ادعاهای کذب مریم ر جوی خاطره ای از نقض اولیه حقوق انسانها در تشکیلات رجوی
حسرت روز مرد و روز پدر سوگ خاموش مردانی که پدر نشدند
بهره برداری رجوی از زنان خشونت علیه زنان در مناسبات مجاهدین خلق از منظر حقوق بین الملل
گزارش نویسی اجباری در تشکیلات مجاهدین خلق
در سالها و یا بهتر بگویم دهه های حضورم در مناسبات مجاهدین خلق، روزها و شب های سختی را پشت سر گذاشتم. لحظات در تشکیلات رجوی به طرز شکننده ای سخت می گذرند چرا که اعضا تحت فشار مداوم جسمی و ذهنی قرار دارند. یکی از ابزار فشار، نشست های متعدد شستشوی مغزی بودند که […]
در درون حصارهای فرقه شعار آزادی دادن، یک نمایش است
هیچ عضو سازمانی در تشکیلات مجاهدین خلق حق ندارد، حتی برای یک دقیقه هم از مناسبات خارج شده و از تشکیلات بیرون برود، رهبران سازمان هرگز این حق مسلم انسانی را برای انتخاب، به رسمیت نمی شناسند، همه اعضای سازمان را مقلدین اجباری خود می پندارند که انتخابی جز مسعود و مریم ندارند. سالهاست که […]
در تشکیلات رجوی، دیدن خواب پدر و مادر هم عواقب دارد
پدیده خواب دیدن بطور معمول برای هر فردی در طول زندگی اش اتفاق می افتد و به قول معروف هر خوابی چه خوب و یا چه بد باشد تعابیر خودش را دارد. مثلا گاهی اوقات افراد در طی روز وقتی به موضوعی فکر می کنند ممکن است موقع استراحت خواب آن را ببینند و بطور […]
نوبت مرگ در حصار تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق
خبر درگذشت علیاصغر اکبرنیا، یکی دیگر از اعضای سالخورده و گرفتار در مناسبات بسته سازمان تروریستی مجاهدین خلق در آلبانی، بار دیگر توجهها را به شرایط دشوار و بیرحمانه زندگی درون این تشکیلات جلب کرده است. او پس از سالها فعالیت، زندان و حضور در عملیاتهای نظامی ضد میهنی، سرانجام در انزوا و دور از […]
حجاب اجباری و طلاق اجباری در تشکیلات مجاهدین خلق
رجوی در تاریخ 25 شهریورماه 1404، در مورد حجاب و طلاق اجباری نکاتی را مطرح کرد. لازم دانستم در رابطه با حجاب و طلاق اجباری در تشکیلات نکاتی را یادآوری کنم. رجوی باید بداند همان گوهر ادب آوازی که در سنین نوجوانی و به واسطه مغزشویی های شما خودش را منفجر کرده اگر همچنان در […]
چرا سازمان مجاهدین از ملاقات اعضا با خانواده هایشان ترس دارد؟
برای این که به این سئوال جواب بدهم باید به عقب برگردم، وقتی صدام سرنگون گردید و پای خانواده ها به عراق باز شد و توانستند به اشرف بیایند و با عزیزانشان ملاقات کنند. ما اعضای سازمان در داخل تشکیلات شاهد خانواده هایی بودیم که از اقصی نقاط دنیا به خصوص ایران برای ملاقات به […]
آیا جاذبه های جنسی زنانه، در ارتقاء رده تشکیلاتی مجاهدین تاثیر دارد؟ – قسمت اول
در سازمان مجاهدین خلق، بخصوص در رده های بالا، جاذبه های جنسی تنها مسیر رشد تشکیلاتی زنان محسوب می شود. این مسئله را بیشتر باید از این منظر نگاه کرد که مسعود رجوی رهبری هوسران و سست عنصر است. ماجرای عشوه های مریم قجر عضدانلو( ملقب به مریم رجوی )، زمانی که در پاریس، رئیس […]
سیما، زنی که از دستکاری روانی – جنسی شدید توسط رجوی سخن گفت
رهبران فرقهها از طیف وسیعی از تاکتیکهای فریبکارانه برای اعمال کنترل جنسی و روانی بر پیروان زن خود استفاده میکنند. آنها اغلب از آسیبپذیریهای زنان سوءاستفاده کرده و محیطی از وابستگی و ترس ایجاد میکنند. این روشها موذیانه هستند و به تدریج استقلال روانی و فکری و خودآگاهی اعضا را از بین میبرند. استفانی الیاس، […]
گزارش تهران تایمز از سرنوشت تلخ معصومه چاهه
معصومه چاهه ۲۴ سال داشت و در حالی که کبود، زخمی و ژولیده بود، در مقابل خانه پدری در جنوب تهران ظاهر شد. او نمیتوانست جملات منسجمی درباره اینکه در این چند سال کجا بوده، بیان کند. “همه ما شوکه شده بودیم. مدام از او میپرسیدیم چه اتفاقی افتاده، اما نمیتوانست چیزی توضیح دهد. فقط […]
اعتصاب غذا برای ما نه انتخاب بود و نه اعتراض
وقتی کسی از بیرون به ماجرا نگاه میکند، ممکن است تصور کند کسانی که در سازمان تروریستی مجاهدین خلق دست به اعتصاب غذا میزنند، برای عدالت یا آزادی مبارزه میکنند. اما واقعیت درون آن تشکیلات چیز دیگریست. من که خودم قربانی چنین شرایطی بودم، شهادت میدهم آنچه در ظاهر “اعتصاب غذا” نام داشت، در باطن […]
مریم قیطانی: کودک سرباز کشته شده در فروغ جاویدان
مریم قیطانی دختر نوجوانی بود که در “حماسه” خودکشی دسته جمعی فروغ جاویدان کشته شد. او متولد 1352 در تهران بود و فرزند پدر و مادر مجاهدی که باعث شدند فرزندشان دوران کودکی و آغاز نوجوانی را در زندگی تشکیلاتی در کمپ اشرف عراق، به دور از جهان آزاد سپری کند. مریم به هنگام عملیات […]
در زندان های اسکان مجاهدین در عراق، چگونه یادداشت به یکدیگر می دادیم؟
آبان ماه 1376 بیش از یکماه بود که در سلول انفرادی زندان اسکان، واقع در ضلع جنوب شرقی پادگان اشرف، در بدترین وضعیت ممکن زندانی بودم و شکنجه های مستمر روحی و جسمی را متحمل می شدم، بطوریکه مسئولین زندان یک شب که در شرف مرگ بودم، دکتر یحیی را بالای سرم آوردند و مداوایم […]
