از وقاحت و بی شرمی مسعود و مریم متعجب می شوم

زمانی مرز سرخ مجاهدین سلاح آن بود و هیچ کس حق نداشت از آن مرز سرخ عدول کند و اگر کسی از نیروها سلاح را زمین می گذاشت و مبارزه مسلحانه را ترک می کرد ازنظر رهبر سازمان مرتکب بالاترین جرم وجنایت می شد و مارک خیانت و خائن به میهن و ملت را می خورد و مستحق بالاترین مجازات ها می شد.
بارها در تشکیلات دیدیم کسانی که خواهان جدایی بودند چه بلایی بر سر آنها می آوردند و تعدادی هم جانشان را در این رابطه از دست دادند ویا آقای مسعود خان، تعدادی خودکشی کردند مثل حجت، کریم، کامران بیات و…
 اما در کمال تعجب، همه دیدیم چگونه مسعود طی پیامی به نیروها اعلام داشت که باید سلاح ها را تحویل بدهیم و خودمان نیز در اشرف اسیر نیروهای آمریکایی شدیم، اما مسعود در این رابطه به کسی پاسخ نداد که چرا مرتکب چنین خیانتی شد و صدها مورد دیگر همه نیروهایی که از تشکیلات جدا شده اند به آن اشراف دارند….
از جمله مواردی که همیشه در نشست های ایدئولوژیک گفته می شد تهدید درون سازمان و نیروهای بورژوازی بود، در این رابطه بحث ها و نشست های کشافی برگزار می شد و تک تک نیروها در این رابطه زیر تیغ می رفتند که چرا گرایشات درونی بورژوازی دارند اما در کمال تعجب دیدیم مریم و مسئولین اول سازمان قبل از شروع حمله آمریکا به عراق به پاریس گریختند.اگراین بورژوازی بد بود چرا به خود اجازه دادید به فرانسه بروید ولی نفرات را برای تبلیغات سیاسی خود وسپردن به کام مرگ در اشرف نگه داشتید.
 حتی این موضوع را سازمان از نیروها مخفی نگه می داشت تا اینکه مریم در فرانسه توسط پلیس فرانسه دستگیر شد و سازمان مجبور شد موضوع را علنی کند و همه نیروها در عراق فهمیدند که مریم و مسئولین بالا وقتی شرایط داشت سخت می شد به دامن بورژوازی خزید و بالاخره اینکه فهمیدیم بورژوازی آنقدر هم که می گفتند بد نیست، البته برای مریم و مسعود.
مطمئناً مسعود هم از ترس دستگیری و استرداد و غیره… به پاریس نرفته والا آن هم بهمراه مریم به پاریس و منطقه خوش آب و هوای اوور،بورژوازی می رفت.
 آدم چقدر می تواند وقیح و دروغ گو باشد، علیرغم این همه دروغ گویی و دجالیت هایش، هنوز هم دست از شیادی و فریب بر نداشته و به کار دروغ و فریب اش ادامه می دهد.
بنظرم باید به مسعود لقب دروغ گوی بزرگ را داد چون زندگی وی بر روی دروغ بنا شده است. باید گفت آقای رجوی تا کی دروغ، چقدر دروغ، بس است دیگر از سر فرزندان این سرزمین دست بردار و بگذار بقیه عمر خود را دراختیار خودشان باشند. راستی این همه سنگ اشرف ولیبرتی را به سینه می زنید و می خواهید که بچه ها را در آنجا نگه دارید اگر در لیبرتی ماندن و حفظ آن با بهای سنگین دریوزگی برای اسرائیل، واجب است چرا مریم به آنجا بر نمی گردد؟
آقای رجوی! راستی این همه دم زدن از موسسان سوم وحال از موسسان چهارم ارتش آزادی بخش و دمیدن در بوق و شیپور تبلیغاتی برای چیست؟ کدام ارتش؟  آن ارتش سابق که دیگر نه سلاحی دارد و نه لباس فرمی و نه حامی ای بنام صدام برای جنگیدن.
زمانی که همان ارتش سابق، سلاح داشت صاحب خانه ای داشت که بلحاظ مالی – تسلیحاتی – لجستیکی و… حمایتش می کرد و نیروها هم آموزش دیده و جوان بودند.
حالا بعداز این همه سال که نیروها پاسیو شده وفرسوده، وفقط منتظر شرایط رفتن به خارجه دارند چکار می توانید بکنید.
همگی به یاد داریم خودتان در آخرین نشست توجیهی گفتید چنانکه آمریکا به عراق حمله کند و قرارگاههای ما را مورد هدف قرار دهد ما به داخل کشور (ایران) تهاجم می کنیم. راستی چرا به وعده و قولی که داده بودی عمل نکردی؟ چرا مریم و مسئولین بالای سازمان قبل از همه به پاریس گریختند؟ چرا خودت رفتی و قایم شدی!
" رهبری ذیصلاح"!
چرا با خاری و خفت تمام سلاح ها و نیروها را دو دستی تقدیم آمریکاییها کردی؟ آیا شرم نمی کنی، تا کی برای نیت کثیف خود از جان و عمر فرزندان ایران زمین مایه می گذاری و آنها را آلت دست خود قرار می دهی؟
دراشرف بعداز ما که از این تشکیلات جداشده بودیم سه اتفاق پیش آمد که همه این اتفاقات ساخته شما بود که نیروها را به هر دلیلی به سمت مرگ بسپارید ویا آنها را مجروح کنید تا نتوانند از کنار شما جدا شود واین یکی از جنایت ها ی شما دراین دوره بعداز سرنگونی صدام است که باید به آن جواب بدهید.
دارم فکر میکنم آدم باید کدام ادعا و حرف این سازمان (مریم و مسعود) را قبول کند. ادعایی که گوش فلک را کر کرده، گوهران بی بدیل، فرزندان شیر خلق، گل های سر سبد خلق، قهرمان ایران، کوه مردان و شیر زنان ایران زمین خطاب می کنند اما در عمل می بینیم که همین افراد علیرغم تعریف و تمجیدها، حق تردد در محوطه کمپ را ندارند وبرای خروج از قسمت خود بایستی ویزا تهیه کنند آن هم با چند محافظ و اسکورت.
دور تا دور کمپ را دیوار بلندی کشیده اند و چندین لایه نگهبان گمارده اند. در آسایشگاهها موقع خواب بپا گذاشته اند تحت عنوان هوشیار – پست های نگهبانی ضلع قرارگاهها 4 نفره هستند تا حتی نگهبانان خودشان هم فرار نکنند. این ناجیان خلق ایران اکنون خود آزادی شان سلب شده و ورق برگشته خلق قهرمان به درب قرارگاه اشرف رفتند و تلاش کردند تا کسانی که مدعی رهایی خلق هستند را برهانند وامروز هم همان خلق قهرمان بیانیه ودرخواست آزادی شیر مردان وشیر زن میدهند.
 رجوی خان این گوهر های بی بدیل! را درلیبرتی به خواسته خود وخوراک تبلیغاتی برای خود با شعارهای جدید نگه داشته وبه گفته خود نفرات درزندان است چرابه آنها که همه چیز خود را فدای شما کرده کاری انجام نمی دهید شاید ترس دارید که اگر آنها به یک کشور ثالث بروند دیگر مال شما نیست وعلیه شما افشاگری خواهند کرد به این خاطر برای آنها خواب قتل عام را دارید واگر این نیست چرا به  ورود سازمان ملل وبردن به یک کشور ثالث را تن نمی دهید از آنجا که باخبرهستم دولت آلبانی اعلام کرده برای پذیرش800  نفر دیگر آماده است ولی Un هنوز از عراق نمی آورد آیا این مشکل ما un است یا شما نمی گذارید بروند.
علیرضا مقدمی عضو جدا شده ی سازمان مجاهدین خلق
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا