ملاقات اعضاء جدا شده با عفو بین الملل فرانسه
هیئتی از اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در طی روز گذشته ملاقاتی با مسئولین ذیربط عفو بین الملل داشتند. آنها ضمن تشریح وضعیت خانواده ها در جلو درب کمپ عراق جدید (کمپ اشرف سابق) وضعیت و شرایط اعضاء اسیر در فرقه را تشریح کردند و خواسته های خانواده ها که ملاقات با عزیزانشان است را مطرح کردند. از عفو بین الملل خواستار مداخله برای گرفتن ملاقات خانواده ها برای دیدار با خواهران، یا برادران و فرزندان خود شدند. در طی آن نامه ای به عفو بین الملل ارائه شد.
مقایسه کوتاه بین انسانهای گرفتار در فرقه رجوی و انسانهای گرفتار در معدن شیلی
چرا هیچ مادری در امریکا برای این انسانهای گرفتار شمعی روشن نمی کند و از دولتها و نهادهای حقوق بشری (!) که روزگاری شدیدا اشعار حمایت از انسانها را سر می داد، نمی خواهند مادرانی را که ماههاست در پشت درب قرارگاه اشرف برای یک ساعت ملاقات با فرزندشان در بدترین شرایط آب و هوایی و سخت ترین شرایط زندگی به انتظار نشسته را حمایت کنند و سران جنایتکار رجوی را مجبور نمایند که به این خواسته به حق آنها تن دهند.
پارادوکس فلسفه اخلاقی رهبر عقیدتی مجاهدین
متاسفانه رهبر عقیدتی مجاهدین طبق روال معمول از فرصت های پدید آمده در مسیر تدارک بهزیستی انسانها بهره نبرد؟ و فضایی دموکراتیک و بدون استرس با پرهیز از تنش و خشونت روانی و لفظی را برای خانواده ها و عزیزانشان در اشرف فراهم نساخت؟ به نظر می رسد رهبر عقیدتی مجاهدین همچنـان مرده ریگ های کهـن را پاس می دارد و از تابوها و دگم های فکری و ذهنی خویش رنج می برد.
نامه خانواده ها به نخست وزیر کشور عراق
جناب نخست وزیر، ما خانواده ها از شما که مشکلات زیادی در اداره کشورتان بر دوش می کشید و تحمل می کنید تشکر و قدردانی می کنیم و از تمامی جوامع حقوق بشری که ادعای مبارزه با تروریست را می کنند می خواهیم تا شما را در راه مبارزه با تروریست رجوی و دستگیری و اخراج سران این فرقه از کشورتان حمایت نمایند و از مجامع بین المللی می خواهیم آنگونه که ادعا می کنند به حمایت این خانواده های آسیب دیده از تروریسم رجوی و سران جنایتکار آن در آمده
نامه خانم بتول ملکی به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا
.محترما قبل از هر چیز اجازه می خواهم خودم را معرفی کنم. من یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق ایران می باشم که در سال 1990 به دلیل انتقاداتی که نسبت به”طلاق های اجباری” و ارتباطات ویژه این سازمان با صدام حسین دیکتاتور سابق عراق، داشتم، چند ماه در زندان های این گروه در عراق زندانی بودم و سرانجام از این سازمان جداشدم و هم اکنون در کشور سوئیس اقامت دارم حتما به یاد دارید که به خاطر عملیات تروریستی که در یازده سپتامبر در آمریکا به وقوع پیوست و مردم بی گناه قتل عام شدند. این عمل تروریستی و ضد انسانی بدون استثنا تمامی سازمان ها و گروه ها و دولت ها محکوم شد اما سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه باقرزاده درعراق این عملیات تروریستی را جشن گرفتند و در حضور مسعود رجوی و مریم رجوی مشغول جشن و پایکوبی شدند
دیدار هیئتی از جدا شده های فرقه رجوی با عفو بین الملل در پاریس
هیئتی از جدا شده های اعضای سابق سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) در دیداری با مسئولین عفو بین الملل در مورد تحصن و خواسته خانواده های اعضاء اسیر در فرقه رجوی که بیش از 8 ماه است برای ملاقات عزیزان خود در پشت درب پادگان عراق جدید (اشرف سابق) به انتظار نشسته اند ولی سران فرقه مانع این دیدار هستند و مشکلات و خطراتی که خانواده ها با ان در عراق مواجه هستند به مسئولین ذی ربط در عفو بین الملل تشریح و بطور مفصل حرفها و خواسته خانواده ها از ارگانهای بین المللی را به اطلاع رساندند.
مادر اسماعیل ونک: درد خودم را به چه کسی بگویم!
هر چه فریاد زدم حنجره خودم را پاره کردم که من بعد از چندین سال می خواهم فرزندم را ملاقات کنم کسی جواب مرا نمی داد. آیا سران سازمان خودشان را جزء انسان می شمارند؟ چگونه اینها دم از آزادی و دفاع از حقوق بشر می زنند؟ به چه کسی درد خودم را بگویم؟ به حقوق بشر، به صلیب سرخ و یا سازمان ملل؟
بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت بیست و هشتم
سازمان مجاهدین خیلی از بچه های کم سن و سال را وارد مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان که در اشرف بزرگ شدند و به سن پانزده سالگی رسیدند همانند من وادار شدند تا در ارتش آزادیبخش دوره های نظامی گری را طی کنند ما در ارتش در قسمت های مختلف سازماندهی شدیم بچه هایی که سن کمی داشتند و به خارج منتقل شدند سرنوشت تلخی داشتند
هرگز یقه رجوی را رها نمی کنم
آقای حاج علی اصغر امیدی پدر اسیر فرقه رجوی با حضور در دفتر انجمن نجات با همراه داشتن پاسپورتش خواهان اعزام و پیوستن به جمع خانواده جلوی درب اشرف بود.آقای امیدی در پاسخ به توضیحات مسئول انجمن در رابطه با چگونگی ریل اعزام و شرایط سخت مسیر و امکانات کم محل استقرار افراد خانواده در جلوی اشرف بیان داشتند: من هرگز یقه رجوی خیانت کار را رها نمی کنم حتی اگر در جلوی قرارگاه بمیرم این بار می رویم تا تکلیف شان را یکسره کنیم.
نامه خانم مریم بابائی نژاد به سازمانهای بین المللی و حقوق بشری
از زمانی که اطلاع پیدا کرده ام پدرم زنده است ولی حتی نمی توانم تلفنی با او حرف بزنم شبانه روز گریه کردم تا اینکه بعد از مدت ها انتظار حدود 5 ماه پیش به اتفاق پدربزرگم و به همراه تعدادی از خانواده ها به درب پادگان اشرف آمدیم. دو ماه شب و روز پشت درب بسته اشک می ریختم و فریاد می زدم و پدر پدر میکردم. اما فرماندهان این پادگان جهنمی اجازه ندادند بعد از 22 سال یک ساعت پدرم را ببینم. ناراحتی چشمی پیدا کردم و ناامید به ایران برگشتم و بستری شدم و یکی از چشم هایم را عمل کردند.
برخورد خانم عبدالهی با تانک های آمریکائی
روز شنبه 10 مهر 1389 (2 اکتبر 2010) مجددا سه تانک آمریکائی وارد پادگان اشرف شدند. آنان هنگام عبور از مقابل خانواده های متحصن در برابر دروازه پادگان که خواسته ای به غیر از دیدار با عزیزانشان ندارند به تحریک آنان پرداختند که با اعتراض خانواده ها روبرو گردیدند. در این میان خانم عبدالهی شروع به اعتراض به آنان نمود و سعی کرد جلوی آنان را بگیرد و متأسفانه باز حال ایشان بهم خورد و راهی بیمارستان گردید.
در حاشیه همایش انجمن نجات گیلان واقع در شهرستان آستانه اشرفیه – قسمت هفتم
آقای ابراهیم آقاجانی بنا بر اصرار خویش از جمله خانواده هایی بود که در تیرماه گذشته مجددا خود را به درب ورودی اسارتگاه اشرف رساند وبا اقامت دوهفته ای خود با سنگ اندازیهای فرقه رجوی مواجه شد وعملا بی آنکه به خواسته اش برسد وملاقاتی با برادرش داشته باشد به ایران بازگشت ولیکن ناامید نشد ومجدانه خواستاراین است که برادرش را که روزی بمنظور دفاع ازمیهن درقبال دشمن خارجی به جبهه اعزام شده بود، به دنیای آزاد و کانون پرمهرخانواده بازگرداند