رجوی به تعهدش نرسید اما بردگانش را مجبور به تعهد نمود

رجوی رهبری فرقه مجاهدین و ژنرال یک شبه صدام حسین فرمانده کل ارتش خصوصی حزب بعث عراق از نخستین لحظه امضای قرارداد صلح با وزیر خارجه صدام از سال 1361 یک شعار و یک تعهد را برای خودش علنی نمود و آن شعار سرنگونی با ارتش آزادی و فقط  و فقط از طریق مرزهای عراق بود. در مقابل تعهد برای بردگانش فقط و فقط مردن در این راه و برای محقق کردن تعهد رهبری فرقه بود. مردن ولا غیر.

ازآن نقطه  عطف و سرفصل تعیین کننده به بعد رجوی برای رسیدن به این تعهد وارد فازهای متعددی شد. از جمله:

-وارد کردن تمامی سازمان و نیروهایش از همه جا به عراق و زیر هژمونی و سلطه صدام دیکتاتور وقت عراق

-تشکیل ارتش آزادیبخش و سازماندهی یک ارتش کلاسیک

-گرفتن آموزش های تاکتیکی زرهی و مکانیزه از صدام

-اشتراک  درعملیاتهای نظامی تحت امر ارتش عراق

-عملیات های ایذایی و جاسوسی به موازات همه اقدامات تروریستی دیگر در داخل و…

رجوی در مقابل این همه امکانات و تجهیزات و موقعیت های ارضی و پشتیبانی های مالی از صدام اصلی ترین پارامتریعنی حمایت و ملا اجتماعی خلق قهرمان را از دست داد و تتمه سمپاتی های جوانان و طیف خانواده های نیروهای خود را هم باخت و ازدست داد.

در راستای این باخت 80% از سازمان ها ونیروهایی که درشورای ملی مقاومت شرکت کرده بودند نیز خارج شدند و در مقابل رجوی قرار گرفتند و به یک تناقض و چالش بزرگ برای او تبدیل شده و از تیزی شعار سرنگونی و تعهد رجوی به طور جدی کاستند.

به مرور و گذشت زمان جنگ ایران و عراق هم که بستر اصلی شعار و تعهد رجوی بود از بین رفت و رجوی کیش و مات شد و وجه المصالحه این جنگ شد. درادامه با ساقط شدن صدام وحزب بعث دیگر تعهد و شعار رجوی نه اینکه به واقعیت نپیوست بلکه برای فرار از پس دهی تاوان، مثل روزهای آخر هیتلر مخفی شده شاید هم دست به آخرین گزینه یعنی خودکشی زده است.

اما چرا می گوییم اعضاء و بردگان تشکیلات مجبور به تعهد شدند؟

حقیقت اینکه از روز اول چون قرار بر این بوده همه برای محقق کردن شعار رجوی بمیرند دارند بلاجبار می میرند. عده ای در عملیات های بی هدف، عده ای در خود کشی و خود سوزی، عده ای در سربه نیست شدن های تشکیلاتی و عده ای هم قربانی ترفند های اخیر در درگیری با دولت عراق. خلاصه طیف وسیعی به دلیل سالیان طولانی لول خوردن بی هدف در خاک های آلوده به مواد شیمیایی مناطق عراق اکنون دچار امراض لاعلاج از جمله سرطان های مختلف  و در آخرین روزهای زندگی خود هستند. بله اینگونه است که رجوی همه را مجبور به تعهد و مجبور به مرگ ناخواسته و…کرد.   لعنت بر او باد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا