نامه فرزندی درد کشیده از دوری پدرش

من برای بابا خیلی نامه نوشتم برای بابا خیلی انشاء نوشتم وخیلی جملات زیبا را برای بابا نوشتم وهمیشه یادم می آید انشایم و جمله نویسی ام درمدرسه نمونه بود و تکان دهنده ولی هرگز بابایی نبود نامه ام را بخواند، انشایم را گوش کند من همیشه منتظر بودم بابایم صدایم را بشنود بابایم درد دلم را بداند بابایم انشاء پسرش را بخواند ولی نمی دانم گناهم چه بود که باید این همه مشکلات داشته باشم. حیف که روزگار به ما امان نداد پسرت 25 سال دارد و هنوز حسرت دیدار بابا، حسرت شنیدن صدای بابا را دارد.

از: نیما ناظری (فرزند)
به: سمیع ناظری (پدر) در اسارتگاه رجوی بنام خدا
خدمت پدرعزیز و بزرگوارم سلام و عرض ادب و احترام
پدرعزیزم بابای مهربانم من نیما هستم و از تهران برای شما نامه می نویسم.
با با جان حالا که این نامه را مینوسم نمی دانم ازکجا شروع کنم ازچی بگم من که وقتی کلمه ی بابا را یاد گرفتم ولی بابایی را هرگز ندیدم آیا این نامه میتواند حق بابایی را ادا کند.
من برای بابا خیلی نامه نوشتم برای بابا خیلی انشاء نوشتم وخیلی جملات زیبا را برای بابا نوشتم وهمیشه یادم می آید انشایم و جمله نویسی ام درمدرسه نمونه بود و تکان دهنده ولی هرگز بابایی نبود نامه ام را بخواند، انشایم را گوش کند من همیشه منتظر بودم بابایم صدایم را بشنود بابایم درد دلم را بداند بابایم انشاء پسرش را بخواند ولی نمی دانم گناهم چه بود که باید این همه مشکلات داشته باشم. حیف که روزگار به ما امان نداد پسرت 25 سال دارد و هنوز حسرت دیدار بابا، حسرت شنیدن صدای بابا را دارد. بابای عزیزم اکنون که این جملات را مینویسم بغض گلویم را گرفته و با خدایم عهد می بندم که ای خدا ای خدای مهربان این نامه مشکل گشای من باشد. من درآینده ای نزدیک بابایم را درآغوش بگیرم انشاء الله انشاء الله.
بابا جان شنیدم آنجا خیلی برایتان سخت گیری می کنند وشما هیچ اختیاری ازخودتان ندارید و کاملا تحت فشار ذهنی هستید ولی هرطورشده تصمیم بگیر از آنها جدا شده و فرار کنی و خودت را به عراقیها معرفی کنی. چون فقط خودت باید تصمیم بگیری پس هرچه زودتر تصمیم بگیر و از آن جهنم خودت را نجات بده و ما را از نگرانی بیرون بیاور. بابای عزیزم مرا ببخش که موجب تشویش خاطر شما شدم. پدرم همه اعضای خانواده و نزدیکان برای شما سلام دارند و در حسرت دیدار شما لحظه شماری می کنند.
به امید دیدار در آینده ای نزدیک نیما ناظری

blank
blank

برچسب ها

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم 12 آذر 1404
بازجویی نرم مادرانه

خاطرات امیر یغمایی کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق – قسمت شصت و دوم

گفت‌وگوی نه‌چندان بی‌خطر با پروین چند روز بعد از نشست معروف “پاسدار فتحی”، من را صدا زدند. به جای اتاق جلسات، این‌بار رفتم به ساختمان غذاخوری، جایی که برای ملاقات‌های خاص سفره پهن می‌کردند. غذا آماده بود. بشقاب برنج با زرشک و تکه‌ای مرغ که نشانه‌ای روشن بود: اینجا قرار است کسی را “باز” کنند، […]

مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود 12 آذر 1404
فردای آزادی ایران

مهدی ابریشمچی: نهاد خانواده باید از بن برچیده شود

برخی از مخالفان حکومت ایران، هنگامی که از آینده مدنظرشان برای ایران پس از جمهوری اسلامی سخن می‌گویند، گاه نگران به قدرت رسیدن مجاهدین خلق هستند چرا که به عقیده آنها این تشکیلات پیش از این ثابت کرده است که ناقض حقوق بشر و خودکامه است. بدین ترتیب، بسیاری از اعضای پیشین این تشکیلات که […]

تروریست های مجاهدین خلق و شبکه‌های لابی خارجی 12 آذر 1404
بررسی یک اتحاد پیچیده

تروریست های مجاهدین خلق و شبکه‌های لابی خارجی

گروه تروریستی مجاهدین خلق طی بیش از پنج دهه گذشته همواره کوشیده با اتکا به شبکه‌های لابی‌گری در کشورهای غربی، چهره‌ای سیاسی و به‌ ظاهر دموکراتیک از خود ارائه دهد و خود را «آلترناتیو حکومت ایران» معرفی کند. اما واقعیت این است که این گروه، که سابقه‌ای طولانی در خشونت، ترور و همکاری با دشمنان […]

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.