در این مقاله قصد داریم درباره حقوق زنان در سازمان مجاهدین و استثماری که بر علیه آنان اعمال می شد نکاتی را بیان کنیم. البته در مورد استثمار زنان خود آنان بهتر می توانند دست به افشاگری بزنند. بودند زنان شجاعی که بعد از جدا شدن از تشکیلات رجوی چهره پلید رجوی را افشا نمودند […]
در این مقاله قصد داریم درباره حقوق زنان در سازمان مجاهدین و استثماری که بر علیه آنان اعمال می شد نکاتی را بیان کنیم. البته در مورد استثمار زنان خود آنان بهتر می توانند دست به افشاگری بزنند. بودند زنان شجاعی که بعد از جدا شدن از تشکیلات رجوی چهره پلید رجوی را افشا نمودند و برای همه روشن ساختند رجوی یک زن باره ای بیش نیست.
نقض حقوق زنان و ستم مضاعفی که علیه آنان در تشکیلات رجوی اعمال می شد جنبه های مختلفی داشت از جمله :
– در مناسبات رجوی خبری از آزادی برای زنان نیست
سازمان مجاهدین همیشه روی این مسئله تاکید دارد که از زمان بنیان گذاری سازمان همیشه روی توان زنان حساب می کرده است ولی به این نکته هیچ وقت اشاره نکرد زنان در زمان شاه سابق فقط برای عادیسازی و گرفتن خانه تیمی مورد استفاده قرار می گرفتند. آنان از آزادی نسبی هم برخوردار نبودند شاید سازمان مجاهدین در شعار دم از حقوق زنان بزند ولی در درون مناسبات اصلاٌ اینگونه نیست. آنان حتی حق انتخاب آزادانه لباس و پوشش را ندارند، از استقلال فردی که همه باید داشته باشند محروم بوده و باید گوش به فرمان تشکیلات و رجوی باشند و مانند برده باید برای رجوی کار کنند.
– حرفهایی به دور از واقعیت
رهبران سازمان همیشه سعی کردند زنان را بلندگویی برای پاک بودن مناسبات شان و وجود آزادی در سازمان معرفی کنند اما واقعیت این گونه نیست. رجوی سعی نمود در مقطعی زنان را بر مسند قدرت و تصمیم گیری بگذارد و مردان تحت مسئولیت زنان قرار بگیرند و یک فرد تازه وارد می توانست از مسئولی که چندین دهه سابقه حضور در سازمان مجاهدین داشته بالاتر باشد و آن فرد باید تحت مسئول قرار گیرد چون یک دستور تشکیلاتی بود.
اما این شیوه گماردن و انتصاب ها ره به جایی نبرد و بعد از ماهها رجوی فهمید همه مردان دچار تناقض شده و دیگر کار و مسئولیت را رها کرده و اگر حرفی به میان می آید عنوان می کنند ما که مسئول نیستیم و زنان مسئول باید پاسخگو باشند.
رجوی با راه انداختن انقلاب طلاق عملاٌ کانون خانواده را از بین برد. دیگر همسران حق دیدار نداشتند و فرزندان از دیدار والدین محروم ماندند.
آری این گونه بود وضعیتی که سازمان برای زنان درست کردند. البته سازمان به دنبال استفاده تبلیغاتی از این مسئله بود. چون آزادی زن و مسئولیت پذیری زنان در غرب مهم است و برایشان جذابیت دارد. هر چند آنان هم در ظاهر به حمایت از زنان شعار می دهند ولی در پس پرده بیشترین ستم را به زنان روا می دارند.
– شعارهای توخالی و بی محتوا
مریم رجوی و زن ستیزی اش تا آنجا بود که حتی شعاری که در جریانات سال 1401 از طرف برخی طیف ها مطرح شده بود را تحریف کرد و آن را به شعار زن، مقاومت، آزادی تغییر داد.
چیزی که در بیان و محتوا شعار وجود دارد انگار زنان حق زندگی ندارند و باید در مقاومت بمانند و کشته شوند. در افکار مریم رجوی زندگی هیچ مفهومی ندارد. هرچه که هست کشتن و مردن است.
ادامه دارد…
هادی شبانی

