نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 180

مروری بر مطالب 13 الی 18 بهمن ماه 1403 درج شده در سایت نجات

*شنبه 13 بهمن

در روز شنبه جمعاً 17 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

قانونی سی – هفتاد … رجوی اعضا را ملزم کرد تا از همدیگر جاسوسی کنند

… رجوی ها با این کار هم اعضای خواهان جدایی و ناراضی را سرکوب می کردند و آنها را با اهرم جمع زیر فشار قرار می دادند و هم از بقیه زهره چشم می گرفتند. علاوه بر اینها با به جان هم انداختن اعضا، بین اعضا کینه و دشمنی ایجاد می کردند و همه را نسبت به هم بدبین می نمودند تا به این ترتیب اعضا با هم صحبت نکرده و از مشکلات هم باخبر نشوند.
هر چند موضع گیری علیه سوژه در نشست ها در ابتدای کار دستاوردی برای رجوی ها داشت اما بعد از مدتی اعضای ناراضی روش های خاص خودشان برای دور زدن این ترفند ضد انسانی را می یافتند و به مرور کارآیی این روش برای رجوی ها کم شد. در نتیجه در سال 75 رجوی یک قانون جدید به همه ابلاغ نمود. او گفت “از این پس کافی نیست که هر فرد از خودش انتقاد بنویسد و در جمع بیان کند بلکه باید نسبت به افراد اطراف خودش هم انتقاد داشته باشد.” او گفت: “از این پس شما باید قانون 30 – 70 را اجرا کنید، یعنی 30 درصدِ حواس تان به خودتان باشد و 70 درصد دیگر معطوف به افراد اطراف تان باشد.” رجوی حتی با وقاحت جملاتی با این مضمون گفت: “نیاز نیست کسی که منع رطب می کند خودش رطب نخورده باشد. اگر اشکالی در خودتان هست ولی در دیگری دیدید، مهم نیست که خودتان چه کردید، مهم این است که از آن فرد برای آن اشکال انتقاد کنید و نگذارید مناسبات سازمان خراب شود.”
با این قانون جاسوسی به شکل رسمی و تایید شده در مناسبات مجاهدین خلق رواج یافت. رجوی ها می خواستند هیچ نوعی از ارتباط کنترل نشده ای بین اعضا وجود نداشته باشد و آنها را با هم دشمن نمایند…

دادگاهی به نام خلق

… تهدید و اهانت به اعضای نجات یافته به ویژه اعضای انجمن نجات از جانب مجاهدین خلق تازگی ندارد و اساسا ضرورتی نمی بینیم که بخواهیم برای پاسخ به آنها زمان بگذاریم فقط در آخرین تهدید آنها که اظهار داشتند اعضای انجمن نجات به زودی در دادگاه خلق به سزای اعمالشان خواهند رسید به مطلبی در این رابطه کفایت می کنم.
تمامی اعضای نجات یافته با روی گشاده و بدون هرگونه ملاحظه ی جانبی در راستای آگاهی بخشی و نجات سایر اعضای گرفتار و افشای ماهیت شیطانی مجاهدین خلق در کنار خانواده های چشم انتظار قرار گرفتند و تا پایان این مسیر برای تحقق اهداف حقوق بشری انجمن نجات در میدان حضور خواهند داشت.
… خانم رجوی دادگاه خلقی که شما دم از آن می زنید از اسفند ماه سال 1399 آغاز گردیده و در شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران تجلی یافته است و حضور اعضای نجات یافته در این دادگاه به عنوان شاهد سند افتخاری برای افشای هویت کثیف شما توسط نجات یافتگان در تاریخ ثبت خواهد شد…

رجوی ها؛ ورشکستگانی که شکست را باور ندارند

… رجوی که دم از آزادی می زند بهتر است در مورد سر به نیست کردن اعضای خود و زندانی و شکنجه افرادشان حرف بزنند. سازمان مجاهدین،فرقه ای است که هیچ اعتقادی به حقوق بشر و آزادی بیان و حق انتخاب افراد ندارد. البته در این مورد افشاگری های جدا شدگان بسیار موثر بوده است .
اگر مریم رجوی نزد لابی های غربی از مناسبات پاکش حرف می زند از دریدگی رجوی ها می باشد و ایکاش جرات می داشتند با اعضای جدا شده و یا با افراد منتقد سازمان در برنامه ای شرکت می کردند تا برای همه روشن شود که رجوی تا کجا در جنایت و خیانت به مردم ایران فرو رفته است.
مریم رجوی اکنون بعد از سرمایه گذاری در مورد انتخاب ترامپ و ضربه ای که اکنون به او و سازمانش وارد شده مانده که دیگر چه سیاستی را دنبال کند چون ترامپ گفته ما به دنبال فشار حداکثری نیستیم و ابتدا از مذاکره شروع می کنیم .
اکنون برای ما واضح است مریم رجوی برای فریب اعضای خود در اشرف 3 باز دست به فریبکاری میزند. باید گفت موضعگیری غرب به مانند تف سر بالا برای رجوی ها عمل کرده است…

نشست‌های طعمه: دادگاه‌های درون سازمان مجاهدین خلق و فشارهای روانی بر اعضا

… در این نشست‌ها که به نشست‌های طعمه معروف بودند، اعضا به مدت طولانی به گزارش خوانی و بیان اشتباهات خود می‌پرداختند و سپس در معرض حمله‌های لفظی و توهین‌های شدید قرار می‌گرفتند. در برخی موارد، این فشارهای روانی به قدری شدید بود که منجر به ضرب و شتم فرد می‌شد.
… پیامدهای نشست‌های طعمه، علاوه بر اینکه افراد را تحت فشار روانی قرار می‌داد، باعث ایجاد ترس و وحشت در میان اعضای سازمان می‌شد. این فرآیند باعث می‌شد که اعضا بیشتر از همیشه از بیان هرگونه اعتراض یا انتقاد از ساختار سازمان بترسند و این به نوبه خود باعث می‌شد که هرگونه آزادی بیان و نقد در سازمان به طور کامل سرکوب شود. به همین ترتیب، این نشست‌ها نه تنها باعث تخریب روحیه افراد می‌شد، بلکه به شدت بر روابط انسانی و اجتماعی اعضا تأثیر منفی می‌گذاشت.
نشست‌های طعمه در سازمان مجاهدین، نمونه‌ای از استفاده ابزاری از ترس و فشار روانی برای حفظ کنترل کامل بر اعضای سازمان است. این نوع دادگاه‌ها که به شدت اعضا را تحقیر و سرکوب می‌کردند، علاوه بر ایجاد مشکلات روانی و اجتماعی برای افراد، به عنوان یک ابزار تسلط و کنترل درون‌سازمانی عمل می‌کردند. تاریخ این نشست‌ها یادآور چگونگی استفاده از قدرت و سلطه برای تضعیف روحیه افراد و ایجاد محیطی ترسناک و سرکوبگر در درون سازمان‌ مجاهدین بود…

*یکشنبه 14 بهمن

11 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

تأثیر بین‌المللی دادگاه رسیدگی به اتهامات سازمان مجاهدین خلق

تشکیل دادگاه‌های غیابی علیه سازمان تروریستی مجاهدین خلق به دلایل متعددی صورت گرفته است:
1- جنایات و خشونت‌های سازمان مجاهدین خلق
2- فشار بین‌المللی و ضرورت پاسخگویی
3- احقاق حقوق قربانیان
4- تأسیس پرونده‌های قانونی
تاثیرات بین المللی دادگاه های غیابی علیه سازمان تروریستی مجاهدین خلق
– وجوه حقوقی دادگاه‌های غیابی
– تأسیس پرونده‌های حقوقی
– احقاق حقوق قربانیان
– ایجاد فشار بین‌المللی
– استقبال خانواده‌های آسیب‌ دیده
– امید به عدالت
– افزایش آگاهی عمومی
– تشکیل یک پیشینه قانونی

سال 83 و ریزش نیرو در سازمان رجوی

سال 83 را میتوان سرفصل رهایی انسانها و خلاص شدن از زندان های روحی و روانی و جسمی رجوی دانست و از سوی دیگر شکستن ظرف تشکیلاتی و فروپاشی این فرقه نام برد.
تا قبل از آن سازمان توانسته بود با اهرم های فشار و اختناق و سرکوب و تهدید و ارعاب و حتی شکنجه جسمی و روحی – روانی و بکارگیری دادگاه های یکطرفه و محکوم نمودن نیروهای ناراضی و با اتهام زنی فرد به خیانت و سپس زندانی کردن در داخل سازمان و تهدید نیروها و تحویل دادن آنها به استخبارات عراق و قطع نیروها با دنیای بیرون و قطع هرگونه تماس و با مکانیزم مهار و کارکرد و شگرد های ضد انسانی مبادرت به شستشوی مغزی و گرفتن عاطفه ها کرده و به عمق ذهن نیروها نفوذ و آنها را در چارچوب تشکیلات بسته نگه دارد و اجازه فکر کردن به خانواده ها را به افراد نمیداد و با بیگاری کشیدن از نیروها در 18 الی 20 ساعت وقت آنها را به شکل ها و برنامه ریزی های بیهوده، تلف کرده و بنوعی برده کشی از نوع بیگاری انسانها در عصر نوین را راه اندازی کند که اسیران فرقه نتوانند وقت فکر کردن داشته باشند…

برای مشتی دلار

ارتزاق از جنایت و خیانت!

… این گروه تروریستی و خائن از هیچ کاری برای رسیدن به اهداف شومشان ابایی ندارند. از کشتار و خونریزی تا خیانت و انواع جنایت.
در زمانی که سازمان مجاهدین در عراق بود در ازای خیانت این سازمان از صدام که دشمن ایران بود پول دریافت می کردند و در جنگ تحمیلی عراق و ایران به صدام کمک می کردند. از پولهای صدام برای اهداف تروریستی استفاده کردند و در نهایت هم هیچ موفقیتی به دست نیاوردند و دستاوردشان از همکاری با صدام تعدادی کشته و مجروح و خرابی و ویرانی بود.
بعد از اخراج از عراق به دنبال حامیان دیگری می گشتند و این حامیان را باید در بین دشمنان ملت ایران پیدا می کردند تا در شوهای تبلیغاتی شان شرکت کنند و برایشان سخنرانی کنند…

*دوشنبه 15 بهمن

در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

زنجیره فساد میان مجاهدین خلق و حامیان آنها

زنجیره فساد و کلاهبرداری میان مجاهدین خلق و حامیانشان هر بار خبر تازه ای را رقم میزند. سناتور سابق کنگره آمریکا رابرت منندز از سخنرانان محبوب مریم رجوی به جرم رشوه گیری و اختلاس به 11 سال زندان محکوم شد.
… سازمان مجاهدین خلق از سال 1997 تا 2012 در لیست سازمان های تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکا قرار داشت و اف بی آی در سال 2004 گزارش مفصلی درباره شبکه فساد مالی و پولشویی شرکت‌ها و سازمان‌های پوششی مجاهدین خلق بین آمریکا و آلمان منتشر کرد.
حمایت رابرت منندز از این گروه در طول سال ها بر اساس همین روابط فاسد و کلاهبرداری های سازمان یافته ادامه داشته است و امروز که منندز بناست که از ماه جولای برای اجرای حکم یازده ساله خود راهی زندان شود، مریم رجوی باید برای سوابق درخشان همکاری با این سناتر فاسد فکری بکند.
این بدبیاری اخیر مجاهدین خلق را اضافه کنید به انتخاب های تازه دانلد ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری اش، که بسیاری از حامیان پرشور مجاهدین خلق از جمله جان بولتون، برایان هوک و مایک پامپئو را از لیست کارکنان کابینه خود خط زده است.

این همه فشار روحی و روانی در فرقه رجوی برای چه؟

… در فرقه رجوی افرادی هستند که سالهای سال در یک محیط بسته و ایزوله و با یک امید واهی زندگی می کنند .تا وقتی که افراد در فرقه هستند نمی توانند خاطره ای را ثبت کنند و اگر پای خاطرات آنها بنشینیم تکرار اعتراض و نارضایتی و توهین و فشار روحی و روانی را می توان دید.افراد داخل سازمان مجاهدین خلق نمی توانند بدون نظارت مسئولشان حتی آزادانه بیندیشند زیرا برای افکار و اندیشه ها و و حتی خوابها و رویاهایشان باید جوابگوی مسئول بالادستشان باشند.
یک زندگی آزادانه و معمولی که ندارند ،رنگ لباسشان را که نمی توانند خودشان انتخاب کنند ،حتی آرایش صورتشان به دلخواه خودشان نیست دیگر همسر و فرزند که بماند ،نباید همسر و فرزند داشته باشند و از پدر و مادر و خواهر و برادرشان نباید خبر داشته باشند…

