سفر اسپانیا، تلاش دیپلماتیک یا ناکامی وجدان تیره بخت
گروه تحت رهبری خانم مریم عضدانلو و همسرش مسعود رجوی سالها با توسل به عملیات خشونت آمیز، تروریستی و همکاری تنگاتنگ با رژیم های خودکامه و اقتدارگرایی چون حکومت صدام ثابت کرد که سران مجاهدین هیچ پایبندی به دموکراسی، آزادی و روش های دموکراتیک ندارند. براستی خانم مریم عضدانلو چنین تناقض و دو گانه گی در عملکرد و شعار را چگونه می تواند توجیه کند؟
چرا غیبت رهبری (مسعود رجوی) به درازا کشید
رهبری مجاهدین که همیشه میل وافر داشت تا در هر جمع و محفل مریدانش حرف اول و آخر را خود بزند، سالهاست در غیبت و سکوت معناداری به سر می برد. او که در اسفندماه سال 1381 و قبل از سقوط صدام حسین، زنش مریم قجر عضدانلو را به کشور اردن همراهی کرد و او […]
مریم رجوی، قاصدک جنگ در گشت و گذار به اسپانیا!
بانوی جنگ به هر دری می زند که ارتش بی جانش را حداقل در حد شورشیان سوری و تروریستهای تحت الحمایه عربستان به رسمیت بشناسند که نتیجه ی آن کمکهای مالی بیشتر و به رسمیت شناختن لیبرتی به عنوان اشرف ثانی است که در این صورت شاید بتواند چشم انداز جنگ را نمایان سازد. سراسر درخواست و تمناهای مستمر مریم از غربیها همین است که به جنگ راضی شوند و به تحریم بسنده نکنند. این تنها نقطه امید مریم قجر است که از یکسو حمایتهای مالی خود را افزایش دهد و از طرفی با دست باز به سرکوب دوباره باقیماندگان اشرف و لیبرتی بپردازد.
مجاهدین خلق و پایان لیست سیاه و آغاز روزگاری سیاه تر
البته سالها پیش مجاهدین از لیست تروریستی انگلستان و اروپا هم خارج شده بودند و باز قبل تر همچنین ازلیست تروریستی آمریکا، طی این سالیان خروجشان موجب چندان تغییر چشمگیری در درون سازمان و یا در ارتباطشان با سایر گروهها و اپوزسیون نشد که بتوان این پدیده را چنانکه مجاهدین میگویند یک پیروزی چشمگیر یا یک ضربه هولناک برای جمهوری اسلامی تعبیر کرد.
گشتم نبود نگرد نیست!
خود مریم از تمامی این قوانین مستثنی بود! جدیدترین لباسها و ست کردن لنز چشمش با لباس تنش بایستی انجام میشد و کسی هم حق نداشت که بگوید چطور برای خودت به، برای بقیه اه؟! بعد از سال 1372 هم تمامی مسئولین بالای سازمان یا بعبارت درست تر مسئولین نیرویی سازمان، زنان شدند. زنانی که هیچگونه کار تشکیلاتی یا نیرویی نکرده بودند و فقط یاد گرفته بودند که با تحکم و پا فشاری بروی حرف خودشان که غالبا غیر منطقی و نادرست بود به نیروی تحت مسئولیت خود فشار آورد.
مسعود و مریم رجوی و فرقه مجاهدین مایه ننگ ایرانیان
ملاقات مریم رجوی با تعدادی سناتور و نماینده ای که در سیاست خارجی اسپانیا کوچکترین تاثیری ندارند جز برای اعضا و هواداران مسخ شده فرقه مجاهدین برای کس دیگری اهمیت ندارد ولی اینبار مریم رجوی ناپرهیزی کرده است و با خبرگزاری اسپانیا مصاحبه ای انجام داده است. باید به این پیرزن شصت ساله که با خنده های بی معنی و نیش تا بناگوش باز شده، خود را به عنوان رئیس جمهور و مقاومت ایران و نماینده مردم ایران معرفی میکند پرسید که چرا یکبار هم برای نمونه با یک رسانه فارسی زبان مصاحبه نمی نماید؟
سخنی کوتاه با سرکرده فرقه رجوی
به جای این همه یاوه سرائی که در پیامهائی که به دروغ یا راست به تو نسبت میدهند،تمامی پیروزی هایت پیش کش خودت، دست از سر هزاران آدم اسیر و گرفتار کمپ لیبرتی بردار و بیش از این برای خانواده های ایرانی غم و غصه و ماتم درست نکن. همین دردهائی که نصیب هم میهنانمان کرده ای وظیفه و مسئولیت ما اعضای جدا شده فرقه ات و هر انسان با وجدان دیگری را چندین برابر میکند که تا گرفتن حق کسانی که به دست تو و ایادی ناپاکت نابود شده اند
کسی که ادعای ناموس می کند
این روزها آدم شاهد افشاگریهای مناسبات رجوی می شود مغز آدم هنگ می کند و قابل تصور نمی باشد که تا این اندازه رذالت وجود داشته باشد. یادم هست در یکی از نشست هایی که با مسعود داشتیم و محفل مردانه بود و زنان را بیرون کرد و با شروع به بحث های غسل هفتگی و کنترل غریزه جنسی پرداخت و از مردان خواست تا جلوی غریزه جنسی را بگیرند و گفت گوئی ما مرد نیستیم.
نبوغ خانم شصت ساله
در زمان دایی صدام خوش رقصی های زیادی کرد و خوشایند صاحب خانه و رهبر فرقه تروریستی رجوی قرار گرفت و از سر صدقه ی نقش رذیلانه در مورد زنان فرقه، دست برقضا به زعم خودشان موفق هم از آب درآمد و صاحب موقعیت و سمتی شد، امّا امروز ضعف و زبونی خود راهرچه بیشتر نشان می دهد که چه طور عرضه ی اداره کردن فرقه را ندارد و هر روز فرار و خود سوزی هوادران بیشتر می شود.
مترجم شخصی رجوی: مجاهدین به علمیات مسلحانه اعتقاد داشته و دارد
مجاهدین هنوز هم مترصد فرصتی برای ضربه زدن به مردم و کشور هستند. با این حال سرکردگان سازمان می دانند که هرگونه عملیات مسلحانه علیه مردم ایران بهترین بهانه برای اخراج آنها از عراق خواهد بود. از طرف دیگر اسم سازمان از لیست تروریستها حذف شده و آنها نمی خواهند فعلا بهانه ای جدید به دست دولت ایران بدهند. به این ترتیب دستشان بسته شده و الا توقف عملیات تروریستی مطلقا خواست خود اشرف نبود.
زندان یا کمپ پناهندگی، مریم قجر کدام یکی را باور کنیم!؟
بعد از فرار روز افزون نفرات فرقه از لیبرتی مشخص شد که درد اصلی مریم اصلا زندان بودن یا نبودن آن نیست بلکه وی حاضر نیست کسی از عراق خارج شده و یک روز به آزادی دست یابد. او می داند که اگر این محل کمپ موقت ترانزیت باقی بماند نفرات زمان زیادی را در آنجا باقی نخواهند ماند و باید عراق را ترک کنند و این یعنی فروپاشی تشکیلات جهنمی فرقه.
احتمال جدایی دستهجمعی اعضای مجاهدین
در عرض 3 هفته گذشته تعداد 9 نفر از اعضای مجاهدین موفق شدند تا از کمپ لیبرتی فرار کنند و خبرهای جدیدی از مخالفت اعضای داخلی سازمان با دستورات رجوی ارائه کردند که برای اولین بار به صورت آشکار بروز کرده است. رجوی در پیامی از نیروهایش خواسته کسانی که هنوز هم قصد همراهی با سازمان را دارند به صورت کتبی تعهد دهند که تاکنون 300 نفر از امضای این تعهد سرباز زدهاند.