به مناسبت روز زن تقدیم به مادران چشم انتظار اسیران تشکیلات رجوی
نامه صدیقه نجفی به فرزندش محمد جعفر نجفی در کمپ آلبانی پسرم سالهاست چشم انتظار آمدنت هستم
نامه زهرا قلیزاده به برادرش علی قلیزاده علی جان یک دنیای واقعی منتظر توست
پدران و مادران در حسرت نگاهی
همه خانواده ها فقط آرزو داشتند از دور عزیز خود را ببینند اما” رجوی” از این هم دریغ می کرد و فقط خانواده ها را سنگسار می کردند! ای وای بر سنگین دلان، وای بر سیه دلان! پدران و مادران زیادی در حسرت دیدار عزیزان خود با چشمان باز و منتظر از دنیا رفتند، عده ای هم حسرت بدل، داغدار شدند و خبر کشته شدن عزیز خود را شنیدند،” آقای رجوی” لااقل اجازه بده کسانی که زنده ماندند و خود را با هزاران سختی به کنار اشرف رساندند، فقط گل خود را بو کنند، گل زیبای خود را از دور نگاه کنند
اشک تمساح مریم رجوی برای خانواده ها
خانم رجوی لطفا قدری حیا کنید، دروغگویی وقاحت و بیشرمی تا کی و تا کجا؟ حداقل با خودتان صادق باشید براستی مشکل شما در کمپ ترانزیت لیبرتی ملاقات اعضا با خانواده هاست؟ همان خانواده هاییکه درسال 68 با انقلاب نکبتی و من درآوردیت که در حقیقت یک کودتای سیاسی و نظامی برعلیه رهبران معترض در راس سازمان بود، طومار آنها را درهم پیچید؟ همان خانواده هایی که می گفتید کانون فساد هستند و باید از اساس منفجر شوند.
برای رسیدن به”آزادی” چه باید کرد؟
ما میبایست مدافع منافع خانواده های رنج کشیده باشیم که متأسفانه هیچ عنایتی به آن نمیشود و هر طرف صرفا به منافع سیاسی خود فکر میکند. خواست رجوی حفظ ساختار فرقه ای تشکیلات خود و ایزوله نگاه داشتن افراد از دنیای خارج است و فعلا به یمن برخورد فوق العاده ضعیف و تدافعی طرف های این قضیه، نه تنها به این خواسته خود رسیده بلکه ظاهرا می بایست از وی متشکر و ممنون هم بود و جایزه و پاداش هم داد و به این نتیجه رسید که دیگر تروریست نیست.
ما به شما گل دادیم شما به ما فحاشی!!
حضور سبز شماری از خانواده های مقاوم و چشم انتظار گیلک، به دفترانجمن گرمای خاصی بخشید این خانواده های معزز و رنجدیده از ظلم و جور رجوی متعاقب تحصن دوهفته ای درمقابل پادگان بدنام اشرف با روحیه ای سرشار و امیدی ژرف نسبت به رهایی عزیزان دربندشان ساعاتی را در دفترانجمن نجات گیلان دورهم بودند و به بازگوکردن خاطرات تلخ و شیرین حضور خود در مقابل اضلاع چهارگانه اسارتگاه اشرف پرداختند و جمعبندی حرفشان این بود که سحرنزدیک است وتا رهایی یکایک عزیزانمان کوتاه نخواهیم آمد.
همسر علی ابراهیمی از احساساتش می گوید
آقای رجوی سوال همسر علی این بود که چرا علی به ملاقات نیامد و چه چیز او را اینطور بی احساس کرده که عشقش و دوستش را ملاقات نکرد ولی آقای رجوی سوال من این است آیا ایدئولوژی شما اینطور انسانی به بار می آورد و همه را بی احساس می کند یا جبر و ترسی که شما در تشکیلات به وجود آورده اید؟ باید که جوابی برای همسر علی و علی های دیگر داشته باشید و جواب او را بدهید و او را از این رنجش آزاد کنید.
ازکار و زندگیم دست شستم تا فرزند اسیرم را دریابم
خانم شهربانو مرندی مادر عضو اسیر اشرفی خسروسلیقه دار است. خانم مرندی گفتند توانستم مقاومت کورکورانه نگهبانان رجوی را بشکنم تا به من مادر سالمند فحاشی نکنند و سنگ نزنند و به درد دلم گوش فرابدهند و من فکرمیکنم فرار اخیر آقایان میریان و رحمانی محصول بلافصل فعالیت خودم و سایرخانواده های گیلانی که در مقابل کمپ اشرف حضور داشتیم بوده است
به رهایی برادرم ازچنگال فرقه رجوی امیدوارم
آقای پورحسن عضو فعال و برجسته و مرتبط با انجمن نجات همچنین افزودند که عزم و جزم دارم تا رهایی برادرم را موجب شده و پس از سالیان چشم انتظاری وی را درآغوش بگیرم و به رجوی و سایر سران تشکیلات مخوف رجوی ثابت کنم که میتوانیم با مقاومت و پایداری در برابر فحاشی و سنگ پرانی سران مغزشویی شده رجوی پیروزشده وازخواست مشروع خود مبنی برملاقات حضوری با برادرعزیزم اسماعیل پورحسن عضو اسیر اشرفی و رهایی و بازگشت وی به وطن و کانون گرم و پرمهر خانواده گامی واپس نخواهیم نهاد.
امیدواری خانواده ولیرضا اکبری به رهایی ایشان از اسارت فرقه رجوی
برادران ولی رضا افزودند تا رهایی تمام اسرای اشرفی از جمله ولی رضا و بازگشتشان به وطن و کانون گرم و پرمهر خانواده گامی واپس نخواهند نهاد وهمچنین اظهار داشتند انتقال 400 عضو اسیر اشرف به کمپ ترانزیت (لیبرتی) را به فال نیک گرفته و اعتقاد داشتند قدم اول در فروپاشی تشکیلات سرکوبگر فرقه رجوی برداشته شده است و این خانواده ها هستند که به پیروزی رسیده اند.
نامه خانواده های خوزستانی به نوری المالکی نخست وزیر عراق
ما جمعی از خانواده های اسیران فرقه تروریستی رجوی که طی سالیان از ابتدایی ترین حقوق اولیه و انسانی خود که همانا حق ملاقات با عزیزانمان است محروم بوده ایم.ما از دولت عراق و شخص جنابعالی مصرانه درخواست داریم که با فرزندان ما درکمپ جدید بمثابه پناهجویان مستقل برخورد نموده تا آنها بتوانند خارج از اتوریته و کنترل تشکیلاتی در یک فضای آرام برای آینده خود تصمیم بگیرند.
رجوی!! به خاطر خدا هم که شده کمی شرم کن
مادرانی هستند که با ویلچر به عراق سفر می کنند که بعد از چندین سال با فرزندانشان ملاقاتی داشته باشند ولی رهبری فرقه دل آنها را می شکند و نا امید بر می گردند. در مقابل از سوی مادران نفرین است که نثار رجوی و سرانش می شود. انسانها همدیگر را درک می کنند ولی رجوی و سرانش فقط خودشان را درک می کنند. آنقدر ظلم کرده اند نمی توان به آنها گفت انسان
تبریک به خانواده ها برای اولین گام پیروزی
بالاخره تلاش خانواده ها برای تعیین تکلیف فرزندان خود در اشرف به بار نشست و رجوی در زیر فشار و استقامت خانواده ها در طی دو سال گذشته در جلوی اشرف، تسلیم شده و تن به خواسته های خانواده ها و دولت نوری مالکی داد. بنابر اخبار رسیده 400 تن از اسرای اشرف نیمه شب گذشته از طریق اتوبوس به کمپ آزادی (لیبرتی) منتقل شدند. این خبر مسرت بخش باعث خوشحالی زیاد خانواده اسرای اشرف شده که تاکنون خانواده های زیادی جهت صحت و سقم این خبر با دفتر انجمن تماس گرفتند.
حضور خانواده های استان مرکزی در دفتر انجمن نجات
مورخ 26/11/90 خانواده های عضو انجمن نجات استان مرکزی در دفتر انجمن نجات حضور یافتند و ضمن ابراز نگرانی در رابطه با فرزندانشان بدنبال راه حلی برای آزادی فرزندانشان از چنگال فرقه رجوی شدند. خانواده های درد کشیده تا به حال چند بار به عراق سفر کرده بودند که شاید بتوانند با فرزندانشان ملاقات کنند ولی متاسفانه سران پادگان اشرف مانع ملاقات شده بودند.

