خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
پیام تسلیت انجمن نجات به مناسبت درگذشت آقای شهریار مقدسی
با نهایت تاثر و تالم مطلع شدیم آقای شهریار مقدسی برادر آقای عبدالله مقدسی (تحت اسارت فرقه رجوی) دیشب در تهران بر اثر بیماری سرطان جان به جان آفرین تسلیم کردند.ما اعضا و فعالان انجمن نجات ضمن همدردی، درگذشت اندوهبار و مصیبت وارده را به اعضای خانواده محترم مقدسی تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم رحمت واسعه و صبر و شکیبایی برای بازماندگان را مسئلت داریم.
تسلیت به دوست عزیزمان جناب آقای اکبر خباره
مطلع شدیم پدربزرگوار دوست عزیزمان آقای اکبر خباره از اعضای انجمن نجات استان آذربایجان شرقی دارفانی را وداع و به دیدار حق تعالی شتافته است. بدینوسیله بهترین و صمیمانه ترین تسلیت ها را به ایشان ابراز و سرسلامتی و صبر برای خود و خانواده محترم شان آرزومندیم.
همایش انجمن نجات گیلان با حضور خانواده های چشم انتظار
روزچهارشنبه مورخه 28 / 4 / 1391 شماری ازخانواده های چشم انتظار از شهرستانهای رضوانشهر، تالش، اسالم، ماسال وحومه درهمایشی تحت عنوان” ملاقات درلیبرتی حق مسلم ماست” با حضور اعضای بازگشتی؛ آقایان پوراحمد، داریوش بال افکنده وصادق خاوری شرکت داشته و با امضاء طوماری مصرانه ازدولت عراق و از آقای مارتین کوبلرنماینده سازمان ملل متحد برای رهایی اعضای گرفتار در چنگال اهریمنان رجوی استمداد طلبیدند
خانواده ها چه میکنند؟
این مدت خانواده های جدیدی از استان های فارس، خراسان شمالی، ایلام، اردبیل، و کرمانشاه به جمع خانواده های متحصن پیوستند. آنان هر روز چشم به حصارهای بلند پادگان فرقه ای اشرف میدوزند و به این می اندیشند که چگونه است که عزیزان آنان که سالیان سال است نتوانسته اند کوچکترین رابطه ای با دنیای خارج داشته باشند در چند صد متری آنان زندگی میکنند اما امکان حتی یک تماس کوتاه یا رساندن یک نامه هم نیست؟
سازمانی که به افرادش اعتماد نمی کند، هیچ پایه و اساسی هم ندارد
آقای پایکار که سال هاست پیگیر دیدار با برادرش می باشد خیلی صمیمی به گفتگو با دوستان جدا شده ای که همدردان برادرش بودند نشست و وقتی صحبت از مناسبات فرقه ای و اختناق و سانسور حاکم بر قرارگاه اشرف شد، گفت: « در سال 82 که برای ملاقات برادرم به اشرف رفته بودیم، هنگامی که برادرم را برای ملاقات آوردند، چند نفر دور و بر ما نشسته بودند و حرف های ما را کنترل می کردند.»
خانواده ها مصرانه خواهان ملاقات با فرزندانشان در کمپ موقت ترانزیت هستند
آنان ضمن اعتراض به کارشکنی رجوی دیکتاتور در انتقال همه افراد از اشرف به کمپ جدید از مسئولین حقوق بشری و بین المللی می خواهند تا با سرعت دادن به این نقل و انتقالات زمینه را برای یک ملاقات آزاد و بدون مراقب توسط مسئولین فرقه رجوی فراهم تا فرزندانشان از اسارتگاه جهنمی رجوی ها خارج تا بتوانند تصمیم جدیدی برای باقی مانده عمر و زندگی خود بگیرند.
حضور خانواده های استان مرکزی در مقابل اشرف
خانواده های استان مرکزی به منظور دیدار با عزیزانشان راهی اردوگاه اشرف شدند.خانواده های استان مرکزی از مسئولین عراقی در خواست داشتند تا ترتیبی داده شود در کمپ موقت ترانزیت ملاقات حضوری با عزیزانشان داشته باشند. و در این خصوص از نماینده ویژه سازمان ملل آقای کوبلر در خواست کمک
خانم سکینه حسینی در حسرت دیدار فرزندش در گذشت
با نهایت تاسف و تاثر مطلع شدیم که خانم سکینه حسینی مادر عضو دربند فرقه رجوی”هادی آلفته”، چشم انتظار و با عشق و آرزوی دیدار و به آغوش کشیدن دلبندش دارفانی را وداع کرد و به ابدیت پیوست.مصیبت وارده برای دست اندرکاران انجمن نجات گیلان و خانواده های مرتبط با آن بسیار سخت و جانکاه بود چرا که عزیزی محترم و گرامی از اعضای بسیار فعال انجمن را از دست دادیم و به سوگ نشستیم.
مجاهدین به ملت ایران خیانت کردند و در مقابل سربازان ایرانی ایستادند
به دعوت آقای اکبرنیا برادر اسیر فرقه رجوی علی اصغر اکبرنیا به همراه تعدادی از اعضای جدا شده برای ملاقات به محل کار ایشان در بنگاه معاملات ملکی رفتیم و صمیمانه به گفتگو نشستیم. وقتی صحبت مان به خیانت و وطن فروشی رجوی ها کشید، آقای اکبرنیا در تایید حرف هایمان گفت: ما ایرانی بودیم و حق داشتیم که در مقابل تجاوزات خارجی بجنگیم ولی مجاهدین به ملت ایران خیانت کردند و در مقابل سربازان ایرانی ایستادند.
مریم قجر، ضحاک مار بدوش است
او می گفت وقتی برادرم را مجددا به عراق بردند برایم زنگ زد، ولی نگذاشتند او زیاد صحبت کند و انگار تلفن را به زور از دستش می گیرند و آنرا قطع کردند و انگار وی را با ترفند به عراق بردند که هنوز در این آتشکده و جهنم گیر افتاده است. خانم سهرابی می گفت مریم ضحاک مار بدوش است که بچه های ما را بلعیده است.او همچون تمامی خانواده هایی که فرزندان شان در اشرف اسیر هستند می پرسید: رجوی ملعون خودش کجاست؟
گفتگو با یکی از خانواده های اعزامی به عراق در استان مرکزی
برای رهبری سازمان و سرانش ماندم چه واژه ای را بکار ببرم یک سری عناصر توجیح شده خود را در پادگان اشرف باقی گذاشته که خانواده ها را لت و پار کنند عناصری که پشت فضای سبز خودشان را مخفی می کنند به محض مشاهده خانواده ها از پشت فضای سبز ظاهر می شوند به خانواده ها و پدر و مادرها با بی رحمی و شقاوت تمام سنگ پرتاب می کنند و فحش می دهند
جلسه صمیمی خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن نجات
در روز 21/3/91 جلسه صمیمی با خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن برگزار شد. خانواده های حاضر در جلسه از اینکه پادگان اشرف در آستانه نابودی است ابراز خوشحالی کردند به این امید که فرزندانشان بعد از چندین سال از چنگال رجوی آزاد شوند. مادران تقی صالح، مصطفی فروغی، پروانه عباسی و سعید عبدی که هر کدام از این مادران چندین سال است که از فرزندان خود محروم بودند در جلسه حاضر بودند در خواست این را داشتند که جهت ملاقات با فرزندانشان به کمپ موقت اعزام شوند.

