خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
خانواده ها: ما خواهان ملاقات با فرزندانمان در کمپ موقت ترانزیت هستیم
آقای نظری در رابطه با دستاوردهای حضور خانواده ها در جلوی قرارگاه برای حاضرین توضیح داد: از دستاوردهای دیگر حضور خانواده ها در عراق دلگرم شدن افراد اسیر در قرارگاه بود آنها خانواده ها را پشتوانه خود در مقابل تشکیلات فرقه ای می دانستند به همین دلیل در دو سال حضور شما در عراق بیش از 70 نفر از اشرف فرار کردند.در تکمیل بحث مسئول نشست آقای عین الله شعبانی یکی از فراریان جدید از اشرف اظهار داشت: وقتی به هر دلیل یک روز بلندگوها خاموش می شد و خانواده ها پیام نمی دادند وقتی افراد در اشرف به هم می رسیدند با نگرانی از هم می پرسیدند”چی شد یعنی رفتند؟”
شور و شعف خانواده های مقاوم گیلانی متحصن مقابل اسارتگاه اشرف
خانواده های گیلانی ازصبح زود جمعه به اتفاق سایرخانواده ها مقابل کمپ اشرف متحصن شدیم شاید که بتوانیم عزیزانمان را شناسایی کرده وبا آنان صحبتی داشته باشیم تا عواطف به مسلخ کشیده شده آنان را زنده و احیا کنیم تا مسیر رهایی آنان ازتشکیلات مخوف رجوی هموار شود ولی سران تشکیلات مخوف رجوی در روند انتقال اعضای دربند اشرف به کمپ لیبرتی آنچنان کارشکنی کردند که عملا اکیپ انتقالی در تاریکی شب از مقابل ما عبور کردند تا بتوسط خانواده ها مورد شناسایی قرار نگیرند.
آخرین روزهای سقوط اشرف
. اما عشق این مادران،عشقی مادری وخدایی است و پایانی ندارد. این زنان مقاوم همچنان مهر وعطوفت مادری شان را ازاین بچه ها دریغ نمی کردند. دلم میسوزد که چرا باید به این مادران دلسوز اینگونه بی احترامی شود. اما می دانستم که حکم، حکم رجوی است و نفر اسیر راهی جز اطاعت کورکورانه ندارد. واقعا رجوی چه مرامی را دنبال میکند؟ و از چه مکتبی سیراب میشود؟ که درآن مکتب دیدار مادر با فرزندش کاریست شیطانی و ممنوع؟ چه تعالیمی است که درآن مهر و عطوفت مادری به فرزندش نکوهش میشود درکجا و کدام قاموس نگاشته شده که فرزند نباید با مادرش دیدار داشته باشد؟
پای درد دل مادران و خانواده های دردمند متحصن در مقابل اشرف
دراین حال بودم که یکی ازمادران مستقردرکمپ محل استقرارخانواده ها را دیدم که با حالت غمگین وافسرده ای سردرگریبان فرو برده،دلسوزانه به طرفش رفتم و جویای حالش شدم. پرسیدم، مادرچرا تنها نشسته ای؟ سئوالم اورا متوجه حضورم کرد وسرش را بالا گرفت وبه من چشم دوخت. چشمانش از شدت گریه سرخ و متورم شده بود. علت را جویا شدم. با لحن غم انگیز و گرفته ای گفت: فکرمیکردم این بار پسرم را بعد از26سال خواهم دید. واورا درآغوش می کشم. ولی می ترسم همچون همسرم اجل به من فرصت دیدار جگر گوشه ام را ندهد و حسرت به دل از دنیا بروم. و دیدارمان به قیامت بیفتد……مادر دردمند این را گفت و دوباره بغضش ترکید. من نیزطاقت نیاوردم و اشکم بی اختیار سرازیر شد.
خانواده های دردمند وچشم انتظار گیلک عازم کمپ اشرف شدند
خانواده های دردمند و چشم انتظار گیلک که هر یک عزیزی در اسارتگاه اشرف دارند در تاریخ یازدهم اردیبهشت 1391 بمنظور دیدارحضوری با عزیزان دربندشان عازم عراق ناامن و کمپ اشرف شدند.خانواده های مذکور در هنگامه پیوستن به سایر خانواده های مقاوم و متحصن مقابل اسارتگاه اشرف اظهار داشتند عزم جزم داریم که با عزیزانمان در کمپ اشرف و کمپ ترانزیت (لیبرتی) ملاقات حضوری داشته باشیم و در این خصوص از آقای کوبلر و دولت عراق استمداد می طلبیم که در شرایط تعیین تکلیف اعضای نگون بخت فرقه رجوی به خواسته های برحق خانواده های اسرای دربند تشکیلات مخوف رجوی عمیقا گوش داده و این خواسته ها را اجرایی نمایند.
خدا لعنت کند رجوی را که زندگی ما را تحت شعاع پلیدیهای خود قرار داده است
خانم هاجر یعقوبی از جمله کسانی است که بدون زمینه سیاسی و هواداری توسط همسرش به مناسبات فرقه در عراق کشانده شد و گرفتار این فرقه گردید.در پیرش بعد از سالها چشم انتظاری و امید به تماس دخترش، چشم از جهان فرو بست و شکایت نزد داور بزرگ برده است و خانواده و برادرش در تلاش برای رهائی او در سالهای اخیر بارها و بارها به عراق رفته تا بتوانند ملاقاتی با او داشته باشند ولی تاکنون رجوی پاسخ مثبتی به آنها نداده است. با جمعی از بچه های بازگشتی استان به منزل آقای سید محمد یعقوبی در شهر نکا رفتیم. نامبرده که از تشرف به مکه بازگشته بود در حضور جمع و خانواده اش اظهار داشت خدا لعنت کند رجوی را که زندگی ما را تحت شعاع پلیدیهای خود قرار داده است همه جا در فکر خواهرم هاجر هستم.
این بار تیر نفاق بر پیکر مادری دلسوخته اصابت کرد
این مادر که سالهاست در هجران تنها فرزند جگرگوشه اش، شب را به صبح میرساند، برای سومین بار است که بامید دیدار یوسف اش”خسرو بلوچ اربابی” در مقابل اسارتگاه اشرف، مصمم و استوار حضور یافته، و با اراده ای پولادین همچنان در مقابل جهنمی که رجوی برای فرزندان بیگناه ایرانی مهیا کرده است، درکنار دیگر مادران به تحصن خود ادامه میدهد. آری، بدون تردید زخمهای جسمانی این مادر گرامی مداوا درمان خواهد شد. اما جای یک زخم باقی می ماند. زخمی زهرآگین که دلها را نشانه گرفته و سوزانیده است.
بازگشت سرفرازانه خانواده ها ی خوزستانی از اشرف
روز سه شنبه مورخه 5/2/91 خانواده های خوزستانی بعد از یک کارزار جانانه درسال 91 و افشای همه جانبه ماهیت فرقه ضد انسانی رجویها به خاک میهن بازگشتند. این خانواده ها که در تاریخ بیستم فروردین ماه به منظور شروع دور جدیدی از تلاش برای آزادی عزیزان خود به پادگان اشرف رفته بودند توانستند دستاوردهای مثبت زیادی کسب نمایند. حضور خانواده های خوزستانی مصادف با عقب نشینی چهارمین گروه از اعضای تحت اسارت فرقه رجوی گردید که به هنگام خروج این اکیپ 400 نفره خانواده ها با حضورشان در مسیر آنها به شادی و هلهله پرداختند
ملاقات اعضای فرقه با خانواده، کابوس مرگبار رجوی ها
در حالی که رجوی ها برای سال های متمادی حقوق بشر را نقض نموده و اعضای خود و خانواده های شان را از اولیه ترین حقوق ذکر شده در منشور ملل متحد محرو م کرده اند، با وقاحت تمام تلاش خانواده ها برای بدست آوردن یک ملاقات که اولیه ترین حق هر پدر و مادری است را نقض حقوق بشر می نامند!!! آنها در اطلاعیه مورخ 26 فروردین خود وحشت بی حد و حصرشان را از حضور خانواده ها و برقراری ارتباط بین اعضای اسیر و خانواده های شان را بیان کرده و تلاش در این زمینه را خارج از « استاندارد های حقوق بشری و انساندوستانه » می نامند!!!
نامه های خانواده های متحصن در عراق
ما جمعی از خانواده های ایرانی متحصن در مقابل پادگان اشرف، سالهاست که فرزندانمان به اسارت سازمان مجاهدین خلق در آمده اند و تا کنون از ملاقات با فرزندان خود محروم مانده ایم. اکنون که به اردوگاه ترانزیت لیبرتی منتقل شده اند، خواهان ملاقات حضوری با فرزندان خود در این اردوگاه می باشیم. خواهشمندیم در اسرع وقت تمهیداتی ایجاد کنید تا ما خانواده ها بتوانیم با فرزندان خود به صورت حضوری ملاقات کنیم.
سال ۹۱ در لیبرتی جشن سرنگونی رجویها و آزادی اسیران
خانواده با حضور در دفترانجمن نجات شاخه خوزستان و در میان شور و شوق غیر قابل وصف، یکبار دیگر برای درهم شکستن تشکیلات پوسیده و رو به اضمحلال رجویها،هم قسم شدند.خوشحالی زاید الوصفی، فضای انجمن را فراگرفته بود، و بازار دید و بازدید و دیده بوسی و تبریک سال نو داغ بود. خانواده ها با مروری برفعالیتهای سال گذشته، برنقش تعیین کننده خود، به عنوان یک پارامتر اصلی درعقب نشینی فرقه رجوی از پادگان اشرف تاکید کردند.
رجوی دیکتاتور بیش از دو دهه فرزندان مردم را در اشرف اسیر خود کرده است
متاسفانه در طول دو سال گذشته اقدام خاصی برای انجام ملاقات صورت نگرفت و فقط هر از گاهی با مسئولین فرقه در اشرف ملاقات می کردند و وقتی از جلوی ما رد می شدند حتی توجه زیادی به تحصن پدر و مادران پیر دم درب نداشتند.آنها به ما وعده داده بودند که در صورت هرگونه جابجایی زمینه را برای ملاقات شما خانواده ها آماده می کنیم تا در صورت تمایل با افرادمان ملاقات کنیم ولی تاکنون هیچ اقدامی صورت نگرفت کم کم تمدید مجدد اولتیماتوم عراق هم در حال به پایان رسیدن است ولی حتی همه بچه ها هم به بغداد منتقل نشدند.

