حنای رجوی دیگر رنگی ندارد ۱۶ آذر روز دانشجو و سوء استفاده مجاهدین خلق
تناقض و مهمل بافی مجاهدین خلق: فیلترینگ و روز دانشجو
اینجا و جایی دیگر مستندی درباره سوءاستفاده از کودکان در سازمان مجاهدین خلق
میلیشیای رجوی، زخم دیگری برزخم های مردم بود!
دروغ بزرگ دیگر تان این بود که درآن موقع شما ازبنیانگذار ورهبر انقلاب میخواستید که منت بر سر شما گذاشته و رهبری این میلیشیا را بعهده بگیرد وبنابراین با تحلیلی که ازاین رهبری ارائه کرده اید، شما غم آزادی مردم را نداشتید وتنها میخواستید عجالتا دررهبری شرکت نموده و سپس بر سر بزنگاه با کودتا وتوطئه ای، همه ی امور را انحصارا دردست بگیرید که کارهای بعدی رجوی نشان ازدرستی این تحلیل ما دارد!
شکست جبهه عربی – غربی در خاک عراق، پایان رویای ۱۱ ساله مجاهدین
با شروع بحران جدید در خاک عراق در خرداد ماه سال ۱۳۹۳ و حمله گروه تروریستی داعش به تعدادی از شهرهای استانهای شمالی این کشور از جمله موصل، ابعاد این توطئه بیشتر روشنتر شد و این که چگونه مجاهدین نیز همسو با آنان نوک تیز دستگاه تبلیغاتی و سیاسی خود را بسوی دولت آقای مالکی با هدف سرنگونی نشانه رفتند، پاسخ یافت.
روز ۱۶ آذر را بیشتر بشناسیم!
خدمت فرقه رجوی باید عرض کنم که قشر دانشجو که روز 16 آذر روز آنهاست از آگاه ترین و روشن ترین اقشار جامعه ما محسوب میشوند و بخوبی سر را از ناسره و حق را از باطل تشخیص میدهند. اساسا دورانی که شما تصور داشتید که میتوانید موج سواری کنید و از آب گل آلود ماهی بگیرید گذشته است. شما مانند همیشه هیچ تحلیلی از جامعه ما ندارید و مثل همیشه تمامی تحلیلها و تصوراتتان اشتباه از آب در خواهد آمد!
میلیشیای مردمی که تبدیل به کابوس مردم شد
حتی اگر واژه ی”مردم” را از این اصطلاح غریب حذف کنیم باز هم میلیشیا به معنای چریک های نیمه وقت برای فرقه ی رجوی از حیذ انتفاع خارج است. دیگر نه سلاحی در سازمان هست و نه ظرف استراتژیک اشرف نشانان یعنی پادگان اشرف. اعضای گرفتار در فرقه در رؤیای ترک پادگان لیبرتی هستند و سران سازمان در هراس از دست رفتن هژمونی فرقه.
۱۶ آذر سالروز مبارزه با امپریالیسم یا فرصتی برای خودنمایی مجاهدین
سایت های سازمان مملواز تصاویر و فیلم ها و سخنرانی های نمایندگان و سیاستمداران امریکایی و انگلیسی است که در حمایت از فرقه ی رجوی به عنوان اهرمی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، قدم برداشته اند. امروز بازوی تبلیغاتی مجاهدین خلق، شورای به اصطلاح مقاومت با مبالغ هنگفت سیاستمداران غربی را می خرد تا بیشتر و بیشتر بر طبل حمله ی نظامی به ایران بکوبند و برای کارشکنی در مذاکرات هسته ای و اعمال تحریم های بیشتر علیه ایران با آن ها همراهی کنند.
فلسفه تبدیل”شورای رهبری” به”شورای مرکزی” به دستور مریم رجوی
آنچه امروز باید بر آن متمرکز شد، بازی جدیدی است که مریم قجرعضدانلو با همفکری مسعود رجوی بدان متوسل شده تا خود را از فاجعه ای فروپاشنده حفظ نمایند. مسلماً طرح مسئله انتخاب”شورای مرکزی” در فرقه، برای چندین ماه افراد معترض و متناقض را سرگرم می کند تا به مسائل سیاسی-منطقه ای فکر نکنند (همانگونه که در سال ۱۳۸۰، مسعود رجوی با برگزاری نشست های سرکوب موسوم به”طعمه” موفق شد افکار معترض و متناقض اعضای فرقه را از مسائل سیاسی-منطقه ای، به سمت دعواهای درونی منحرف نماید). اما آنچه که برای مریم در چشم اندازی دورتر ترسیم شده، خطر بزرگی است که تمامیت تشکیلات مافیایی وی را تهدید می کند.
خشم و شکستی دیگر (سازمان دوروی رجوی در فضای مجازی هم بی طرفدار است)
سازمان به واقع در مسیری فریبکارانه در ابتدای انقلاب تا تحولات سال ۶۰ و شروع فاز نظامی اقشار کم سن و سال ولی صادق دانش آموزی و بی تجربه دانشجویی را با ترفندهای سیاسی و میهنی به وادی ابهام و تباهی هدایت و پتانسیل عظیمی از انرژی خروشان مردمی را رودرروی انقلاب شتابنده قرارداده و به کج راهه نابودی سوق داد.
فرقه رجوی و بازی با کارت لیبرتی (چه کسی در درمان بیماران تعلل می کند؟)
تعداد قابل توجهی از ساکنان این اردوگاه به ناظران سازمان ملل گزارش کردهاند که به آنها اجازه ترک اردوگاه داده نمیشود و اجازه شرکت در روند انتقال از اردوگاه که توسط کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان پیشنهاد شده را ندارند. ساکنان کمپ لیبرتی (حریه) اجازه ندارند با بستگان خود در خارج از عراق و حتی با بستگانی که در داخل اردوگاه لیبرتی دارند، تماس بگیرند. گزارشهای دیگری نیز حاکی از این است که افرادی که با سرکردگان کمپ همنظر نباشند، یا قصد ترک اردوگاه را داشته باشند با توهین و برخوردهای دیگر روبهرو میشوند.»
پیش لرزه های انقلاب ایدئولوژیک مجاهدین
من که با شنیدن این تذکر برق از سرم پریده بود بدون کنترل گفتم پس بفرمایید من اشتباه آمده ام، شما که اینهمه علیه رژیم تبلیغات منفی میکنید که زن ستیز است و مرتجع و اتوبوس زنانه و مردانه دارد و حجاب اجباری و… خودتان که از او بدتر هستید شما در فیلم های تبلیغاتی خودتان زن و مرد را باهم در کلاس های آموزش و صحنه رزم و محلهای عمومی نشان میدهید چطور پای بدون جوراب من آنهم در محوطه مردان که کاملا فضا و محیط مردانه بوده
چگونگی تبلیغات در ستاد داخله فرقه رجوی
وی عکس دختراین مادررا درنقاط مختلف تهران نصب کند وعکس بگیرید وبرای ما با ایمیل بفرستد بعدازاینکه عکس ها بدست ما رسید ما مبلغ کامل را برای وی فرستادیم،من درواقع عکس جوانی های مریم رجوی را برای فروشنده فرستادم تا شناسایی نشود، درواقع ستاد داخله که ستاد تبلیغی هم بود اینگونه با شیوه ها وترفند های مختلف به مراکزی در تهران وشهرستانها زنگ می زدند وکارهای تبلیغی خود را انجام میداند وعکس وفیلم را به تلویزیون سیمای مقاومت که مربوط به فرقه رجوی بود می دادند تا آنها تبلیغ کنند بگویند ما در ایران هوادار داریم
خرید وجدان انسانی درعراق با پول های به تاراج رفته زمان صدام
و چون مردم اطراف قلعه بدنام اشرف فقیر بودند برای غذا خوردن به داخل اشرف می آمدند و فرقه هم با فیلم برداری و سرهم کردن انواع دروغها و چندین برابر کردن تعداد آنان و انتشار انواع بیانیه های تقلبی به اسم آنها ببه شدت روی این دروغ که مردم عراق از حضور سازمان مجاهدین در خاک عراق حمایت می کنند تبلیغات و بهره برداری می کرد.
شورا نگو، سازمان رجوی در شکل و رنگ دیگر
تا همین جا هم رجوی تا الان هم فقط وقت کشی کرده است و الا چه شورائی. رجوی همان ضوابطی را که در تشکیلات خودش بنا کرده بود دگم و خشک و با اعتقاد بر اینکه فرامین فقط باید از بالا به پائین و بدون چون و چرا آدمها مثال گوسفند قبول داشته باشند و هر گونه نظر مخالف و یا انتقادی بشدت سرکوب و توهین به آقا مسعود بود و این را در اذهان جا انداخته بودن در بهترین شکل افراد 2 درصد بیشتر حرف مسعود را نمی فهمند و وی تحقیر و توهین سایرین برایش عادی شده بود و تمام افکار ابلهانه خودش را در این جمع مثلا شورا هم به اجرا در می آورد.

