دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
در حاشیه جلسه اخیر انجمن نجات گیلان پیام تصویری جلیل اکبری به برادر اسیرش ولیرضا اکبری
عیدی پدرانه
او اظهار می داشت برای بار دوم نیز فقط بخاطر مادر مرحومش به اشرف رفته بودم که او هم مثل من همه این گرفتاریهای ملاقات در قرارگاه اشرف را کشید و او هم بعد از 20 سال فقط 4 ساعت ملاقات داشت که همین هم باعث مرگ مادرش شد. او در ادامه اظهار داشت:در کجای دنیا رسم بر این است که اسیری برای تماس با مادر در حال احتزار در بیمارستان بایستی چند صد دلار (فقط 3 دقیقه) هزینه ارتباط آن را بپردازد.
تلاش بی نتیجه برای دیدار با عزیزان در کمپ اشرف
خانواده آقای حسین مرادی که در کمپ اشرف مجاهدین در عراق حضور دارد سعی داشتند که با او ملاقاتی داشته باشند ؛ اما مجاهدین که به شدت از هرگونه تماس نیروهای خودشان با جهان خارج واهمه دارند به اشکال مختلف مانع از این ملاقات شدند. با آقای اکبر مرادی برادر و نیز آقای صفائیان داماد ایشان که برای دیدن
بجای پول دادن به وکیل مفت خور، این پول را خرج مردم ایران بکنید
اگر سمیه 18 ساله بوده است پس آن ورقه رضایت نامه به امضای پدرمان چیست که به دادگاه عراق ارائه کرده اید؟ از یکطرف در تلویزیون دستگاه قضائی عراق را مسخر ه می کنند از طرف دیگر چند تا وکیل استخدام می کنند تا حکم سه تا ضد بشر را بر گردانند. البته دراین مورد به روی خودشان و به اطلاع هوادارنشان هم نمی آورند. زیرا ادعاهای آنان را باطل می کند.
چشم انتظاری تا کی
دردیداربا خانواده های چشم انتظار، همواره می شنوم: چشم انتظاری تا کی؟ واین جمله وآرزوی به آغوش کشیدن عزیزان دربند اسارتشان که همواره از آن ها می شنوم و رنجی که خانواده ها از دوری عزیزانشان می برند، دردی است مضاعف بر روحم و البته انگیزه ام را چند برابرمی کند که از تلاش برای رهایی دوستانمان از فرقه رجوی که مهم ترین وظیفه انجمن است، تا آزادی کامل این عزیزان فروگذار نکنم.
نامه برادر جهانگیر جمالی
به خدمت برادر عزیزم و بهتر از جانم آقای جهانگیر جمالی سلام. بعد از عرض سلام و آرزوی سلامتی امیدوارم که کاملاً صحیح و سالم و کامیاب باشید. برادر جان نزدیک بیست سال است که ما و خانواده چشم به راه شما هستیم تا شما را از نزدیک زیارت کنیم. جهانگیر جان دلمان برایت خیلی […]
به گروگانگیری فرزندانمان در پادگان اشرف پایان دهید
سخنان تاثیر گذار آقای خدابنده که درد مشترک همه انسانها و خانواده های آزاده می باشد تاثر و اشک های غلتان برصورتهای پر مهر، ساده و صمیمی خانواده های زحمت کش گیلکی نمایان ساخت و بعضی از خانوادهها از ایشان دعوت نمودند تا ضمن حضور بیشتر در استان، مهمان سفره های آنها باشد.
تسلیت به خانواده سلیمانی
بدینوسیله انجمن نجات دفتر بوشهر به اقای ناصر سلیمانی تسلیت عرض مینمایید. ما را در غم خود شریک بدانید. برایتان از خداوند تقاضای صبر و بردباری داریم.
خانوادههای اعضای دربند فرقه رجوی خواستار آزادی فرزندانشان شدند
وی افزود: این اولین همایش با شرکت خانوادههای گیلانی است که در این استان برگزار میشود.”ابراهیم خدابنده” یکی از مسوولان سابق مجاهدین نیز دراین همایش اظهارداشت: در سال ۵۹به عضویت این سازمان درآمدم و تا سال ۸۲به عنوان عضو روابط بینالمللی این سازمان فعالیت کردم و از آن تاریخ از این سازمان جدا شدم.
پیام تسلیت به جناب آقای علی قشقاوی
پدران و مادرانی که از سال 60 تاکنون چشم به روی جگر گوشه هایشان باز نکرده و در واپسین روزهای عمر خود آرزوی مرگ رهبران فرقه رجوی و پاره شدن حصارهای اشرف را دارند تا لحظه ای رویت ماه دل کنند و جان به جان آفرین تسلیم نمایند.
بیانیه شماره یک بنیاد سحر
آقای علیرضا بشیری و دخترش خانم نوشین بشیری که دختر خانم راضیه خبازان نیز می باشد رنج سفر از نروژ و خطرات اقامت در عراق را بر خود هموار نمودند و جهت دیدار با خانم راضیه خبازان اقدام به عزیمت به درب قرارگاه اشرف کردند. البته لازم به ذکر است که این سفر به اصرار خانم نوشین بشیری که از سه سالگی از مهر مادر محروم گردیده و به نروژ فرستاده شده است صورت پذیرفت.
نامه ای خطاب به خانواده های مستقر در بغداد
رجوی ها شدیدا به دست و پا افتاده اند. حاضرند چند بار دیگر خود را بسوزانند و مایه تمسخر خاص و عام شوند اما شما از فتح بغداد صرفنظر کنید. اجازه دهید سلام ویژه ای داشته باشم به محبوبه و مصطفی محمدی که صبر ومقاومتشان در بازپس گیری دختر دلبندشان سمیه مثال زدنی است. شنیدم که دست رد بر سینه ی عوامل رجوی و بقایای صدام زده اید که می خواستند جریان را منحرف کنند
نامه برادر رضا رجب زاده
به: رضا رجب زاده اهل گیلان به نام خدا رضا جان با سلام. امیدوارم حالت خوب بوده باشد وتاکنون یادی ازما کرده باشید. خدای نکرده نکند که ما را فراموش کرده باشید ولی اعتقاد دارم که اینطور نیست وامیدوارم که بخاطرپدرومادرت وبچه هایت هم که شده به وطنت برگردید. من بهروزبرادرت هستم که دارم برایت […]

