تحلیل های وارونه رجوی بعد از هر پیام رجوی عده ای از تشکیلات جدا می شدند
به روایت محمدرضا ترابی، کودک سرباز مجاهدین خلق حرمسرای مسعود رجوی
مسعود رجوی درباره شهروندان ایرانی اظهار نظر نکند اظهارات بخشعلی علیزاده در واکنش به سخنان مسعود رجوی
خطاب به مسعود رجوی، این فرقه فاقد شرایط مطلوب اپوزیسیونی است
کارشناسان تخمین زده اند که بیشتر از پنج بار یعنی نمره ات (ستون پنجم استکبارعلیه ملت ایران) نمیتوانی ملت ایران را بنویسی چون سر گیجه میگیری! داغت تازه می شود و به خاطر می آوری که سالها ی کوتاهی (نزدیک به سی!) است که ملت ایران ترا تف کرده و بالا آورده اند! آنوقت توی سخیف باز هم خزعبلاتت را ردیف میکنی که ملت نپذیرفتند که دزد و جاسوس و منافق بدتر از کافر و عامل استکبار جهانی و ستون پنجم و آلت دست عراق هستی!
نامه سرگشاده محمد حسین سبحانی به مسعود رجوی
تو و زندانبانانت بهتر از هرکس می دانید که سبحانی زیر شکنجه و مشت و لگد چماقدارانت بهتر مقاومت می کند. مگر من و سایر دوستان منتقد در این سخنرانی چه می گفتیم که از آن وحشت داشتی و خاک اروپا و سالن قیاپ پاریس را میدان” عملیات جاری” برای بیش از 50 تن از اعضای فرقه مجاهدین برای اثبات فرمانبری از خود کردی؟ من می خواستم در این کنفرانس تشریح کنم که نهاد و اندیشه ای که می تواند با مکانیزم های تربیتی و پرورشی در درون فرقه ها افرادی تربیت کند
رجوی دو دهه مزدور صدام بود
در باب مزدوری رجوی برای صدام و بعد آمریکا و نهایتاً اربابان ریز و درشت در اقصی نقاط جهان بهتر است، بگوییم، آقای رجوی دو دهه مزدور صدام بود و در هر زمینه ای که توانست با ترور و جاسوسی برعلیه مردم و منافع ملی ایران اقدام کرد. بعد از سقوط صدام با تملق و جاسوسی گریبان آمریکا و اسرائیل را گرفت و عاجزانه خواست که در حق او پدری کنند و وسیله نجاتش باشند.
امضاء متن التماسنامه رجوی خیانت پیشه
هراز گاهی رجوی خیانت پیشه بنا بر احتیاجات دورهای خود،گماشتگانی را مامور مینماید تابا تمهیدات مختلف از جمله پول، افرادی را که دارای عناوینی در این آشفته بازار خارج کشوری هستند به اردوگاه خود فرا خوانده تا بلکه آنان بتوانند به درمان درد لاعلاج وی که چیزی جز تنفر بحق مردم از او نمیباشد بپردازند، در این میان بعضی هاکه حاضر نبوده و نیستند با درهم ودینار استخبارات عراق وکلا با پول اجنبی ارتزاق کنند و چند صباحی صندلی سالنهای برنامه هنریشان با بچه جاسوسهای رجوی تبهکار و با شعار فاشیستی ایران رجوی،رجوی ایران که یاد آور شعار هیتلر آلمان، آلمان هیتلر سازمان جوانان فاشیسم هیتلری است پرشود
اگر پیام نمی دادی می گفتند کر و لالی
سال 85 برای همه ی دوست داران میهن توأم با سرافرازی و پیشرفت بود و برعکس برای دشمنان و وطن فروشان خواری و ذلت را در بر داشت. و در میان آن ها باز هم فرقه ی رجوی مقام نخست در خیانت به ایران و ایرانی را برای خود حفظ نمود. فرقه ای که در سال قبل علیرغم تمامی تلاش ها و به راه انداختن شانتاژهای تبلیغاتی نتوانست جز تحقیر در جامعه بین المللی چیزی به دست بیاورد.
ظهور علایم جنون
“به آخر خط رسیدن” که تؤام با دست و پا زدن برای نپذیرفتن آن باشد، شخص به انتها رسیده را یا دچار جنون میکند و یا وادار به خودکشی، این سرنوشت بسیاری از دیکتاتورهای ورشکسته بوده و در آینده نیز خواهد بود. اما رجوی که جرأت و مردانگی خودکشی را نیز ندارد، جنون را انتخاب کرده است.
خیمه شب بازی مجاهدین و فاز انحلال
شاید تفاوت پیام اخیر رجوی با دیگر پیام های قبلی وی پیشگویی های وی باشد، جایی که اشاره می کند:” مقاومت ایران از ربع قرن پیش گفته بود که دیکتاتوری مذهبی و تروریستی کانون تنش و صدور تروریسم و ارتجاع در این منطقه از جهان است، حقیقتی که امروز آن را همگان به چشم می بینند” و” آخوندها بر لبه تیغ تحریم تسلیحاتی و مالی قرار گرفتند که از ربع قرن پیش خواستار آن بودیم”.
نامه سرگشاده ابراهیم خدابنده به مسعود رجوی – فروردین ۸۶
پیام شما به تاریخ 5 فروردین 86 که امروز یعنی 8 فروردین در اخبار سایت مجاهدین خلق ایران منعکس گردیده بود را به دقت خواندم. نامه حاضر در خصوص این پیام و چهارمین نامه ایست که طی چهار سال اخیر یعنی از زمان دستگیری ام در سوریه و انتقالم به ایران برایتان مینویسم. قبل از این در مقطع 22 بهمن، سالروز قیام ضد سلطنتی مردم ایران، و همچنین اول فروردین، یعنی عید نوروز، منتظر پیام های تبریک مفصل شما طبق روال گذشته بودم. خصوصا مایل بودم حال که امکان ارتباط شما فراهم گردیده است، جمعبندی کامل شما از اوضاع و احوال سیاسی ایران و مقاومت را در پیام 22 بهمن بخوانم. همچنین تعجب کردم که در آستانه فرارسیدن سال نو پیام تبریکی حداقل به هواداران خود ندادید.
تغییر مأموریت از تهاجم به دفاع
هنگامی که رجوی از سر ناچاری تصمیم گرفت تا دار و دستهی سرگردان و آوارهی خود را در خاک عراق جای دهد، و آشکارا پا بر روی شعارهایی مانند میهن و اصول و شرف و… گذاشت، مأموریتی نظامی را برای نیروهایش تعریف کرد که در رأس آن، تهاجم به نیروهای مدافع مرزهای ایران بود. پس از چندی با انتقال اجباریاش به عراق، با پوشاندن لباس متحدالشکل به نیروهای گروه تروریستی مجاهدین، نام ارتش آزادیبخش را برای آنان برگزید و نیروهای مسألهدار نسبت به همکاری با ارتش بعثی عراق را با این عنوان که”صدام برای آنها مسألهی جغرافیا را حل کرده است”، راضی نگه میداشت
چرا عاقل کند کاری، که باز آرد پشیمانی
پرونده سیاه سازمان مجاهدین اصلاح پذیر یا حذف شدنی نیست، چون رنج وظلم اعمال شده بر قربانیان ترور و خشونتِ مجاهدین را نمی توان نا دیده گرفت، تا دنیا دنیاست نام ونشان تروریستی بر تارک سازمان مجاهدین نقش بسته می ماند، به آرم سازمان نگاه کنید، در نگاه اول می بینیم که با آلت و اسباب ترور تزیین شده، رجوی جز به آدم کشی و خیانت نمی اندیشد، حال چه شده که هر روز رنگ ورخسار عوض می کند؟ روزی دم شیر خورشید را می گیرد و کشان کشان آنرا تا وسط پرچمش می برد، بعد برای فرار از بن بست ها و اعلام تغییر هویت یال و گوپال شیر را قیچی می کند
اف بر فرقه رجوی که ازملت خویش نمیکند
اف بر فرقه ای که تنها به دلیل کینه اش نسبت به کشور ومنافع آن بر جنازه ی متجاوزبه خاک میهنش می گرید.! این روزها سایت های وابسته به رجوی که ماندن خود در عراق را با تعویق اعدام صدام به امید نشسته بودند اقدام به درج مطالبی نمودند که به گونه ای هم از حامی سال های سال خویش دفاعی کرده باشند ومتهم به نمک نشناسی نشوند وهم از محدود طرفداران او که در خیانت و ظلم به مردم عراق با وی همراه بودند دلجویی کرده باشند. مطالبی که از صدام با عنوان دیکتاتورقرن، یک قهرمان بسازند و همان گونه که از تروریست های خود با نام سمبل های مقاومت یاد می نمایند او راهم به سمبل ملی عرب تبدیل کنند!!!!
بمناسبت روز والنتاین
در سده سوم میلادی که مطابق با اوایل پادشاهی ساسانیان در ایران است در روم باستان پادشاهی بنام” کلودیوس دوم” فرمانروایی میکرد. کلودیوس عقاید عجیبی داشت از جمله اینکه معتقد بود سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن میکند. کلودیوس بقدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما در همان زمان کشیشی به نام” والنتیوس” (والنتاین) مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد. کلودیوس دوم از این ماجرا خبر دار میشود و دستور میدهد که والنتاین را به زندان بیندازند.

