
*شنبه 17 خرداد
در روز شنبه جمعاً 8 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
گوشهای از فعالیتهای اعضای انجمن نجات آلبانی در روز عید قربان
… به مناسبت عید سعید قربان، انجمن نجات آلبانی با برگزاری نماز عید در مرکز شهر تیرانا و توزیع شیرینی این روز را گرامی داشتند که با استقبال گرم مردم رو به رو شد و فضایی سرشار از دوستی و صمیمیت را رقم زد. نمازگزاران با ابراز تشکر و قدردانی از تلاشهای اعضای انجمن، بر اهمیت این اقدام در تقویت ارتباطات انسانی و پیام عید قربان تأکید کردند. ما به تمامی مسلمانان، به ویژه ایرانیان و هموطنان مقیم آلبانی، عید قربان را تبریک میگوییم و امیدواریم پیام این روز همدلی و عشق در دلهایمان جاری شود.
فدایی فرقه؛ روایت تلخ انتحار و خودسوزی در سازمان مجاهدین خلق
… برخلاف تصور برخی تحلیلگران، سازمان مجاهدین خلق در زمینه ترویج و اجرای عملیاتهای انتحاری، نه یک پیرو بلکه پیشگام بوده است. آنچه امروز در عملکرد گروههایی مانند داعش و القاعده بهعنوان «الگوی انتحار» شناخته میشود، سالها پیش از ظهور این گروهها توسط فرقه رجوی در دهه ۶۰ شمسی بهکار گرفته شده بود؛ آن هم نه صرفاً برای مقابله با دشمن نظامی، بلکه علیه شخصیتهای مذهبی، نمازگزاران، مردم عادی و مسئولان نظام جمهوری اسلامی.
در واقع، سازمان در ترسیم چهرهای افراطی از «وفاداری مطلق» به رهبری خود، گامی فراتر از عملیات انتحاری برداشته و شیوهای نوینتر، رعبانگیزتر و عاطفیتر بهنام «خودسوزی» را بهکار گرفت؛ شیوهای که در آن فرد نه بهدنبال هدفگیری دشمن، بلکه در یک نمایش کاملاً تبلیغاتی، خویشتن را میسوزاند تا مظلومنمایی کند و فشار سیاسی بر دولتها وارد آورد.
… سازمان مجاهدین خلق، در مسیر پر پیچ و خم خود، با تکیه بر تکنیکهای فرقهای و استفاده از آموزههای مرگطلبانه، اعضای خود را نه به سوی زندگی و رهایی، بلکه به سوی نیستی سوق داده است. از انتحارهای سالهای آغازین انقلاب تا خودسوزیهای پاریس، همه و همه بیانگر این حقیقت تلخ است که فرقه رجوی، بیش از آن که «سازمان نجاتبخش خلق» باشد، ماشین مرگیست در خدمت بقاء رهبری مطلقگرای آن…
به یاد مادران چشمانتظار؛ در مرز خاموشی و ایستادگی
… صدها مادر ایرانی که فرزندانشان سالها در اسارت فرقه رجوی، پشت دیوارهای سیمخاردار و در اردوگاههایی مانند اشرف، لیبرتی و اکنون آلبانی محصور ماندهاند.
فرقهای که با ساختاری تمامیتخواه، نهتنها هویت و اختیار فردی اعضا را از آنان میگیرد، بلکه ارتباط عاطفی با خانواده را نیز «تهدیدی ایدئولوژیک» میداند و سرکوب میکند. این سیاست، به شکلی سیستماتیک و هدفمند، پیوندهای انسانی را از هم میگسلد تا فضای روانی وابستهساز فرقه، دوام یابد.
… نام این مادران، برای همیشه در حافظهی وجدان عمومی ما خواهد ماند؛ نمادی از صبر، درد، استقامت و عشقی بیپایان که هیچ مرزی نمیشناسد.
… وظیفه ماست که:
– افشاگری درباره واقعیتهای پنهان درون فرقه رجوی؛
– روشنگری درباره ماهیت ضدانسانی آن؛
– حمایت حقوقی و روانی از خانوادههای آسیبدیده؛
– و تلاش برای رساندن صدای این مادران به گوش نهادهای بینالمللی…
برخی از پایه ای ترین حقوق انسانی که در مجاهدین خلق ممنوع است – قسمت پایانی
رجوی برای رسیدن به اوهامی که در سر دارد از اعضای مجاهدین خلق به عنوان ابزار سوء استفاده می کند و با آنان مثل برده رفتار می نماید. او اعضا را از پایه ای ترین حقوق انسانی شان محروم نموده است … ممنوع بودن ازدواج و داشتن فرزند، ممنوع بودن تماس و دیدار با خانواده و اقوام، ممنوع بودن دسترسی به وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی، ممنوع بودن ارتباط با دنیای خارج از تشکیلات، ممنوع بودن دسترسی آزادانه به پزشک و امکانات پزشکی و ممنوع بودن خروج از تشکیلات
… رجوی می ترسید مبادا نفرات در صحبت با هم نسبت به حقایق آگاه شده یا آن که با هم همفکری کنند و با رشد آگاهی مسئله داری بالا رفته و در نتیجه درخواست جدایی نیز زیاد شود.
… اعضا مجبورند رجوی ها را مستمر به عنوان ناجی ستایش کنند و در مقابل، خودشان را هیچ و پوچ و منحرف بخوانند و بپذیرند که بدون وجود رجوی ها در گمراهی و تباهی بوده و به موجودات خبیثی تبدیل می شوند…
احدی برای مریم رجوی، بدون اجرت و مزد تره خرد نمی کند
… سازمان با صرف هزینه های هنگفت و رشوه به همه، موفق شد از لیستهای تروریستی خارج شود. از فردای سر برآوردن مافیائی سازمان مجاهدین، خرید شخصیت های سابق و لاحق با دلار و یورو آغاز شد، در هر مراسمی عده ای سخنران دلاری، دعوت می شدند تا به مجیزگویی مجاهدین پرداخته و از طرح کذایی 10 ماده ای مریم رجوی حمایت کنند. گاها، رقمهای پرداختی از سوی رجوی به سیاستمداران آمریکایی، بسیار سنگین است. رجوی و سازماناش، مدعی هستند که میخواهند حکومت ایران را به نام آزادی تغییر دهند. ادعایی عجیب که خود به ذات خود، دموکراسی در آن دیده نمیشود و مردم ایران آن را به هیچ میانگارند. از آنجایی که گروه تروریستی مجاهدین خلق، یکی از بهترین منابع و ابزار جنگ محرمانه و مخفیانه اسراییل علیه ایران است، خیلی طبیعی است که دوستان اسراییل در خاک آمریکا، اقدام به حذف نام این گروه از فهرست سازمانهای تروریستی بکنند، این همان بندناف وصل مجاهدین به اسرائیل غاصب است.
… حال در سایت های کذاب مجاهدین خلق ، از قول یک خودفروش ایتالیائی نوشته است که : ” امید مردم ایران امید ما هم هست”!
این سیاست بازهایی که مثل سرعت رشد قارچ ها بعد از باران ، یکی پس از دیگری سر بر می آورند، به همت دلار و یورو های اهدایی مریم رجوی است که در نزد مردم ایران ، به پشیزی نمی ارزد…
پرواز ذلت مسعود رجوی و سرآغاز مزدوری برای صدام
روز 17 خرداد سال 1365، در اوج جنگ ایران و عراق و در حالی که ایران تحت شدیدترین حملات موشکی عراق قرار داشت مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق تصمیمی جنجالی گرفت و با خروج از فرانسه به عراق رفت و با صدام حسین رئیس جمهور دیکتاتور وقت عراق دیدار و همکاری رسمی برقرار نمود.
… بعد از این پرواز ذلت، این سازمان رسما به عنوان ستون پنجم ارتش عراق شروع به فعالیت چه در جبهه های جنگ و چه در شهرهای ایران برای ارتش بعثی نمود و این ننگ تا ابد بر تارک سازمان مجاهدین حک گردید.
*یکشنبه 18 خرداد
9 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
اسماعیلهای قربانیشده به دست ابلیس
… رجوی ابلیسیست که اسماعیلها را نه برای مسیر عدالت و آزادگی، بلکه برای تقرب به قدرت، شهوت، سلطه و بقاء خود، به مسلخ برد. او با وعدههای کاذب، هزاران نفر را از خانوادهشان جدا کرد، زنان و مردان را از عواطف انسانی تهی کرد، مادران را از دیدار فرزندانشان محروم ساخت، و فرزندان را از آغوش پدر و مادر محروم نمود.
در مسلخ رجوی، فقط جسم اسماعیلها قربانی نشد؛ عقلشان، باورهایشان، عشقشان، جوانیشان، و حتی امیدشان نیز ذبح شد. زنان را بهنام “رهایی” از خانواده و عشق و مادری محروم کرد، مردان را در غل و زنجیر «مبارزه» دروغین اسیر ساخت، و کودکان را از پدر و مادر جدا نمود تا نسل تازهای تربیت کند.
… اما قربانی فقط آن اسماعیلهایی نبودند که در اشرف، لیبرتی یا آلبانی به بند کشیده شدند؛ خانوادههایشان نیز قربانی شدند. مادرانی که سالهاست پشت دربهای بسته اشرف و حالا در انتظار و امید برای رسیدن به عزیزانشان که اسیر سیاج اشرف3 هستند اشک ریختهاند، پدرانی که با امید و ناامیدی هر شب را صبح کردهاند، خواهران و برادرانی که هنوز صدای خنده کودکانه عزیزشان در گوششان طنین دارد، اما حالا جز عکسهای قدیمی چیزی برای دلداری ندارند.
… امروز، در قرن بیست و یکم، هنوز این مسلخ پابرجاست؛ اما این بار با نامهایی جدید، در فضای مجازی، با فریبهایی تازه. هنوز رجویها هستند، اگرچه در ظاهر «مجازی» شدهاند. هنوز جوانان هم وطنمان هستند که باید بیدارشان کرد، و هنوز خانوادههایی هستند که چشمانتظار بازگشتند…
سازمان مجاهدین خلق و نگاه ابزاری به زن
… نقش آفرینی زنان در سازمان مجاهدین، از سال 1346 با تشکیل گروه زنان که منصور بازرگان مسئول آن بود، شروع شد. زنانی به امید شرکت در مبارزه وارد این گروه شدند اما در ادامه به آلت دست کسانی مبدل شدند که ابتدا برایشان شاید هم مقدس بود. بعد از چندی در عمل دیدند که درون سازمان و روابط حاکم بر آن بسیار متفاوت از تصوراتشان قبل از پیوستن است. به عنوان مثال:
… تمام زنان به دستور مسعود رجوی در سال 1364 و 1368 ، در دو مرحله باید از همسران خود طلاق گرفته (بند الف انقلاب درونی مجاهدین) و به عقد رهبر دربیایند (بند ب انقلاب درونی مجاهدین)، در ادامه هر گونه ارتباط زنان با دنیای بیرون و خانواده و فامیل باید قطع کامل و بدون شکاف شود، زنان منتخب تشکیلات توسط مریم رجوی به خلوت مسعود رجوی برده شده و به این عمل منافی عفت، به قله رسیدن ایدئولوژیک زنان گفته می شد.
به دستور مریم رجوی، رحم های زنان درآورده شده، تا آخرین قطرات امید به زندگی در آنان کشته شود. مسعود رجوی در نشست های علنی زنان را “فتنه آفرین” توصیف می کرد!
فشارها به حدی بود که برخی زنان شروع به تقابل عملی با تشکیلات کردند، که نتیجه قابل پیش بینی بود، زنان به زندان های انفرادی برده شدند. بعد از آزادی از زندان نیز همه افسرده و خموده شده بودند، برخی زنان چنین وضعیت هایی را تحمل نکردند و دست به خودزنی، خودکشی و خود سوزی زدند…
در راه رسیدن به یک زندگی آزاد، انجمن نجات آلبانی در کنار شماست
پیامی به دوستانم در کمپ اشرف ۳
… آیا تا به حال زندگی بدون حرفها و باورهایی که رجویها به شما تحمیل کردهاند را تصور کردهاید؟ خودتان را از افکار پوسیده و جنایتکارانه رجویها رها کنید. نترسید! زندگی آزاد و بدون محدودیتهای تشکیلاتی، رهایی از بردگی جسمی، روحی و روانی رجویهاست.
برای شروع یک زندگی آزاد و دوباره، انجمن نجات در آلبانی به شما کمک خواهد کرد و هدف از این کمک صرفاً بشردوستانه و برای خانوادههای شما و رهایی خودتان است.
*دوشنبه 19 خرداد
در این روز کلاً 10 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
افشاگری تازه درباره رقص رهایی با مسعود رجوی
… مریم رجوی عامل اصلی ارتباط دادن زنان منتخب، با مسعود رجوی بود. این کودک سرباز پیشین ارتش رجوی، از این زن –که به گفته او در تشکیلات مجاهدین خلق بسیار مشهور است—روایتی نقل میکند که بسیار مشابه روایت بتول سلطانی از مناسک رقص رهایی است:
مریم رجوی با زن مورد نظر تماس میگیرد و او را به شرکت در نشستی در قرارگاه بدیع زادگان فرامیخواند. در این نشست دو زن دیگر از زنان عضو شورای رهبری نیز حضور دارند. در طول جلسه مریم رجوی این سه زن را توجیه میکند که برای “یگانه شدن با مسعود” آماده شوند. زنان مطابق دستورالعمل، آماده رابطه با برادر مسعود میشوند و به اتاق دیگری فراخوانده میشوند که رجوی با لباس خواب در آن حضور مییابد. ری ترابی تاکید میکند که عین جمله مسعود رجوی به زنان در آن جلسه این بود که “مادینگی تان را بیرون بریزید!”
… همین امر موجب شده است که آن زن مذکور هرگز نتواند به طور کامل از تشکیلات جدا شود چراکه تشکیلات او را تطمیع کرده است که در عین اینکه در آلبانی خانه و زندگی شخصی داشته باشد تحت سیطره تشکیلات باقی بماند. به شهادت ترابی، خروج از شورای رهبری مجاهدین خلق تنها با مرگ ممکن است. به این معنا که اگر زنی از شورای رهبری که از روابط غیراخلاقی جنسی با رهبر آگاه است، قصد جدایی داشته باشد، قرص سیانور در اختیار او قرار میگیرد تا بین مرگ و زندگی در فرقه یکی را انتخاب کند…
چگونه اسرائیل به اظهارات وزیر اطلاعات ایران واکنش نشان می دهد؟
روز 18 خرداد سال جاری رسانه های ایران اعلام کردند که وزیر اطلاعات ایران گفته است: “به زودی اسناد بدست آمده از اسرائیل را منتشر می کنیم.” وزیر اطلاعات همچنین بیان داشته است: “اسنادی که از رژیم صهیونیستی به دست آوردیم مربوط به تأسیسات اتمی آنهاست”. اسماعیل خطیب همچنین گفت: “اسناد کامل هستهای بدست آمده و منتقل شده است”. وی عنوان کرد: “اسنادی در رابطه با امریکا، اروپا و سایر کشورها هم به دست آمده است”. وزیر اطلاعات گفت: “اسناد بدست آمده موجب قدرتمندی آفندی کشور می شود.”
… به دنبال خبر منتشره از جانب وزیر اطلاعات ایران، سازمان مجاهدین خلق بلافاصله اعلام نمود: “روز سه شنبه 20 خرداد 1404 نمایندگی شورای ملی مقاومت ایران در آمریکا بر اساس اطلاعات جدیدی که سازمان مجاهدین خلق اخیرا از داخل ایران به دست آورده است، در مورد پروژه مخفی رژیم ایران برای ساختن بمب اتمی کنفرانس مطبوعاتی دیگری برگزار می کند.”
… طبق سیاق ثابت، اسرائیل و آمریکا برای مقابله با شکست اطلاعاتی خود در برابر ایران، یک گروه ظاهرا ایرانی که تمام مرزهای خیانت به کشور را درنوردیده است را به عنوان پوشش اطلاعات ساختگی خود وارد می کنند…
با حذف تصاویر دیدار با صدام، ننگ مزدوری از پیشانی رجوی پاک نخواهد شد
… تا وقتی که صدام هنوز سرنگون نشده بود دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق تا توانستند درباره ورود رجوی به عراق و استقبال آنچنانی مقامات عراقی از او و دیدارش با صدام تبلیغ می کردند و آن را نشانه اهمیت تشکیلات مجاهدین خلق می شمردند. خود رجوی هم تا قبل از سرنگونی صدام در نشست های مختلف با آب و تاب از ملاقات هایش با صاحب خانه (عنوانی که رجوی برای صدام و دولت عراق به کار می برد) و انواع امکاناتی که دولت صدام در اختیار تشکیلات مجاهدین خلق قرار می داد، سخن می گفت.
… امسال در سالگرد ورود رجوی به عراق، دستگاه تبلیغاتی مجاهدین خلق در حالی که برای این سفر خائنانه تبلیغ می کند، اما تمام تصاویر و فیلم های استقبال مقامات ارشد دولت صدام از رجوی در فرودگاه بغداد و دیدار رجوی با صدام بعد از ورودش به عراق را حذف کرده اند. احمق ها فکر می کنند با حذف این تصاویر از تبلیغات خودشان، مردم ایران آن خیانت را فراموش خواهند کرد!…
*سه شنبه 20 خرداد
در این روز 8 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
استفاده ابزاری رجوی از آیات قران
… مسعود رجوی با سوءاستفاده از سوره ابراهیم دشمنی خود با خانواده ها را توجیه و اعضای مجاهدین را مجاب به دشمنی با پدر و مادر خونی خود می کند و اینگونه شد که در سال هایی که پدر و مادرها به پشت سیاج اشرف در عراق می رفتند، اعضا را مجبور می کرد که برای اثبات این انزجار به سر و صورت پدر و مادرشان سنگ بزنند و اینگونه هم شد.
این سوءاستفاده رجوی از قرآن در جاهای دیگری هم برای توجیه عملکرد ضد بشری خود مورد استفاده قرار داده است که به یک مورد آن که در سازمان رخ داده و یک عمل زشت و غیر عرف بوده اشاره می شود.
مسعود رجوی برای تصاحب مریم عضدانلو در سال 1364 و گرفتن مریم از شوهر شرعی اش مهدی ابریشمچی از سوره مریم و سوره نساء مایه گذاشت و خود را با پیامبر(ص ) مقایسه و مریم را با زن پسر پیامبر مقایسه کرد که پیامبر او را به عقد خود درآورده بود!
در یک کلام رجوی برای رسیدن به امیال خود قرآن را ابزار قرار داده و در عملیات های نظامی و تروریستی و انتحاری آیه هایی از قرآن را با ضرورت اعمال روزمره خود تفسیر کرده و مورد سوء استفاده قرار داده است.
تمام عملیات های ترور و کشتار و آدم کشی را با آیه قرآن توجیه می کرده است.
کودکی که نبود؛ روایت نسل سوخته در اردوگاههای فرقه رجوی
در میان روایتهای تلخ از فعالیتهای فرقه رجوی، یکی از زوایای کمتر پرداخته شده اما عمیقاً تکاندهنده، سرنوشت کودکانی است که در اردوگاههای این فرقه، به ویژه در اشرف و لیبرتی، رشد یافتند یا از والدینشان جدا شدند. این کودکان، قربانیان خاموش ایدئولوژیای شدند که خانواده را دشمن مبارزه تلقی میکرد و کودک را ابزاری برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی میدانست.
