رهبری سازمان به این سوالات جواب دهید

تا چند روز آینده به سالگرد شروع عملیات مسلحانه فرقه تروریستی مجاهدین نزدیک می شویم. روزیکه سازمان به خشونت "بلی" گفت. و قبول کرد با اتخاذ این استراتژی سالیان سال به بیگانگان متکی باشد. حال بعد از گذشت سالیان و عینیت یافتن این کج راهه باید از آقای مسعود رجوی پرسید که چرا جسارت نداری از خودت انتقاد بکنی و تجربه بگیری. چرا نمی گویی که رفتن به عراق و پیوند زدن سازمان با منافع صدام حسین اشتباه بود و…… ولی باز هم سوالاتی در این زمینه دارم. باشد که جواب بدهید:
1- تا مدتی اندک به سالگرد 30 خرداد و شروع حرکت مسلحانه ای که شما به آن دستوردادید می رسیم برای جامعه ایرانی، اعضای سابق و افکار جهانی بگویید: نتایج این اقدامات مسلحانه را بعد از 31 سال چگونه می بینید؟ دستاوردها چه بوده است؟
2- دلائل اصرارتان برای ادامه این استراتژی را بگویید؟
3- تاثیرات این حرکت مسلحانه شما در این سه دهه بقول خودتان جمهوری اسلامی ایران را چگونه تضعیف کرده است؟
4- این حرکت مسلحانه چه خیری برای رشد فضای دمکراتیک ایران داشته است؟
5- علل شکست مبارزه مسلحانه در شهرها بنظرتان چه بوده است؟
6- با توجه به اینکه موقعیت سازمان در این برهه بمراتب چشمگیر ضعیف تر از سال 1360 ارزیابی میشود چرا برای اقدام مسلحانه اصرار می ورزید؟
7- در کنار عدم کنار گذاشتن حرکت مسلحانه خانم مریم رجوی طی کمتر از پنج سال اخیر راه حل سوم را در صحبت هایش اظهار می نماید. آیا این رسما نفی حرکت مسلحانه باید تلقی شود؟
8- از شعارهای راه حل سوم، موضوع تغییر هست، قبول دارید که تغییر بجز اقدام قهرآمیز میباشد. چرا نمی توانید با صدور بیانیه ای نسبت به این ابهامات پاسخ ارائه کنید؟
9- آیا اشاره خانم رجوی به برگزاری انتخابات به اصطلاح آزاد در ایران را از چه سالی قبول دارید؟ اگر جوابتان اینست از اول، پس چرا طی این سالها بر طبل جنگ کوبیده اید؟
10- آیا قبول می کنید با کنارگذاشتن بموقع اسلحه، حداقل در سال 2003 و با صدور بیانیه ای رسمی می توانستید زودتر از حالا برای خروج از لیست اقدام نمایید؟
11- آقای مسعود رجوی به لحاظ ماهیت فرقه ای و ساختار مغزشویی علیرغم جداییهای اعضا، انشعابی که خارج از هر وابستگی یک جریان و دیدگاه جدیدی را نمایندگی کند در مورد سازمان اتفاق نیفتاده است بنظرتان براساس 1400 جداشده از سال 1380 تاکنون و احتمال قریب به یقین 1200 نفر از کمپ ترانزیت براساس اظهارنظر آقای مارتین کوبلر، فکر میکنید فرارو یا جدایی جمعا 2600 نفر به هر نامی که می خوانید، در مقابل 4400 نفر عدد خار و خاشاکی است و یا مثلا بیشتر از نصف سازمان فقط خواسته اند به دنبال زندگی خود بروند نظر شماچیست؟
12- آیا می دانستید روزی صدام سرنگون شود و پته تجاوزات جنسی شما به اعضای ارشد شورای رهبری رو شود؟ آیا به مصداق باورهای توحیدی و ادعاهای ژیگولی که همیشه به رخ می کشیدید چگونه در برابر خدا و خلق او میتوانید از خود حرفی داشته باشید؟
13- میدانید با رخ نمایاندن تان اعضای سابق چه طوفانی از حق طلبی برایتان ایجاد وتا بن دندان برای افشاگریهای جانانه و ارجاعات حقوقی و بین المللی از هر طرق قانونی خواهند کوشید؟ فکر نمی کنید حداقل کاربایسته را انجام داده و همانند هیتلر به زندگی ننگین تان پایان دهید؟
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا