ورود به قرارگاه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
مصاحبه سایت نیم نگاه با خانم زهرا معینی: قسمت دوم
وقتی که ما از سران مجاهدین سوال کردیم چرا ازعراق خارج نمی شویم به ما گفتند که مسعود و مریم اینجا درعراق هستند و شما کجا می خواهید، بروید؟ به ما یک قلم وکاغذ دادند و گفتند باید تک به تک وصیت نامه بنویسید که بازهمه در یک شوک بودیم و تازه معنای ساختار فرقه گرایانه سازمان را می فهمیدیم و اینکه سران مجاهدین اگاهانه و با طرح و برنامه کارهای خودشان را پیش میبردند.
نامه سرگشاده ۵۰ تن از جداشدگان سازمان مجاهدین به نخست وزیر عراق نوری المالکی
ما گروهی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق که از تشکیلات این سازمان جدا شده ایم و به دنیای آزاد پا گذاشته ایم، برای رساندن صدا و خواستۀ واقعی این دوستان اسیرمان در زندان رجوی ساختۀ لیبرتی به گوش جامعۀ جهانی تلاش می کنیم و در این راستا از جنابعالی و اعضای دولت عراق خواستار افزایش تدابیر امنیتی و حفاظتی و تأمین تدارکات و امکانات بیشتر برای حفظ جان دوستانمان در کمپ لیبرتی بغداد هستیم
مصاحبه سایت نیم نگاه با خانم زهرا معینی – قسمت اول
من وقتی ازمسولین سازمان درخواست کردم که تلفن داشته باشم تا با خانواده ام حرف بزنم و خبری ازسلامتی خودم و وضع حال خودم را به آنها بدهم مسئولین مجاهدین خیلی گستاخانه گفتند: نه، برای چی میخواهی زنگ بزنی؟ ما خودمان می دانیم که چطور به آنها اطلاع بدهیم و مسئولین مجاهدین قلم و کاغذی آوردند و دراختیارم گذاشتند و گفتند جوهر این خودکار با آب پیاز می باشد نامه بنویس و پیک ما آن را به خانواده ات می رساند
نامه خانم زهرا معینی از انجمن زنان به آقای منصور قدرخواه
پس آقای قدرخواه ازخواب بیدارشوید و دنباله روی این فرقه ورهبری آن نشوید و به جای این مجیز گوییهای رهبری این فرقه که اصرار بر نگهداری اعضا و افراد سازمان در جهنم عراق و به کشتن دادن بقیه نیز مانند قبلیها دارد و می خواهد خون آنها را وسیلۀ تبلیغات برای حفظ خودش بکند، بیایید نفوذ و شهرت هنری خودتان در عرصۀ ایرانیان در داخل و خارج کشور و در عرصۀ بین المللی را صرف نجات این دوستان و عزیزان کنیم
چهارشنبه سوری ۹۲ سال زدودن نحوست رجویها
نسلی که 32 سال قبل درعنفوان جوانی درس ومشق چگونه زیستن را به خوبی تجربه نکرده بود یکباره خود را دراسارتگاه رجویها دید. درسرما وانجماد غیرقابل تصور و درتشکیلات و فرقه ای درمنتهای ناپاکی وعدم صداقت –عصاره رذالت وخیانت وتحمل سخت ترین شکنجه های روحی وروانی،طی سالیان آتش چهارشنبه سوری خاموش وخاکسترشد. نه نوری، نه روشنایی، ونه گرمای عشق ومحبتی، برعکس تماما سرما وانجماد سالیان اسارت درفرقه رجوی، بدینسان برماگذشت
مصاحبه نماینده دبیرکل سازمان ملل با نجات یافتگان در هتل مهاجر، علت اصلی وحشت رجوی
اولا تمام زندگی مان را از ما گرفتی.دومأ مارا وادار کردی به مردممان خیانت بکنیم و سومأ با وقاحت تمام انتظار داری که واقعیت ها را هم نگویم. بیچاره. خیانتکار. جانی. وحشت آن زمان باید میکردی که آن جنایات را انجام دادی نه امروز که ما خبرش را بازگو می کنیم. فکر نکردی که دوران”ترساندن” ما زیر سایه”صدام” روزی به سر بیاید؟ البته که فکر نکردی.
نامه خانم زهرا معینی به همسر سابقش در تشکیلات رجوی در کشور آلبانی
بعد از اینکه وارد قرارگاه سردار از قرارگاههای سازمان در عراق شدیم دیدار من وتو هر بار دیر ودیرتر صورت می گرفت وبازمن تحمل می کردم، زیرا من پایبند عشق وانسانیت بودم ولی توعاری از این ارزشها بودی. من ارزشهای انسانی برایم مهم بود ولی افسوس ودریغ که در تو اثری از این ارزشها نبود.
مصاحبه با آقای علی مرادی یک عضو جداشده از فرقه رجوی – قسمت اول
همانطور که می دانید 8و9 سالی است که برگشتم و در این زمینه فعالیت میکنم تجارب ومطالعاتی دارم و هم اکنون در حال بررسی وضعیت و متون در زمینه فرقه های دیگه هستم و تلاش میکنم، به طور خلاصه عرض می کنم اینها مصداق بارز فرقه بسته ای هستند که افراد خودشان را فقط به این وسیله نگه می دارند که هیچگونه ارتباط عاطفی نداشته باشند یعنی در واقع افراد را تبدیل به روبات میکنند
گفتگوی اختصاصی ندای حقیقت با مسعود خدابنده – قسمت دوم
یادم هست یک روز تلویزیون عراق طبق معمول صدام را نشان میداد که سان میدید یا چیزی مشابه آن. اگر در عکسها دقت کرده باشید صدام غلاف اسلحه کمری اش را که کلت برتا بود با دو زنجیر کوتاه از فانوسقه اش آویزان می کرد. مسعود رجوی با دیدن این صحنه دستور آوردن سلاح داد و این که من هم باید سلاح کمری ببندم عین همین.
مصاحبه با سیروس غضنفری درمورد ماهیت وعملکرد فرقه ها
ازهمان ابتدای تاسیس، این سازمان بر سه محور مذهبی – اسلامی، ملی گرایی و چپ سوسیالیستی بعنوان ایدئولوژی سازمان تاکید شده بود که گذشت زمان و محک تجربه نشان داد که این التقاطی گری در ایدئولوژی چه فجایعی برای کشور و چه شکست های بزرگی برای سازمان داشته است. به دیگر سخن، تجربه زندگی نشان داد که پایه های سازمان بر روی زمین سستی برقرار شده بوده و روند حوادث بسادگی این بنای سست بنیاد را درهم ریخت.
گفتگوی اختصاصی با مسعود خدابنده
نجات یافتگان از فرقه وقتی بیرون می آیند طبعا مدتی طول می کشد بفهمند اصلا چه بلایی سرشان آمده و خیلی ها را دیده ام که وقتی کتابی در مورد فرقه ها بدستش میرسد اصلا تا مدتی شوکه است. مواردی بوده که فکر کرده اند دوستان جدا شده اینها را نوشته اند بنام مستعار و بسیاری را دیده ام که تا مدتها فکر می کنند نویسنده خارجی و مثلا فرانسوی زبان کتاب را در مورد مجاهدین خلق نوشته است
گفتگو با آقای علی خاتمی عضو جداشده ارتش از مجاهدین ـ قسمت نهم
تمام این افراد آنقدر از سوی مسئولین فرقه زیر فشار روحی قرار می گیرند تا به پدر و مادرانشان فحش بدهند و به آنها بی حرمتی کنند و بدین شیوه از رفتن به اتاق مسئول و پاسخ دادن به سوالات خلاصی پیدا کنند. برای مثال، جبار رحیمی را وادار کردند تا به اعضای خانواده اش بی حرمتی کند.

