ناله و گزش سازمان از زبان یکی از جدا شدگان

وقتی سایت های فرقه را نگاه می کردم مقاله ای از حسین زندگی که قبلا از سازمان جدا شده بود توجه ام را جلب کرد چرا که وی را سالیان از نزدیک می شناختم و از وضعیت او در درون سازمان کاملا اطلاع داشتم.
من و او سالیان در لشگر 91 که احتمالا یادش باشد با هم بودیم و بیشتر اوقات هم نشست های ما با همدیگر بود و او همان موقع هم وضعیت درستی در تشکیلات سازمان نداشت و بقول مسئولین همیشه روی میز بود.
بعد از جدا شدنم از سازمان و رفتن به کمپ تیف وی هم به عنوان نفوذی به ظاهر از سازمان جدا شد و به آنجا فرستاده شد و سعی می کرد زیاد با کسی درگیر نشود و سرش در لاک خودش بود.
اکنون وی بعد از سالیان دراز و بعد از افشاگری سعید جمالی که از نزدیک هم او را می شناسم سر برآورده و بر علیه سعید جمالی دست به افشاگری زده و این دقیقا نشان از این دارد که درست به خال خورده چرا که سازمان مجبور شده برای کم کردن درد این افشاگری به چه کسی هم متوسل شود کسی که فرد مطرحی در مناسبات سازمان نبود و هم ظاهرا از سازمان جدا شده بود اکنون با گرفتن مقداری پول سعی می کند که درد این افشاگری را کم کند تازه به نام حسینی که اصلا نمی داند موضوع چیست و سازمان به چه حال و روزی افتاده که به آن متوسل شده سعی می کند حرفهایش را از زبان وی بزند.
اما در مورد متن نامه نکاتی وجود دارد که لازم است جهت اشراف خوانندگان به آن نکات اشاره شود.
اول اینکه وی در گام اول بند را آب داده و عنوان می کند که وی سعید را نمی شناخته و در کمپ تیف با وی آشنا شده است و بقیه مسائل سعید را از دوستان که بخوانیدش سازمان گرفته است!!. سعید جمالی از فرماندهان سابق سازمان بوده و جهت اشراف بیشتر یادآور می شوم که وی مدتی در جلولا قرارگاه انزلی دارای مسئولیتهای مختلفی بوده و تحت مسئول هم داشته و یا در اشرف هم وی مسئولیت های مختلفی داشته اینگونه نبوده که حتی مسئول 4 نفر هم نبوده که البته باید گفت سوزش و گزش این حرف دقیقا روی خودش می باشد که سالیان در سازمان بوده حتی یک بار هم مسئولین برایش اهمیت قائل نشدند و همیشه توسری خور بوده است.
دوم اینکه وی مدعی است که سازمان بر اساس سنت خودش نفراتی که قصد خارج شدن از عراق داشته را کمک کرده و به تیف می فرستاد چرا که آنان فکر می کردند به کشورهای اروپایی بروند که اینگونه نشد ولی کسانی که در سازمان ماندند اکنون به خارج رفتند. دریدگی و وقاحت هم اندازه دارد آیا نفرات مسئول سازمان که توسط قاچاقچی به اروپا برده شدند کسی دیگری به اروپا منتقل شده و یا شاید کسانی که توسط کمیساریای عالی پناهندگی و فشار مجامع بین المللی به کشور آلبانی رفتند را سازمان به جیب خودش می ریزد البته برای ما این حقه بازی سازمان تازگی ندارد و به آن اشراف داریم.
سوم اینکه وی در جای دیگری عنوان می کند که مجاهدین به سنت خودشان غذایی که مورد استفاده خودشان بوده را به تیف آورده و به ما می دادند که فلانی منظور سعید جلوی این کار را گرفته بود. البته برای شما که اکنون سینه برای سران جنایتکار فرقه چاک می دهید مسئله ای نباشد و حد و مرزی نداشته ولی نفراتی که از فرقه جدا شدند سعی کردند که با سازمان حد و مرز خود را رعایت کنند یادم هست یک بار میوه انگور مسئولین فرقه به سربازان آمریکایی داده تا بچه ها استفاده کنند ولی سربازان آمریکایی عنوان نمودندکه این انگور را سازمان فرستاده خون همه به جوش آمد و دیگر کسی به انگور صادراتی سازمان لب نزد و به نیروهای آمریکایی گفته شد که همه را به سازمان بگرداند.