نشست های طعمه، وحشت آفرینی با حداکثر وحشیگری – قسمت هفتم

رجوی تعدادی از اعضای خواهان جدایی که از نظر او خطرناک محسوب می شدند را در نشست های خودش در حضور چند هزار نفر سوژه کرد. افرادی همچون “مهدی افتخاری”، “جواد فیروزمند”، “فتح الله فتحی”، “امیر موثقی”، “احمد علی رمضان نژاد”، “مسعود ضرغامی”، “حسین مشعوف” و “اردشیر پرهیزگاری” از جمله کسانی بودند که در نشست جمعی رجوی سوژه شدند. رجوی به عمد آنها را به میان جمع آورده بود تا با سنگین ترین حمله از سوی جمع، هم آنها را خرد کند و هم دیگران حساب کار دست شان بیاید.
ما بین نشست هایی که رجوی برگزار می کرد، نشست های درون یگانی ادامه داشت و با توجه به فضاسازی هایی که رجوی و مریم علیه افرادی که آنها را طعمه می نامیدند انجام می دادند، فضای نشست ها وحشیانه تر دنبال می شد.
… رجوی تلاش می کرد که همه انتقادات اعم از سیاسی، تشکیلاتی، ایدئولوژیک و استراتژیک را به مشکل جنسی فرد منتقد ربط بدهد و در نهایت آن فرد را مجبور به این بنماید که انتقاد او یک بهانه برای سرپوش گذاشتن بر مشکل جنسی است…

دروغ پردازی جدید مجاهدین خلق با استفاده از منابع جعلی اطلاعات موساد

ارگان های دروغپرداز تبلیغاتی مجاهدین خلق یکبار دیگر برای عرضه کردن خود به محافل استعماری غرب و بخصوص آمریکا روز جمعه 12 بهمن ماه در واشنگتن در کنفرانسی تحت عنوان، افشای برنامه مخفی ایران برای ساخت کلاهک اتمی، مدعی شد که امروز ایران بیش از هر زمان برای تغییر تعادل قوا به ساخت بمب اتمی نیاز دارد. سخنگوی مجاهدین خلق با جعل واقعیات مدعی شد که می بایست مکانیزم ماشه فعال گردیده و 6 قطعنامه شورای امنیت ملل متحدد مجددا اجرا شود. مجاهدین خلق که در صحنه سیاسی ایران بدلیل خیانت ها و جنایت هایش در حق مردم ایران و همکاری خیانت بارش با رژیم سابق عراق فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی و اجتماعی است و در اذهان مردم به زباله دان تاریخ پرتاب شده است.
… ریتر تاکید دارد که اطلاعاتی که در رابطه با فعالیت های به اصطلاح اتمی ایران از جانب مجاهدین خلق منتشر میشود از جانب موصاد در اختیار رهبران مجاهدین خلق گذاشته شده بود.این اطلاعات قبل از آن در اختیار رضا پهلوی جهت استفاده علیه ایران گذاشته شده بود که با مخالفت او مواجه شد…

*سه شنبه 16 بهمن

در این روز 7 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

جدال قدرت و حذف رقبا در سازمان مجاهدین خلق

… در روز ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ نیروهای سپاه پاسداران موفق به کشف محل اختفای اصلی رهبران مجاهدین در تهران در محله زعفرانیه شدند و پس از محاصره آن محل و چند ساعت درگیری مسلحانه آن را تصرف کردند. در این واقعه ۲۳ نفر از جمله موسی خیابانی، آذر رضایی همسر موسی خیابانی و اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی کشته شدند.
بدین ترتیب موسی خیابانی، شاه مهره ی اصلی و جانشین بی بدیل مسعود رجوی، براحتی و بدون هیچ هزینه ای از سوی مسعود حذف شد.
… از همان ابتدا جدالی پنهانی بر سر رهبری سازمان بین مسعود و موسی در جریان بود که در نهایت با هوشیاری ضدانقلابی مسعود رجوی، به نفع او پایان یافت. همچنین اگر موسی زنده می ماند، نمی گذاشت خواهرهایش به دام شهوترانی های مسعود و مهدی ابریشمچی افتاده و به لجن رجوی ها کشانده شوند.
… داستان موسی خیابانی و علی زرکش در تشکیلات مجاهدین، نمونه هائی کم نظیر از حذف رقبا توسط مسعود رجوی است، مسیر فرقه ای شدن سازمان مجاهدین خلق و تبدیل شدن از یک سازمان به فرقه ای مخرب و شکل گرفتن دیکتاتوری مسعود رجوی، بی گمان با حذف این دو ، برای مسعود رجوی بسیار سهل و آسان گشت.

هویت سازی جعلی مجاهدین خلق در شبکه های اجتماعی

… نظر به اینکه در مناسبات مجاهدین خلق از نظر نیرویی، کمیت همواره بیشتر از کیفیت برای سران رجوی اهمیت بیشتری داشته است، جدایی اعضا، فرقه را در شرایط بسیار سخت و پیچیده ای قرار داد و النهایه مریم رجوی بر آن شد تا این خلا جدی را با هویت سازی واهی و کذب در فضای مجازی جبران کند.
… آنها با همین هویت کاذب مجازی برخی از جوانان را که در دنیای خود با هزاران آرزو در پی بر آورده کردن رویا های خود بودند منحرف و به ورطه انحراف و خطر جانی کشانده اند. اخبار جعلی ، بزرگ نمایی مشکلات کوچک، ایجاد اغتشاش و نا امنی، اخلال در نظام اقتصادی، ایجاد اختلاف فکری و ادیان، حجاب اجباری و هزاران ترفند دیگر از دستور کار مریم رجوی برای عوامل خود در فضای نا امن مجازی است که بی در و پیکر، ذهن های پاک و معصوم جوانان را به جولانگاهی برای مجاهدین خلق برای بهره وری صرف سیاسی تبدیل نمایند…

*چهارشنبه 17 بهمن

در این روز مجموعاً 13 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

نشست‌های طعمه در سازمان مجاهدین خلق – قسمت دوم

محاکمه و تحقیر افراد در برابر جمع

در سازمان مجاهدین، نشست‌هایی به نام “شست‌های طعمه برگزار می‌شد که هدف آن تحقیر، سرکوب و شستشوی مغزی افراد بود. این نشست‌ها در قرارگاه باقرزاده برگزار می‌شد و مسعود رجوی، رهبر سازمان، نقش اصلی را در آن ایفا می‌کرد. در این نشست‌ها، فرد خاطی در برابر جمع ۲۵۰۰ نفره قرار می‌گرفت و به شدت مورد بازخواست و محاکمه قرار می‌گرفت. این نوع محاکمات بیشتر شبیه به یک بازی روانی و روحی بود که هدف آن شکستن شخصیت فرد و وادار کردن او به پذیرش “توبه” از اشتباهات فرضی خود بود.
در ابتدا، فرد خاطی برای گزارش‌خوانی به جلوی جمع آورده می‌شد و سپس مسعود رجوی شروع به بازخواست از او می‌کرد. بعد از آن، افراد حاضر در جلسه که همگی از پیش توجیه شده بودند، شروع به فحاشی و توهین به فرد می‌کردند. این توهین‌ها به قدری شدید بود که فرد مورد هدف احساس می‌کرد اگر زمین دهان باز کند، حتماً داخل آن می‌رود تا از این تحقیرها فرار کند.
افراد به مدت ۳ تا ۴ ساعت تحت فشار شدید روانی و لفظی قرار می‌گرفتند، به گونه‌ای که هر فردی که در آن نشست حضور داشت، به نوعی درگیر این فضا می‌شد و نسبت به فرد خاطی احساس نفرت و طرد ایجاد می‌کرد. این فشارها به گونه‌ای بود که فرد ممکن بود به شدت گریه کند، اما مسعود رجوی هیچ توجهی به وضعیت روحی او نداشت…

اردوگاه مرگ آشویتس، این بار در آلبانی

… در هزاره سوم، جهان شاهد تبلور آشویتس دیگر با عملکرد نوین و تفاوتی پلید ترعلیه انسانیت با نام اردوگاه “مانز” در نزدیکی همان منطقه اروپایی یعنی کشور آلبانی به سرکردگی مسعود رجوی می باشد.
این عملکرد نوین و تفاوت ها در ساختار نبوده بلکه اردوگاه “مانز” متعلق به سازمان تروریستی فرقه گرای رجوی همانند اردوگاه “آشویتس” شامل قرارگاه های متعددی است که فقط در شیوه های شکنجه اسرا تفاوت داشته یعنی جدا از شکنجه های جسمی افراد، شکنجه های روحی و به جای اتاق گاز، اسیران را در اتاق های موسوم به “دیگ و نشست های عملیات جاری” مورد آزار قرار داده آن هم با سبک و سیاق نوین.
اردوگاه آشویتس نازی جسم اسیران را یکباره میسوزاندند و تمام، اما اردوگاه مانز رجوی، ریشه و روح آدمی را میسوزاند و با اسارت ذهنی و عینی هر لحظه اسیران را به کام مرگ لحظه ای کشانده. همچنین خانواده های چشم انتظار را در دوری طولانی و ممانعت از دیدار عزیزانشان به استقبال انتظارهای طولانی میفرستند. اردوگاه مانز رجوی نیز با این وسعت اسارت ها، شکنجه های روحی و جسمی، کارهای اجباری طاقت فرسا و قطع ارتباط افراد با دنیای امروزی در قرن جدید آن هم در کشور آلبانی باید توسط سازمان یونسکو جنایت علیه انسانیت و بی رحمی شناخته و رسانه ای شود…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا