان ستون پنجم به صدام حسین خدمت کردند.
رابطه مجاهدین با آمریکا، ازنگاه کارگردان آمریکایی
جیمز لانگلی کارگردان مطرح آمریکایی در فیلمی مستند،”رابطه مجاهدین با آمریکا” را در جشنواره بین المللی”سینما حقیقت” روی پرده برد. لانگلی، در این مستند به مرور حوادث انقلاب اسلامی با استفاده از تصاویر آرشیوی و فعالیت های سیاسی گردانندگان گروه مجاهدین قبل از انقلاب و اوایل انقلاب و اعلام عملیات تروریستی این گروه تروریست بر علیه ایران می پردازد.