مریم رجوی را بهتر بشناسیم – قسمت پانزده

در ادامه ی سخنان مریم رجوی که سخت عاشق تریبون و میز خطابه است ، آمده است :
امروز فرزندان رشید ایران در کار برپایی قیام‌ها سراز پا نمی‌شناسند. به‌ زنان شجاع ایران که همه جا پیش‌آهنگ‌ و پیشرو‌ هستند، درود می‌فرستم و درود به جوانان و اعضای کانونهای شورشی که در اسارت و زندان‌ هم، با تأکید بر سرخ‌ترین نام، یعنی هویت مجاهدی‌شان، رژیم را وحشت‌زده‌ می‌کنند “.
آیا این ” قیام ها “؟!، بخاطر کسب آزادی واستقرار دموکراسی و برقراری عدالت اجتماعی است؟
اگر جوابتان مثبت است ، باید ازاین کارها بترسید و منزجر باشید .
چرا که شما تنها برده پروری را عملی وتجربه کرده اید وارتباطی با مقولات دموکراتیک ( حقوق وحاکمیت مردم) ندارید.
شما چگونه میتوانید درزمانی که همکار مرتجع ترین وسلطه گرترین جریانها وکشورها بوده وسر درآبشخور آنها برده اید ، با مقولات انسانی سرسازش داشته باشید؟
ضمنا ما هنوز رجویستی را ندیده ایم که جرات طرح نام شما دراعتراضات مردمی را داشته باشد!
سپس :
مریم رجوی در بخشی از سخنرانی خود با عنوان «زنان هماورد بنیادگرایی اسلامی»، در مراسم گرامی‌داشت سالگرد روز جهانی زن، در۱۶اسفند ۱۳۹۳گفت: ظهور بنیادگرایی ناشی از عوامل متعددی، از جمله شرایط اجتماعی و تاریخی و سیاستهای بین‌المللی است. وقایع بزرگ قرن بیستم نیز هر کدام در شکل‌گیری بنیادگرایی یا تشدید آن تأثیر داشته؛ اما هیچ‌کدام به اندازه به حاکمیت‌ رسیدن آخوندهای مرتجع در ایران تعیین‌کننده‌ نبوده است. به‌خصوص که این رژیم، برای نخستین بار یک الگوی حکومتی برای گروه‌های بنیادگرا ارائه کرد. گروه‌هایی که اکنون منشأء ترور و جنگ در منطقه و سایر نقاط جهان شده‌اند “.
درسطور اول گفته های این خانم ، حقایقی وجود دارد که با حرف های بعدی اش آنرا خراب میکند!
آیا او نمیداند که تروریزم قبل از بوجود آمدن حکومت مستقر درایران وجود داشته است؟
آیا مریم اینقدر احمق یا دروغگوست که نمیداند سرمنشآ ترور وجنگ در منطقه وبطور کلی جهان، امپریالیزم جهانی تحت زعامت هیئت حاکمه ی آمریکاست که ازاو درخواست دارد که با برهم زدن هرچه بیشتر اوضاع ایران که فعلا با تروریزم بزرگ اقتصادی ممکن تر میدانند ، بهم بزند و مریم بخیال خام خود ، بدون داشتن امکانات لازم ، ازفرصت بدست آمده استفاده کند که عملا دربرابر رقبای وطن فروش قوی تر ازاو، نخواهد توانست !

بازهم :
ولی آیا چنان‌که برخی می‌گویند بنیادگرایی، صف‌آرایی جهان اسلام در برابر غرب و مشخصاً رویارویی اسلام با مسیحیت و یهودیت است؟ خیر، واقعیت این است که اصل دعوا، نه میان اسلام و مسیحیت، نه میان اسلام و غرب و نه بین شیعه و سُنی. بلکه دعوا میان آزادی با اسارت و استبداد است. میان برابری با ظلم و تبعیض و زن‌ستیزی است. و راستی چرا بنیادگرایی بیش از همه کینه و خشونت خود را متوجه زنان کرده و می‌کند “؟

بازهم با قسمت اول اظهارات تان موافقم اما درمورد قسمت دیگربا وجدان راحت میگویم که قسمتی از بنیاد گرایی صدای خفته شده ی آن قسمت از مردم است که براثر استعمار عقب مانده، تحقیر شده وبه فقر وفلاکت مبتلا شده اند وامیدی به وضع موجود که ساخت جهان تک قطبی بوده ، ندارند و بطور مبهمی ، کسب عزت نفس وگریز ازفقر وفاقه را در رجعت به گذشته میدانند واین طرز تفکر زائیده ی درک نادرست حاصل ازنا امیدی وافسردگی را جهان سلطه گر در ذهن آنها تقویت کرده وتفنگ وپول دراختیارشان میگذارند که با توسل به تروریزم ، کشور خود یا دیگران را نا امن کرده وبه انحطاط بکشانند تا کالاهای امپریالیستی بخرند ودر مقابل مواد خام خود را به ثمن بخس دراختیار آنها قرار دهند .
ریشه ی اشاعه ی بنیاد گرایی این مسئله است نه آنکه شما مریم خانم سعی در فریب مردم کرده وبه آنها دروغ بگویید تا درد اصلی را ندانند!
بنیاد گرایی بخاطر تشدید تبعیض ، اسارت واستبداد تقویت میشود ودراین راه، سلطه گران قدرتمند، منافع اساسی دارند!

همینطور :
چه در تجربه سال ۵۷ در ایران، چه در تجربه سایر کشورهای منطقه، با موج عظیمی از آزادیخواهی و برابری طلبی که در محور آن رهایی زنان قرار داشت، مواجه بوده و هست. به‌همین دلیل است که بنیادگرایی در کانون خود، دشمنی با زنان را قرار داده و از طریق سرکوب زنان، کل جامعه را سرکوب و مرعوب می‌کند….”.

جنبش زنان درسراسر جهان وبه درجات متعدد وجود دارد وبخشی ازجنبش ها را تشکیل داده وتمام جنبش نیست.
درکشورهای بزرگی مانند آمریکا هم این مبارزات بخاطر تبعیضی که برعلیه زنان وجود دارد- نابرابری در دریافت دستمزد بین زن ومرد، فرصت های شغلی نابرابر بنفع مردان و …- وجود دارد ودر مقایسه با نهضت های کارگری- که شامل زنان ومردان است- کمتر مورد نفرت هیئت حاکمه ی این کشور است.
ضمنا ، ایران شیعه بوده وشما هم خود را جزوی ازاین طریقت مینامید و اگر مرکز این بنیادگرایی ایران با اکثریت شیعه باشد ، خودتان را دراین مجموعه چگونه تعریف کرده وچرا وهابیگری را که میل بی همتایی به بنیاد گرایی دارد ، ازنظر دورانداخته وشیعه گری را بجای آن نشانده وبازهم خجالت نکشیده وخود را شیعه میدانید؟
تشیعی که درمقابل وهابیگری تحقیرش کرده وگناه اولی را به گردن دومی میاندازید؟
راستی جریان چیست مریم خانم وکتمان نقش تعیین کننده ی امپریالیزم و وهابی گری از برای چیست که توسط شما انجام میگیرد؟
صابر
ادامه دارد …

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا