اراده مردم عراق مجاهدین را از عراق خارج خواهد کرد
تجربه طرد و انزوای مجاهدین در نزد مردم ایران که سالها است به همین دلیل مانع و سدی در حمایت رسمی و همه جانبه قدرت های بزرگ از مجاهدین شده، در نوع خود می تواند در عراق نیز کارکرد و تاثیر مضاعفی در انزوای بین المللی مجاهدین بجا بگذارد. البته این انزوا در عراق ریشه در عملکرد مجاهدین در دوران صدام دارد که هنوز آنگونه که باید و شاید نقش آنها در عراق زمان صدام تبیین و اطلاع رسانی نشده است.
با رای اعتماد کابینه نوری المالکی، فرقه رجوی چه می شود!؟
اگر به صحنه امروز عراق نگاه کنیم و رای اعتماد مجلس به نوری المالکی مشخص است که فرقه برنده نشده است. اگر به مجلس نگاه کنیم و شورایی که قرار است که سیاست های استراتژیک را تعیین کند و بعنوان چماقی بالای سر دولت عراق نگاه داشته شود, هرچند که هنوز این شورا و ترکیب آن تعیین تکلیف نشده اما با توافقاتی که صورت گرفته بالاخره رنگ تحقق پیدا خواهد کرد, اگر چه رجوی خائن به ترکیب مجلس و ریاست آن دل بسته
استیصال و سردرگمی رجوی
برخی تحلیلگران معتقدند که برگی که آمریکا علیه ایران بازی خواهد کرد برگ مجاهدین خلق است. برگی که طی هفت سال اخیر بعد از جنگ اشغال عراق تاکنون آنها را در آب نمک نگه داشته که بتواند روزی از آنها استفاده کند. تنها کاری که می تواند با آنها بکند، خارج کردن آنها ازلیست سیاه وزارت خارجه است. البته هم مجاهدین و هم آمریکاییها و هم همه طرفهای سیاسی می دانند که این صرفا تبلیغاتی و نمادین و برای فشار علیه دولت ایران است
فرقه رجوی و کنفرانس اخراجی ها در پاریس
اینکه مریم رجوی چگونه با بی شرمی در کنار جولیانی شهردار راست گرا از حامیان سرسخت اسرائیل، کسی که بر خلاف عرف دیپلماتیک زمانی که عرفات در سازمان ملل بود وی را به مهمانی شهرداری نیویورک که یک عرف هست رسما با عنوان تروریست دعوت نکرد، خود نشان از شکست سیاسی، اخلاقی و ضد مردم خاورمیانه ای این جریان بشدت وابسته و منحرف دارد. این کنفرانس ها که با پول خون مردم ایران، تهیه می شود، تنها برای سرگرم نگهداشتن نیروهای فسیل شده مجاهدین بخصوص در بن بست اشرف هست
گذشت زمان و کنار رفتن نقاب ضد امپریالیستی مجاهدین
به دلیل جنایات بی شمار رجوی جلاد و افشاگری های گسترده افرادی که از فرقه گریخته و از آن جدا شده اند، چهره او آنقدر سیاه شده که حتی آمریکا هم برای پرهیز از بدنام شدن حاضر نیست بطور مستقیم از او حمایت کند. آنها که دیگر آفتاب دیکتاتوری شان به غروبش نزدیک می شود با چنگ زدن به هر خس و خاشاکی می خواهند چند صباحی به عمر ننگین فرقه ای خود ادامه دهند
علت لجن پراکنی فرقه مجاهدین علیه مقامات قضایی عراقی ناشی از چیست؟
ثالثا این شگرد همیشگی سران فرقه هست که چون توان پاسخگوئی در مقابل جنایاتی که مرتکب شده اند را ندارند لذا سعی می کنند با لجن پراکنی وهیاهو از پاسخگوئی طفره بروند کما اینکه در مقابل نیروهای ناراضی هم همین شگرد را بکار می برند ویا در مورد خانواده ها که اکنون بیش از ده ماه هست که جلوی درب اسارتگاه عزیزان خود برای دیدار با آنان در تحصن بسر میبرند هم همین شگرد را بکار میبرد
نقدی بر کتاب” خانواده مجاهدین یا مزدوران ارتجاع” – قسمت دوم
سخنانی که رجوی در این بخش از کتاب بکار برده برای شناخت این فرقه و نحوه برخورد شدید و خشن با مخالفین بسیار پر اهمیت می باشد و شایسته تحلیل و بررسی جداگانه از ماهیت این فرقه می باشد. در سراسر کتاب هیچگونه اثری از پاسخگوئی به هزاران سئوالی که خانواده های محروم بر اساس اولیه ترین نیازهای انسانی کرده اند داده نشده است. تمامی کتاب مملو از شعارها و مثالهائی است که باید قید خانواده در صورتی که در خدمت منافع سازمانی قرار نگیرد زده شود.
