سه شنبه, ۲ دی , ۱۴۰۴
پیام تسلیت بمناسبت درگذشت خانم کربلائیه زهرا اعلائی آقبلاغ 02 مهر 1398

پیام تسلیت بمناسبت درگذشت خانم کربلائیه زهرا اعلائی آقبلاغ

با تاسف فراوان، اطلاع حاصل شد که این بانوی زحمتکش که یار وفادار حاج قدرت صدیق و مادر گرامی آقای محمد رضا صدیق که با نیت پیدا کردن کار و زندگی بهتر دهه ها پیش ایران را ترک کرده و در دام سازمان مجاهدین افتاده بود و فعلا ساکن قلعه ی مانز آلبانی میباشد ، […]

شام خصوصی 01 مهر 1398

شام خصوصی

خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه عصر که تماشای فیلمی که خانوده ام از ایران آورده بودند، به پایان رسید، دو زنی که از قرارگاه آمده بودند رفتند و مینا خیابانی گفت که برای شام یک مراسم خصوصی تدارک دیده اند که باید خانواده ام را ببرم. عصر قبل از شام هم با […]

مریم رجوی چرا تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران را محکوم نمیکند؟ 31 شهریور 1398

مریم رجوی چرا تروریسم اقتصادی علیه ملت ایران را محکوم نمیکند؟

بازهم روباه و دمش است که متقابلا بنفع هم شهادت میدهند! در رابطه با حمله ی حوثی ها ومتحدان همرزمش به مرکز نفتی عربستان ودرحالی که خود طرف مسئولیت این حمله را صراحتا وکرارا بعهده گرفته، مریم واربابانش وروزنامه های جیره خوار بصورت خستگی ناپذیر درحال القای این شبهه است که کار، کار ایران بوده […]

روایت خبرنگار انگلیسی از یک روز حضور در کمپ اشرف ۳ 30 شهریور 1398

روایت خبرنگار انگلیسی از یک روز حضور در کمپ اشرف ۳

کمتر خبرنگار آزاد و بی طرفی تا بحال پایش به داخل مناسبات فرقه ی رجوی رسیده است! تقریبا آمار در این زمینه صفر مطلق است. در تک مواردی هم که این اتفاق افتاده است به ضد خودش تبدیل گشته است! در مراسم امسال فرقه در زندان مانز، تنها یک خبرنگار حضور داشت! یک خبرنگار انگلیسی […]

احترام نظامی به وکیل شیطان 30 شهریور 1398

احترام نظامی به وکیل شیطان

وادار کردن اعضای مفلوک سازمان به احترام نظامی و پهن کردن فرش قرمز برای امثال رودی جولیانی ، دلال حقوقی و شیاد واشنگتنی مریم رجوی، آیا یک اتفاق ساده و قابل اغماض در فرقه ی رجوی است ؟ بیچاره نمی داند که اگر روند بی مهری های اربابان آمریکائی بعد از اخراج جان بولتون، ادامه […]

دیدن فیلم خانوادگی مرا به دنیای عادی برگرداند 28 شهریور 1398

دیدن فیلم خانوادگی مرا به دنیای عادی برگرداند

خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت چهل و نهم بعد از صحبت های شبانه با برادرم، به محل استقرار برگشتیم. از اینکه توانسته بودم یک جوری به برادرم توضیح دهم که با میل خودم در اشرف نماندم و نمی توانم الان همه چیز را توضیح دهم، انگار بار بزرگی از روی دوشم برداشته شد […]

بلیط یک طرفه ی آلبانی را چه کسانی برای مریم صادر کردند؟ 28 شهریور 1398

بلیط یک طرفه ی آلبانی را چه کسانی برای مریم صادر کردند؟

مراسم سالانه فرقه ی رجوی در ویلپنت پاریس تعطیل شد. از فردای این محدودیت جدید برای گروه تروریستی رجوی در فرانسه، مریم به آلبانی تبعید شد. این یک انتخاب برای مریم نبود، بلکه در ادامه جریانات دستگیری سران فرقه در فرانسه، این بار دولت فرانسه این غده ی سرطانی را بالکل کنده و به بیرون […]

همین تعادل قواست که مجاهدین را بیچاره کرده است 27 شهریور 1398

همین تعادل قواست که مجاهدین را بیچاره کرده است

دریکی از سرمقاله های وبسایت باند رجوی نوشته شده است : ” ما در یک دنیای واقعی هستیم. در دنیای کنونی هم،‌ در بعد سیاسی-اقتصادی حرف آخر را تعادل‌قوا می‌زند. خب صرفاً از بعد اقتصادی اگر نگاه کنیم، یکبار تونی بلر، نخست‌وزیر وقت انگلیس، گفت فاصله آمریکا از کشورهای بعد از خودش ۲۷برابر است”. اگر […]

برخلاف خواست رجوی ، ما توان پرداخت هزینه های مستقل زیستن را داریم 27 شهریور 1398

برخلاف خواست رجوی ، ما توان پرداخت هزینه های مستقل زیستن را داریم

در سرمقاله ی وبسایت باند رجوی چنین آمده است :” تفاوت شرایط کنونی با دوران امضای برجام – اما باید توجه داشت که شرایط کنونی زمین تا آسمان با شرایط سال ۹۴ متفاوت است؛ آن‌موقع سیاست مماشات حاکم بود، همان سیاستی که بیشترین امتیازات مافوق تصور سیاسی و اقتصادی را به‌کام رژیم می‌ریخت؛ از در […]

تله ی جدید مریم رجوی برای اعضای جداشده در آلبانی 26 شهریور 1398

تله ی جدید مریم رجوی برای اعضای جداشده در آلبانی

یکی از جدی ترین معضلات نیروئی در آلبانی برای فرقه ی رجوی، حضور جداشدگان در سطح خیابان های تیرانا، پایتخت آلبانی است. مریم عضدانلو در این مورد دستورات ویژه ای صادر کرده است. مریم عضدانلو ، به سران فرقه دستور داده تا از هر طریق که می توانند ، جداشدگان را ترغیب به خروج از […]

همان شب به برادرم قول دادم در اولین فرصت فرار کنم 25 شهریور 1398

همان شب به برادرم قول دادم در اولین فرصت فرار کنم

خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت چهل و هشتم دیگر برای انکار زخم گردنم ، جائی نمانده بود. مادرم همه چیز را دید. شروع کردم قضیه را بآرامی توضیح دادم و اینکه چیز مهمی نبود و یک اتفاق جزئی بود. به مادرم قول دادم که حتما بعد از این بیشتر مواظب خواهم بود تا […]

سخنی با هاشم خواستار؛ نماینده ی گروهی خیالی 25 شهریور 1398

سخنی با هاشم خواستار؛ نماینده ی گروهی خیالی

آقای هاشم خواستار که خود را یک معلم آزاده – و بدتر نماینده جمعیت موهوم معلمان آزاد ایران؟!- معرفی میکند. در عین حال باکی ندارد که خود را کشته ومرده فرقه ی رجوی که دشمن سر سخت آزادی بوده واین دشمنی را به نزدیک ترین وابستگان خود هم تحمیل میکند ، معرفی کند و براثر […]

blank
blank
blank