به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست
این بار تیر نفاق بر پیکر مادری دلسوخته اصابت کرد
این مادر که سالهاست در هجران تنها فرزند جگرگوشه اش، شب را به صبح میرساند، برای سومین بار است که بامید دیدار یوسف اش”خسرو بلوچ اربابی” در مقابل اسارتگاه اشرف، مصمم و استوار حضور یافته، و با اراده ای پولادین همچنان در مقابل جهنمی که رجوی برای فرزندان بیگناه ایرانی مهیا کرده است، درکنار دیگر مادران به تحصن خود ادامه میدهد. آری، بدون تردید زخمهای جسمانی این مادر گرامی مداوا درمان خواهد شد. اما جای یک زخم باقی می ماند. زخمی زهرآگین که دلها را نشانه گرفته و سوزانیده است.
بازگشت سرفرازانه خانواده ها ی خوزستانی از اشرف
روز سه شنبه مورخه 5/2/91 خانواده های خوزستانی بعد از یک کارزار جانانه درسال 91 و افشای همه جانبه ماهیت فرقه ضد انسانی رجویها به خاک میهن بازگشتند. این خانواده ها که در تاریخ بیستم فروردین ماه به منظور شروع دور جدیدی از تلاش برای آزادی عزیزان خود به پادگان اشرف رفته بودند توانستند دستاوردهای مثبت زیادی کسب نمایند. حضور خانواده های خوزستانی مصادف با عقب نشینی چهارمین گروه از اعضای تحت اسارت فرقه رجوی گردید که به هنگام خروج این اکیپ 400 نفره خانواده ها با حضورشان در مسیر آنها به شادی و هلهله پرداختند
ملاقات اعضای فرقه با خانواده، کابوس مرگبار رجوی ها
در حالی که رجوی ها برای سال های متمادی حقوق بشر را نقض نموده و اعضای خود و خانواده های شان را از اولیه ترین حقوق ذکر شده در منشور ملل متحد محرو م کرده اند، با وقاحت تمام تلاش خانواده ها برای بدست آوردن یک ملاقات که اولیه ترین حق هر پدر و مادری است را نقض حقوق بشر می نامند!!! آنها در اطلاعیه مورخ 26 فروردین خود وحشت بی حد و حصرشان را از حضور خانواده ها و برقراری ارتباط بین اعضای اسیر و خانواده های شان را بیان کرده و تلاش در این زمینه را خارج از « استاندارد های حقوق بشری و انساندوستانه » می نامند!!!
نامه های خانواده های متحصن در عراق
ما جمعی از خانواده های ایرانی متحصن در مقابل پادگان اشرف، سالهاست که فرزندانمان به اسارت سازمان مجاهدین خلق در آمده اند و تا کنون از ملاقات با فرزندان خود محروم مانده ایم. اکنون که به اردوگاه ترانزیت لیبرتی منتقل شده اند، خواهان ملاقات حضوری با فرزندان خود در این اردوگاه می باشیم. خواهشمندیم در اسرع وقت تمهیداتی ایجاد کنید تا ما خانواده ها بتوانیم با فرزندان خود به صورت حضوری ملاقات کنیم.
سال ۹۱ در لیبرتی جشن سرنگونی رجویها و آزادی اسیران
خانواده با حضور در دفترانجمن نجات شاخه خوزستان و در میان شور و شوق غیر قابل وصف، یکبار دیگر برای درهم شکستن تشکیلات پوسیده و رو به اضمحلال رجویها،هم قسم شدند.خوشحالی زاید الوصفی، فضای انجمن را فراگرفته بود، و بازار دید و بازدید و دیده بوسی و تبریک سال نو داغ بود. خانواده ها با مروری برفعالیتهای سال گذشته، برنقش تعیین کننده خود، به عنوان یک پارامتر اصلی درعقب نشینی فرقه رجوی از پادگان اشرف تاکید کردند.
رجوی دیکتاتور بیش از دو دهه فرزندان مردم را در اشرف اسیر خود کرده است
متاسفانه در طول دو سال گذشته اقدام خاصی برای انجام ملاقات صورت نگرفت و فقط هر از گاهی با مسئولین فرقه در اشرف ملاقات می کردند و وقتی از جلوی ما رد می شدند حتی توجه زیادی به تحصن پدر و مادران پیر دم درب نداشتند.آنها به ما وعده داده بودند که در صورت هرگونه جابجایی زمینه را برای ملاقات شما خانواده ها آماده می کنیم تا در صورت تمایل با افرادمان ملاقات کنیم ولی تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفت کم کم تمدید مجدد اولتیماتوم عراق هم در حال به پایان رسیدن است ولی حتی همه بچه ها هم به بغداد منتقل نشدند.
خواسته بحق خانواده های آذربایجان شرقی برای دیدار با عزیزانشان
بهمن سال 1388 یادآور اولین حضور خانواده ها در جلوی درب اصلی اشرف بود که از استان آذربایجان شرقی به عراق مسافرت نموده بودند. این خانواده ها که اغلب هم پیر بودند شرایط طاقت فرسای مسافرت در فصل زمستان را تجربه می کردند. آنان نزدیک 50 روز با ابتدایی ترین وسیله ها توجه جامعه جهانی را برای طرح خواسته بحق شان جلب نمودند. یک بلندگوی دستی باطری دار و یک طبل همه اساس کارشان بود. در این تاریخ خانواده ها برای اولین بار به نمایندگان سازمان در درب اصلی اشرف گفتند:” ما ملاقات می خواهیم آنهم بدون حضور شما مسئولین”.
رجوی ها دشمن نسل سوم خانواده ها شده است
خانم شهناز باقری همسر اسیر فرقه رجوی احمد رضاعی از جمله خانواده هایی بوده است که در زمان اسارت همسرش یک فرزند کوچک داشته و بیش از دو دهه از همسرش اطلاعی نداشته است و رجوی نیز هیچ اخباری در اختیار آنان نگذاشته بود.این خانواده در طول چندین سال گذشته با تلاشهای زیاد بارها به مجامع بین المللی و صیلب سرخ شکایت نموده است و با همه مشکلات بارها به همراه سایر بستگان خود به درب اشرف مراجعه نموده است ولی رجوی دیکتاتور و سنگدل پاسخی به او نداد و هر بار از طرف مامورین رجوی مورد توهین و آزار قرار گرفتند.
نامه جمعی از خانواده های خوزستانی متحصن خطاب به آقای نوری المالکی
ما جمعی از خانواده های خوزستانی که عزیزانمان طی سالیان تحت اسارت سازمان تروریستی و ضد دموکراتیک موسوم به مجاهدین خلق می باشند و بر خلاف تمامی قوانین و عرف بین المللی مندرج در منشور حقوق بشر جهانی تاکنون موفق به ملاقات با آنها نشده ایم، ما خواهان برخورداری از حق مسلم ملاقات حضوری و خارج از کنترل امنیتی فرماندهان سازمان تروریستی مجاهدین می باشیم. تا عزیزان ما بتوانند بدور از هر گونه نگرانی از عواقب احتمالی، سرنوشت آینده خود را تعیین کنند.
نگرانی خانواده های چشم انتظارگیلک و اعلام آمادگی اعزام به کمپ ترانزیت
شماری ازخانواده ها که هریک عضوی از خود را در اسارتگاه رجوی دارند خواستار آن شدند که هر چه سریعتر با ایجاد تسهیلات لازم اینبار به ترانزیت اعزام شوند و خاطرنشان کردند که لاجرم در مکان جدید کنترل تشکیلات روی اعضای نگون بخت و از دنیا بی خبر کمتر و یا به صفر رسیده و میتوان با یک ملاقات حضوری با زنده و احیاء شدن عواطف به قربانگاه رفته عزیزان خود، آنان را برای همیشه از شر رجوی راحت کرده و به کانون گرم و پر مهر خانواده بکشانند و خانواده ها بر این باور خود مصر بوده و از خدا خواستند که خواسته هایشان محقق شود.
تلاش خانواده های خوزستانی برای آزادی اسیران اشرف در سال ۹۱ ادامه دارد
اولین کاروان خانواده های خوزستانی درسال 91 با هدف تلاش برای آزادی اسیران دربند فرقه تروریستی رجوی روز یکشنبه مورخ 21/1/91 برای پیوستن به جمع دیگر خانواده های متحصن در مقابل پادگان اشرف اعزام شد. خانواده های خوزستانی قبل ازحرکت با تجمع در مقابل کنسول دولت عراق در استان خوزستان نامه ای به آقای نوری المالکی نخست وزیر عراق را تسلیم سرکنسول عراق آقای استاد باسم نمودند.
نامه زیبا به پدر اسیرت در فرقه رجوی دلم را به درد آورد
آقای میلاد طوسی بخش، در نشریه خواندم که روز بیست و نهم مهر ماه سال گذشته (29/7/90)، روز خجسته عروسی و داماد شدنت بود و از پدرت” مسعود” خواسته بودی خودش را به عروسیت برساند! بله آرزوی هر پدری است که پسرش را داماد کند و پسرش را در لباس دامادی ببیند! اما حیف که رجوی خائن خیلی از آرزوهای نسل ما را به قربانگاه برد و قربانی کرد، نامه زیبایت به مسعود، پدرت، دلم را بدرد آورد و چشمانم را بیاد روزهای اسارتم در اشرف و در کنار پدرت پر از اشک کرد.