هذیانهای اخیر مزدور رجوی بی جهت نیست
پس بی دلیل نیست که رجوی در روز روشن به هذیان گویی، فحاشی و خط و نشان کشیدن افتاده است. یک روز خانواده ها را سگ و زنجیری و اطلاعاتی می نامد و روز دیگر به عجز و لابه افتاده و بفرمایید تو ملاقات کنید سر می دهد. یک روز کتاب تهدید آمیز چاپ میکند و روز دیگر برای اشرفی ها نوار دلداری پر میکند.یک روز نفس کش می طلبد و روز دیگر بزرگی کرده و از سر کرم می بخشاید.اما رجوی فراموش کرده است که با این حرف ها برای خانم و بچه ها نمی شود تنبانی دوخت!
سنگ بزرگ فرقه رجوی علامت نزدن است
از اول آذر ماه فرقه درگل مانده رجوی خائن که سرانش فراری اند و بدنه اش در عراق زمین گیر شدند، با صدور اطلاعیه و سر و صدای زیاد در تلویزیون خود، اعلام فراخوان برای 16 آذر کرد و خواهان یک هفته اعتراض در ایران شد!!! اما باز هم همچون فراخوان های دیگر که جز مایه ننگ و شکست برای این فرقه نبود، این بار هم مشخص شد این فرقه هیچ پایگاهی در بین مردم ایران ندارد.
سرفصلی تعیین کننده جهت آزادی اسیران درقلعه اشرف
رجوی چون جن و بسم الله از روزنامه ها و تلویزیونها و افکار عمومی هراس دارد و حضور دهها خبرنگار و صدها فعال مدنی در مقابل درب قلعه اشرف بی تردید ضربه جانانه ای است که رجوی را بیشتر به محاق فرو برده و بایست علاوه براین تمهیدات سرکوبگرانه جدیدتری را برای کنترل باز هم بیشتر اعضای خود بکار بندد چرا که وقتی موضوع به جامعه و افکار عمومی کشیده میشود آنجاست که رجوی از درون چون تنور میسوزد و راه گریزی هم ندارد.
سرکردگان گروه جندالله از سرانجام فرقه تروریستی رجوی پند بگیرند
به نتیجه سی سال تلاش بی سرانجام این گروه تروریستی نگاه کنید. آنچه اکنون از تلاش سی ساله تروریستی این فرقه بجامانده چیست؟ یک گروه منزوی ومتلاشی که سرکردگانشان تحت تعقیب پلیس بین المللی قراردارند. این گروه مورد تنفر عموم ایرانیان هستند. تعدادشان درمجموع حدود 5000 نفرند. سه هزارنفر از آنها باسابقه تروریستی مسن وبیمارند که بعد از خلع سلاح شدن دریک اسارتگاه محصورشده ودرحال جمع شدن درکشورعراق روزهای تیره وتار خود را می گذرانند
آغاز خوش برای اسیران ؛ پایان بد برای رجوی
به هر روی انچه در روز شنبه 20 اذر در جلو درب اسارتگاه رجوی اتفاق افتاد نوید ازادی اسیران فرقه رجوی بود و اینکه سران فرقه باید بدانند تا ابد نمی توانند انسانها را برای ادامه خوش گذرانی های خودشان قربانی کنند و اگر سران فرقه دل به یک عده جنگ طلب و سرویسهای جاسوسی و اسرائیل بسته اند و پشت گرمی؛ باید بگویم که بد جوری اشتباه کردید از اینها برای شما ابی گرم نخواهد شد