هر چند در مناسبات سازمان همیشه این را تبلیغ می کرد که غذای افراد تیف را سازمان تهیه می کند و هزاران چرندیاتی که البته شایسته خواهران شورای رهبری سازمان بود بر علیه افراد جدا شده مطرح می کردند اکنون سر بر آوردن این مسئله نشان از این دارد که از ابتدا هم شما با سازمان مرزی نداشته و فقط سعی داشتید که توسط سازمان به خارج از عراق فرستاده شوید و دوباره سر در آخور رجوی به نشخوار حرفهای مسئولین فرقه بپردازید تا شاید مقداری از دلارهای دریافتی به شما برسد.
چهارم اینکه وی در جای دیگری عنوان می کند که سعید و افرادی که دست به افشاگری علیه سازمان می زنند اکنون تبدیل به سخنگوی وزارت خارجه روحانی هستند و به دامن امپریالیسم آمریکا و شیطان بزرگ آویخته اند؟
دریده گی رجوی دیگر حد و مرزی نمی شناسد اکنون به واقع این افراد به دامن امپریالیسم آویخته اند یا مریم قجر و همسر فراریش. اکنون مگر این جانیان نیستند که با صهیونیست های همکاری کرده و شعار حمله نظامی به ایران و تحریم بیشتر علیه مردم ایران را سر می دهند.
احتمالا وی کلا از قافله سیاست روز به دور است و بخاطر چند دلار اینگونه خودش را ذلیل کرده است. اکنون برای همه مشخص شده که شعار مبارزه با امپریالیسم رجوی جایش را به همکاری در تمام زمینه ها با امپریالیسم داده است. دیگر مبارزه ای وجود ندارد هر چه که هست خیانت و جنایت علیه مردم ایران است.
حسین زندگی اکنون فکر می کنم در وضعیت فلاکت باری قرار دارید که بعد از سالیان اکنون شمشیر دشنام علیه افراد جدا شده بیرون کشیده تا شاید مورد توجه مسئولین فرقه قرار بگیرید شما مقداری دیر آمدید از شما جلوتر هم بودند نفراتی که خودشان را روسیاه کردند ولی به واقع باید همان کلمه که شایسته خودتان می باشد و در مورد شما صادق است را بگویم شما به ظاهر توابینی که خائن هستید و این حرفهای شما اصلا ارزشی ندارد و کسی برایش تره خرد نمی کند.
پنجم اینکه وقتی حسین زندگی از امام حسین (ع) و اینکه رهبران فرقه خط و مشی آن امام را دنبال می کنند به واقع هر مرغ پخته ای را به خنده می اندازد. اول اینکه امام حسین چراغ را خاموش نکرد که اول از همه خودش فرار کند. دوم اینکه هیچ وقت امام حسین نیروهای خواهان جدایی را مورد شکنجه قرار نمی داد و در نهایت اعدامشان نمی کرد. سوم اینکه کشتن مردم بی گناه و جاسوسی برای کشورهای بیگانه برای امام حسین افتخار نبود و هزاران موارد دیگر که فقط به چند نکته آن اشاره کردم. بهتر است امام حسینی که رجوی مدعی پیروزی از خط و خطوطش را دارد پیشکش خودش باشد و امثال شما.
وی در پایان مقاله اش سری هم به رسم معمول سران فرقه به اعتصاب غذا در لیبرتی زده و عنوان می کند که " استحکام کلام شان دنیایی را تکان می دهد و به خاطر آرمان مردم ایران!! ذره ذره  آب می شوند " اگر وی این قدر در مورد دوستان سابقش از کلماتی که اصلا به آن اعتقادی نداشته استفاده می کند و دلش می سوزد پس چرا اشرف را ترک کرد و به دیار فرنگ رفته است و اکنون که جایش خوب شده و از دلارهای باد آورده رجوی سر مست شده فیلش هوای اعتصابیون کمپ لیبرتی کرده است!! بهتر است خودت را گول نزنی این بالا و پایین پریدن میمون وار نمی تواند کسی را گول بزند.
در پایان می خواهم یادآور شوم و به همه دوستان جدا شده که جرات پیدا کرده و دست به افشاگری علیه سازمان می زنند خسته نباشید بگویم این افشاگری درست به خال خورده است و امثالی مثل حسین زندگی نفوذی خائن که ما جدا شدگان از سابقه درخشان وی در مناسبات خبر داریم هم نمی تواند جلوی فروپاشی فرقه را بگیرد!!.
حال بگذار هر چقدر می توانند روی افشاکنندگان علیه فرقه لجن پراکنی کنند ولی تاریخ نشان داده که جای مزدوران در زباله دان بوده و این تشبثات هم نمی تواند مانع این کار شود.
در گفتار بالا اصلا بحثم افرادی مانند حسین زندگی و غیره نیست چرا که این سران فرقه هستند که از آنها سوء استفاده کرده و سعی می کنند که هم آنان را خراب کرده و هم درد درونی خودشان را بیان کنند.
هادی شبانی  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا