نگاهی به پیام مریم رجوی به مناسبت روز جهانی زن

این زن که میتوان نام او را در صدر لیست زنان زن ستیز تاریخ جای داد، به منظور سوء استفاده از این روز جهانی و نیز وارونه نشان دادن چهره به شدت کریه که در این خصوص از خود به جای گذاشته، بیانیه بلند بالای 9 صفحه ای منتشر کرده و به جای اینکه علت وجودی این روز را روشن کند و بگوید که این مناسبت به خاطر کشتار زنان کارگر بدست حکومت وقت آمریکا – که اینک ارباب بی چون و چرای اوست – بوجود آمده و بدون اینکه متذکر شود که این مراسم درکشور خود ارباب ابدا برسمیت شناخته نشده ، به تعریف و تمجید از سازمان استحاله یافته مجاهدین خلق پرداخته است!

او در این بیانیه شعر و شعار گونه با وقاحت و پررویی تمام ادعا میکند که مقاومت ما، به‌ویژه هزار زن مجاهدی که شورای مرکزی مجاهدین را تشکیل می‌دهند و سالیان در جاده آتش و خون راه پیموده‌اند، نه برای کسبِ قدرت، بلکه برای انتقال قدرت آمده‌ایم.

حال آنکه هر انسان با سواد سیاسی زیر متوسط با بررسی عملکرد ضدبشری این گروه- بعنوان مایه ننگ تاریخ معاصر ایران- بخوبی میداند که تمام جهد و کوشش های سازمان مسعود و اینک مریم، از همان سال های اولیه پیروزی انقلاب 1357 ایران، بدست گرفتن بلامنازع قدرت در کشور بوده و در مسیر این تقلاهایش، راهی جز راه ماکیاول – هدف وسیله را توجیه میکند – انتخاب نکرده و بخاطر عملکرد توازن نیرو بر علیه اش، از انجام هیچ جنایتی در حق مردم و منافع ملی ایران روی گردان نبوده است.

باند رجوی این اعمال جنایتکارانه را بدان خاطر ترک نمیکند که بصورت متوهمانه ای معتقد است که رهبر انقلاب مسعود رجوی بوده و این حق او بصورت ظالمانه ای از وی سلب شده است!

با وجود اتفاقات زیادی که افتاده و روشن شده که مجاهدین استحاله یافته ابدا آلترناتیوی بشمار نمیروند، مریم کماکان براین صفت ناچسب به چهره تشکیلات مافیایی خود تاکید ده ها هزار باره ای نموده و بدتر اینکه آنرا از نوع دموکراتیک اش معرفی کرده است.

او دعوای اصلی را بر سر آزادی و سرنوشت مردم ایران دانسته که البته از زاویه ای که مورد نظر مریم است ، نبوده و مبارزات مردم ایران در اصل برای حفظ استقلال سیاسی بدست آمده و مقاومت هر چه بیشتر در راستای تکمیل این استقلال سیاسی به عرصه های دیگر- اقتصادی، فرهنگی و…- است و مریم  نظری جز آن داشته و بر این تصور خام است که با تسلیم شدن ما در برابر سلطه گری – که  این سلطه گر شروع به فرسایش و ریزش دندان کرده – آبی برایش گرم خواهد شد!

مریم ادعا دارد که لازمه دموکراسی اعاده حقوق سرکوب‌شدگان و درخط مقدم، آزادی‌ها و حقوق زنان ایران است که هیچگونه التزام عملی به این امر نشان نداده و صدها زن عضو تشکیلات را وادار کرده که از همسران خود طلاق بگیرند و به عقد نامشروع رجوی در بیآیند و این چیزی جز نقض خشن حقوق زنان نیست!

مریم خانم برحق انتخاب آزادانه لباس و پوشش زنان اشاره نموده که ما عملا میبینیم که درمیان حدود یک هزار زن گرفتار در تشکیلات او، حتی یک زن ازاین حقوق برخوردار نیستند وهمه باید طوری لباس بپوشند که مسعود و مریم مقرر کرده اند و تخطی از این فرمان مستوجب تنبیه های فراوان است که به خاطر اشارات مبسوط خیل جدا شده های این سازمان، ورود مجدد به این مقوله لازم به نظر نمی رسد.

مریم که دروغ گفتن را راحتتر از خوردن جرعه ای از آب میداند، در این پیام 8 مارسی خود از آزادی کامل در گزینش همسر و ازدواج و تنها با رضایت طرفین سخن میگوید. سئوال ساده من از ایشان این است که این تقریبا هزار زنی که با زور از شوهران خود جدا شده و یکجا به تملک مسعود رجوی درآمدند، چرا شامل این قاعده- آزادی گزینش  و…- نشدند؟

مگر این ها جزو خلق نیستند؟ نکند که واقعاً باور کرده اید که این افراد ابزاری هستند برای رسیدن شما به قدرت خیالیتان!

رضا اکبری نسب

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا