پیامی که ذات را لو میدهد نقدی بر بیانیه جدید گروه تروریستی مجاهدین خلق
گذران عمر در محیطی بسته زندگی یک عضو مجاهد خلق
گروگان گیری در آلبانی ساکنین کمپ اشرف ۳ و اسارتی بی پایان
معنی چرخش اساسی ازنظر باند رجوی!
جمع کردن مردم ایران با باند رجوی که” مقاومت” یکی ازاسامی والقاب پرشمار آنست، مانند اجتماع نقیضین است و محال می نماید. بارها دیده وشنیده اید که مردم غمی بنام باند رجوی ندارند واگر کسانی در این مورد ورود می کنند، اعضای تیره بخت خانواده هایی است که فرزندانشان دردام آختاپوسی شما گرفتار شده است!!
اضافاتی بر نوشته ی سعید درنقد زری اصفهانی رجوی نشان!
دراینجا این سئوال مطرح است که چگونه وقتی منافع این باند اقتضا میکند، به رسانه ای که علیرضا نوری زاده از ارکان آن است، اینگونه سفت وسخت تمسک جسته شود ولی زمانی که همین نوری زاده –همانطور که سعید یاد آوری کرده درخط وخطوط ما نیست – حرفی ناسازگار درمورد رجوی ها مطرح میکند، اینگونه آسمان ها را بزمین میریزند!
شما رجوی ها، فقط یک صدم این انتقادات را مطرح کرده ونتایج درخشانش را ببینید!
جلوگیری ازانتقادها، کار سازمان مجاهدین سابق را به این شکل زار و رسوا کننده ای کشید وحالا هم انتظار دارند که دلسوزان دولت هم این رویه ی رجوی ساخته را پیشه کرده و تشکیلات دولتی را بشکل تشکیلات رجوی درآورند!!
فریاد آی دزد آی دزد مجاهدین نیز حکایتیست
مجاهدین برسم و عادت همیشگی شان در این ایام با یک فرار به جلو ابلهانه با فریاد های بلند”آی دزد آی دزد” با جار و جنجال تبلیغاتی به هرچه بلند گوی غربی و تلویزیون و سایت و رسانه دست چندم و بعضا متروکه متوسل شده اند و تازگی ها یادشان افتاده که قبلا ایرانی بوده اند و برای ایران و حقوق بشر دلسوزی میکنند و با بهانه قرار دادن بقول خودشان کشتار سال 67 میخواهند اذهان عمومی را از جنایات خودشان دور کنند و بمصداق همان دزدی که مال مردم ربوده و در حال فرار فریاد آی دزد آی دزد ش بلند شده تا کسی متوجه دزدی خودش نشود.
دوام و بقای فرقه رجوی تا حال
رجوی در این سالها که از قبل برنامه آن را ریخته بود خانواده را ضد مبارزه و فاصله انداختن بین خود آنها می دانست و اینگونه اشخاص را ضد خانواده کرد.از طرف دیگر هم با توهمات خاص خود و خلاف میل اخبار و شایعات خود ساخته را به خورد اعضا داد و آنها را از ملت و مملکت دور و کینه درون آنها را شعله ور می ساخت و اینگونه کور کورانه قبول می کردند هر آنچه او می گفت را آری رجوی بعد از این اعمال خیانت خود را با دست باز در راستای مبارزه توجیه می کرد و ذهن افراد کشش فکر کردن به اقدامات خائنانه وی نبود.
اگر رجوی دچار مرگ سیاسی یا فیزیکی نشده، چرا اعلامیه ی رسمی نمیدهید؟!
دراین مورد جواب شما یک” نه” بزرگ است ومریم و همکارانش دیگر درمقام وموقعیتی نیستند که درصدد نفی حضوری یا بیانیه ای سخنان این مرد فتنه گر وقدرتمند باشند. او این خبر را بطور شمرده ادا کرد و برای دومین بار ازروی متن آنرا خوانده وگفت که همانطور که از مرحوم سید مسعود حمایت میکرده، از سیده مریم هم حمایت خواهد کرد والبته نگذاشتن پیام صوتی یا تصویری مسعود رجوی دراین گردهم آیی، مزید برعلت شد!
قحط الرجال درمقابل کثرت کرسی ریاست پوشالی در باند رجوی!
ظاهر مسئله درست است اما درمناسبات رجوی ساخته وشماها پرداخته، روال کارها بر شستشوی مغزی افراد و تبدیل آنها به روبوت های کاملا مطیع وقابل اداره در عرصه های محدودی است و سازمان مجاهدین رجوی، تکیه ای برعنصر انسانی ندارد! پیشتاز بودن، مقوله ای گسترده تر است ولی عجالتا میتوان گفت که برعهده گرفتن نقش پیشتازی، تنها با تکیه برخرد جمعی وتحت شرایط مناسبی ممکن است که باند رجوی تهی ازاین مختصات است!!
فرار را بر قرار ترجیح دادن مجاهدین
اما یک نکته جالب تر وجود دارد آنهم خروج افراد رده بالای این فرقه فرتوت و مضمحل که چه طوفانی شده و به هیاهو افتادند و اینگونه مسئولین رده بالای خود را با عناوین مختلف از لیبرتی بیرون می برند اگر گناهی ندارند چرا آهسته آهسته بقول معروف شتر سواری که دلا دلا نداره اگر این افراد ریگی به کفش ندارند که مخفی خارج شدن ندارد.
مجاهدین و مرز سرخ هایشان
ملاقات های مریم رجوی با سران داعش و جبهه النصر و گروههای تروریستی، دعوت ترکی الفیصل در مراسم مریم و بیعت آل سعود با مجاهدین، و حمایت مجاهدین از کاندیداتوری ترامپ و دست به دعا برداشتن مجاهدین برای پیروزی ترامپ و دخیل بستن به نتیجه انتخابات امریکا به امید تغییر در ایران همچنانکه در پیام داخلی مریم به نیرو هایش اشاره نموده و در دوسال آینده وعده تعیین تکلیف داده است. و اگرچه این وعده به تبعیت از اراجیف تکراری مسعود رجوی میباشد که حدودا 20 سال است هرساله وعده سرنگونی میداد و در غیبت کبرا این رسالت را بعهده مریم گذاشته، اما از همین فاکتورها بدرستی شعار ها و مرز سرخ های مجاهدین و غرق شدن در منجلاب وهابیت و تروریستی و همپیمانی و همسویی و اشتراک منافع با آل سعود و اسرائیل و امریکا را میتوان دریافت
چه کنم، چه کنم های باند رجوی!
اما باند رجوی که در بکار گیری” از این ستون به آن ستون فرجی است” استاد میباشد، بدون توجه باینکه درعرض مدت کوتاهی این پیروزی دوستان داعشی وجبهه النصره ای اش باحتمال زیاد به شکست نهائی آنها تبدیل خواهد شد، دراعلام این باصطلاح پیروزی ها ودربوق کرنا کردنشان ابایی ندارد!!
خاطره ای از دروغ جاویدان رجوی
تیر ماه 1367 بود رجوی ما را فرا خواند وقتی وارد سالن اجتماعات شدیم با چهره های جدیدی مواجه می شدم کمی پرس و جو کردم فهمیدم نفرات را از خارج به عراق منتقل کرده اند بگذریم! بعد از آمدن رجوی و شروع نشست و توضیح رجوی در رابطه با عملیات و فتح تهران برای آنتراکت بیرون سالن می آمدم بیرون از سالن چه خبر بود اکثر افراد جدید بیرون از سالن با هم محفل گذاشته بودند از کشورهای مختلف آمده بودند به آنها نزدیک شدم و حرفهای آنها را گوش می کردم دو نفری که به گفته خودشان از کانادا آمده بودند به یکدیگر می گفتند فقط دعا کنیم بلایی سر ما نیاید
تفسیر دیدار محمود عباس و مریم رجوی از دید رسانه ها
در همین زمینه «گرانت راملی» از تحلیلگران اندیشکده آمریکایی «دفاع از دموکراسیها» در گفتوگو با روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» درباره این دیدار و تبعات آن برای رئیس تشکیلات خودگردان اظهار داشت: «ایران و تشکیلات خودگردان فلطسین روابط خود را حفظ کرده بودند اما دیدار محمود عباس با رییس گروه مخالفان نظام ایران عبور از خط قرمز تهران است»

