انقباض تشکیلاتی در آلبانی

تمامی فرقه های انحرافی در جهان، یک سیاست بسته و درون گرا دارند. بطوریکه کمتر کسی از مناسبات آنان سر در می آورد. آنان همواره از زیر بازرسی و کنترلی که برسایر سازمان ها و فعالیت هایشان اعمال می شود، می گریزند.
فرقه رجوی در عراق و در آلبانی، همیشه پشت قانونی که خود تفسیر خاص خود را ازآن دارد، مخفی شده است. این فرقه خود را فراتر از قانون می داند. مالیات پرداخت نمی کنند که هیچ، در مقابل از تسهیلات ویژه ای هم استفاده می کنند. فرقه رجوی هرگز اجازه نداده کسی ماهیت اصلی آن ها را درک کند، به همین جهت بندرت زیر نظر بوده است. فرقه مزبور دارای ساختار پیچیده ای است.

برنامه های تعلیماتی و ماموریت های کاری گروه رجوی، هرگز کاملا شفاف نیست. هرگز متوجه نمی شویم که دقیقا مشغول چه کاری هستند؟ درحقیقت مشغول هیچ کار جدی نیستند و این همان چیزی است که فرقه ها سعی در پنهان نمودن آن دارند.
انقباض تشکیلاتی یعنی اینکه کسی متوجه نشود، مشغول انجام چه کاری هستند؟ حاصل کار فقط شستشوی مغزی است. فقط همین! هدف عوض کردن دیدگاه ها نسبت به همه چیز در پیرامون است.
در فرقه رجوی یک سیستم قضائی بسته و داخلی وجود دارد و حق فرجام خواهی و دریافت حمایت از خارج برای هیچ کس وجود ندارد.
این سکت بسته.! اخلاقیات و قوانین خودش را دارد که بر هیچ کس، حتی اعضایش نیز آشکار نیست.
تا به امروز، حتی در زمان محاصره نظامی توسط نیروهای ائتلاف در عراق، هیچ کس اجازه بازرسی از درون فرقه رجوی را نیافت. تحقیقاتی هم که بندرت انجام شد، از مجالسی فرمایشی و نمایشی بود که سراسر فریب و ظاهرسازی مطلق بود.
سالها صدها نفر در زندان های مجاهدین در حبس بودند و هیچ ارگان و هیچ سازمانی، هرگزاجازه بازرسی از زندان های فرقه رجوی را بدست نیاورد. انقباض تشکیلاتی یعنی همین!
بحث ما چرائی اعتقادات در فرقه رجوی نیست. چرا که افراد آزاد هستند که بر هر آنچه برمی گزینند، معتقد باشند. نگرانی ما روی مدیریت و نحوه سرکوب آزادی های فردی در فرقه رجوی متمرکزاست.
چرا باید رهبر فرقه، مرگ و زندگی انسان ها را تعیین کند؟
مسعود رجوی، رهبری بود که به تنهایی همواره به صورت احساسی و هیجانات فردی عمل کرده است و نه برپایه عقلانیت و شعور انسانی.
فقدان رضایت آگاهانه، استفاده از برنامه کار پنهان و استفاده از انواع اشکال تعلیمات تحمیلی، در تشکیلات و مناسبات، امروز در آلبانی هم بی وقفه ادامه دارد. هیچ کس هم حق مداخله و جستجو در خصوص چرائی این برنامه های مغزشوئی را ندارد. عده ای انسان ذاتا آزادی خواه، در چنبره ماری خوش خط وخال با شعارهای پرطمطراق و دهن پرکن، گرفتار شده اند.
امروز در آلبانی و اردوگاه کاراجباری مانز، عده ای توطئه گر، شب و روز مشغول اغفال، فریب و ناآگاه نگه داشتن اعضاء، نسبت به همه مسائل می باشند. چرا هرگز رسانه های بی طرف، خبرنگاران آزاد، سازمان های حقوق بشری واعضای خانواده های آنها، اجازه ورود به اردوگاه های رجوی را نیافتند؟ براستی چه چیزی در تاریکخانه فرقه رجوی، پنهان نگه داشته شده است؟
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا