ورود به قرارگاه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت دوم
زندگی در کنار خانواده، موهبتی که دوباره نصیبم شد دیدار فاضل فرهادی با اعضای انجمن نجات اراک
دفتر بغداد و جاذبه های مبارزه فرار از اشرف، فرار از جهاد اکبر بود؟ – قسمت اول
گفتگو با آقای علی خاتمی عضو جداشده مجاهدین ـ قسمت دوم
وقتی تصمیم گرفتم فرار کنم و چند روز بعد پا به دنیای آزاد گذاشتم و از اسارتگاه لیبرتی فرار کردم مشاهده کردم که هیچ اثری از تکه پاره کردن من وجود ندارد و با عزت و احترام مرا پذیرا شدند. کمیساریا پول مختصری برای خرج و خوراکم می دهد. فهمیدم که چقدر این رجوی و دارودسته اش آشغال، دروغگو، فریبکار و جنایتکار هستند و آنها تنها به مردم ایران و عراق خیانت نکردند به ما اعضای مجاهدین هم که نیروهایش بودیم خیانت کردند و امروز به این وضعیت فلاکت بار گرفتار شدند.
حقایق پشت پرده خیمه شب بازی اعتصاب غذا درلیبرتی – قسمت پایانی
ما اعضای جدا شده که سالیان دراین فرقه تحت اسارت بوده ایم بقول خودمان دیگر با ترفند های این فرقه آشنایی کامل داریم. رجوی که دربحث های ایدئولوژیکی ازشیوه هدف، وسیله را توجیه می کند استفاده می کرد.پس برای ما کاملا قابل فهم است که این بارهم همین شگرد را بکارگرفته باشد سرکردگان رجوی خواسته اند با یک تیر همزمان دوهدف را بزنند هم از شر اعضای مدعی قدیمی و عمدتا مسئله دار که اطلاعات زیادی از جنایات و خیانت های رجوی داشته اند وادامه حضورآنها می تواند برای موجودیت فرقه خطرناک باشد، راحت شود
افشاگری افشین کلانتری در رابطه با مناسبات حاکم بر مجاهدین
افشین کلانتری از اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین می باشد. وی از سال 1375 به واسطه برادرش به عضویت این گروه در آمده است.
گفتگو با آقای علی خاتمی عضو جداشده مجاهدین ـ قسمت اول
با انقلاب بطور صوری و شکلی برخورد می کردم نه تنها من بلکه تمام کسانی که می شناختم چرا که سران فرقه تلاش می کردند با بحث های مثلا (جیم می دهد شیطان رجیم) یا مزخرفات دیگه که من قبول نداشتم تمام بدبختی ها رو بجان می خریدم چرا که از دنیای بیرون از اشرف و تشکیلات رجوی خبری نداشتم و ترسی که روزانه به ما القاء می شد به این شکل با تشکیلات کنار آمدم.
مسافران وحشت در لیبرتی
مریم سنجابی در گفت و گو با خبرنگار اعزامی ایرنا به عراق، گفت: این افراد مورد اعتماد سرکرده گروه تروریستی مجاهدین با استفاده از روش های مغزشویی کنترل ذهن، متقاعد سازی اجباری، بهره کشی از ذهن، ذهن جویی، کنترل فکر و اصلاح فکر به فرآیند تغییر غیرارادی و ناآگاهانه ارزش ها، باورها، احساسات و هیجانات اعضای فریب خورده در گروه تروریستی مجاهدین ساکن در کمپ لیبرتی می پردازند.
مصاحبه با سیروس غضنفری عضو سابق سازمان مجاهدین
در سازمان به ما اینطور القا میشد که جدایی ازسازمان وشروع یک زندگی مستقل وشرافتمندانه غیر ممکن است وکسانی که ازفرقه جدا میشوند، آخر وعاقبت خوشی نداشته و زندگی برایشان غیر ممکن خواهد شد، تجربه ی موفق جداشدن وآغاز زندگی نسبتا خوشبختانه تر، دروغ بودن این تئوری بافی های سران فرقه را بنمایش گذاشته است.
جدایی ۵۰۰ تن از گروه مجاهدین پس از سقوط رژیم صدام
“غلام رضا شیردم” یکی از سرکردگان ارتش آزادی بخش وابسته به گروه تروریستی مجاهدین فاش کرد: نزدیک به 500 تن از عناصر گروه مجاهدین پس از سقوط رژیم صدام در سال 2003 از این گروه جدا شدند. او در ادامه با بیان اینکه این اقدام تنها ساعاتی پس از بازگشایی اردوگاه اشرف به دست نیروهای آمریکایی صورت گرفت اظهار داشت:سرکردگان مجاهدین شیوه های زیادی به خاطر عدم ترک عناصر این گروه از اردوگاه اشرف انجام دادند.
ناله و گزش سازمان از زبان یکی از جدا شدگان
حسین زندگی اکنون فکر می کنم در وضعیت فلاکت باری قرار دارید که بعد از سالیان اکنون شمشیر دشنام علیه افراد جدا شده بیرون کشیده تا شاید مورد توجه مسئولین فرقه قرار بگیرید شما مقداری دیر آمدید از شما جلوتر هم بودند نفراتی که خودشان را روسیاه کردند ولی به واقع باید همان کلمه که شایسته خودتان می باشد و در مورد شما صادق است را بگویم شما به ظاهر توابینی که خائن هستید و این حرفهای شما اصلا ارزشی ندارد و کسی برایش تره خرد نمی کند.
آیا اعتصاب غذا آخرین دستاویز رجوی ها برای مرگ اعضاست؟ – قسمت اول
آقای ایرج صالحی یکی از اعضای جدا شده از سازمان در این نشست با اشاره به وخامت اوضاع مناسبات فرقه بیان داشتند: تلاش رجوی ها برای نگه داشتن اشرف در چندین سال گذشته که منجر به مرگ تعدادی از اعضا شد امری پوچ و بیهوده بود و برای همه هم روشن بود که دیر یا زود اشرف باید تخلیه و تحویل دولت عراق داده شود.که این امر در شهریور امسال با رسوایی برای رجوی اتفاق افتاد که به منزله کمر شکن شدن سازمان است.
پاسخ آقای احسان بیدی از نجات یافتگان فرقه رجوی به اطلاعیه وحشت آلود باند مجاهدین
جهت اطلاع خوانندگان رجوی و فرقه اش خیلی تلاش کرد که من به آلبانی نرسم ولی برخلاف کارشکنیهایی که با خرج پولهای هنگفت کرد من به آلبانی رسیدم و به دوستان هم محفلی ام که در آلبانی از سازمان جداشده اند وصل شدم و جاتون خالی دلی از عزا در آوردیم چیزی که اصلا وی یعنی رجوی نمیخواست و این اطلاعیه تنها و تنها برای ممانعت از رابطه این دوستان با من است از جزئیات بگذریم چون همگی آنها با فاکت و مورد به پلیس آلبانی و نمایندگان کمیساریا گزارش شده
اظهارات یکی از اعضای نجات یافته مجاهدین درباره رجوی
حمید منصوری با بیان این که دارا بودن یک رهبر بلامنازع و مطلق از ویژگیهای فرقهداری است گفت: زمانی که من در فرقه رجوی فعالیت میکردم مریم رجوی به گونهای این ویژگی را مطرح میکرد و میگفت هرکس به خدا شک کند گناهش قابل بخشش است ولی شک کردن به رهبری گناهی غیرقابل بخشش به حساب میآید.
نامه ای به دوست قدیمی ام آقای سعید جمالی
اگریادتان باشد درطی سالهای 67 تا 73 به اتفاق یکدیگردربخش روابط خارجی سازمان دربغداد بودیم ودرآنجا با دهها مورد ملاقات رجوی و دیگرسران ازجمله مهدی ابریشمچی – عباس داوری با فرماندهان واستخبارات و مخابرات برخورد داشتیم. ملاقاتهایی که درطی آن کلیه اطلاعات بدست آمده ازایران که بعد ازجمعبندی توسط مسئولین بالای امنیتی عراق جهت طراحی وانجام عملیات نظامی دراختیار فرماندهان نظامی قرارمی گرفت وموشک باران شهرها وتصحیح گرای موشکها وبه کشته دادن دهها نفرازمردم بیگناه یکی ازمحصولات همکاری مشترک بود.