… سرنوشت کودکان گمشده در فرقه رجوی، فاجعهای انسانی است که نباید فراموش شود. روایتهای این نسل میتواند وجدان جهانی را بیدار و توجه نهادهای بینالمللی را جلب کند. رسالت انجمن نجات این است که صدای این قربانیان را بلندتر و رساتر به گوش جهان برساند؛ کودکانی که حق داشتند بازی کنند، نه مبارزه، رشد یابند نه تبعید شوند، و دوست بدارند نه فراموش شوند.
عزیمت یا اخراج؟!
نگاهی به واقعیت فرار رجوی از فرانسه در خرداد ۱۳۶۵
در تاریخ تحریف شدهای که فرقه رجوی با مهارت خاصی از آن استفاده میکند، بسیاری از وقایع به عمد وارونه جلوه داده شدهاند تا چهرهای قهرمانگونه و حماسی از خائنی ترسخورده و پناهجو بسازند. یکی از نمونههای برجسته این تحریف، داستان خروج مسعود رجوی از فرانسه در خردادماه ۱۳۶۵ است؛ رویدادی که دستگاه تبلیغاتی فرقه آن را “عزیمت” به عراق و “قرار گرفتن در کنار خاک میهن” مینامد، در حالی که واقعیت چیزی جز اخراج سیاسی و امنیتی از سوی دولت فرانسه نبود.
… فرقه رجوی تلاش میکند با واژهسازیهایی نظیر “عزیمت”، “جوار خاک میهن” بر حقیقت تلخ این جابهجایی پرده بکشد. اما واقعیت را نمیتوان برای همیشه در پشت واژگان ساختگی پنهان کرد. عزیمت وقتی در چارچوب اخراج و پناهجویی نزد دشمن متجاوز صورت گیرد، دیگر بار ارزشی ندارد؛ بلکه نشانهای از ورشکستگی سیاسی، اخلاقی و ایدئولوژیک است.
توهمات مریم و مسعود رجوی
مریم و مسعود رجوی، آن چنان در توهمات غرق شده اند که خود را نقطه ثغل دنیا می دانند. آنها که فرمانروایی کوچکی برای خود ترتیب داده اند و چند صد نفر را به اسارت گرفته اند و بر آنها حکمرانی می کنند، گمان می کنند به همین ترتیب می توانند قدرت بزرگتری را به دست بگیرند و ولعشان در بزرگنمایی و به اسارت کشیدن انسان ها را در حد اعلا به جای بیاورند.
… اگر به محتوای دور همی های مختلف مریم قجر دقت کرده باشیم همه در یک حرف مشترک هستند ابتدا از طرح ده ماده ای مریم قجر حمایت می کنند و بعد باید از مریم رجوی تعریف کنند اگر همان موقع به چهره مریم قجر نگاه کرده باشید در خواهید یافت که چگونه از این تعریف کردن لذت می برد و انگاری معتاد این تعریف کردنها شده است .
… مریم قجر وقتی در جایگاه رئیس جمهوری مادام العمر قرار گرفت خودش را گم کرده و معتاد به این شده که از وی تعریف کنند و او را یگانه زن مبارز!!! قلمداد کنند و مشتی از اطرافیانش هم برای اینکه به زندگی کثیف خود ادامه دهند از مریم قجر زن جنایت کاری که اکنون برای همه ماهیت اش روشن شده تعریف و تمجید کنند…
*چهارشنبه 21 خرداد
در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
گزارش کنفرانس بزرگ انجمن نجات آلبانی در پوگرادس
انجمن نجات آلبانی به همت و علاقه خانم اشپرسا مسئول انجمن زنان روشنفکر در آلبانی در جهت رساندن صدای مادران و خانواده های چشم انتظار، کنفرانسی در شهر پوگرادس برگزار کرد.
در این کنفرانس که از روز قبل با پخش بروشور توسط اعضای آلبانیایی انجمن نجات برای شرکت در آن اطلاع رسانی شده بود، حدود صد زن و مادر آلبانیایی شرکت داشتند.
… مجری با معرفی انجمن نجات آلبانی، برنامه را با پخش مستند مادر، عشق و جدایی آغاز و در ادامه آقای آلدو سولولاری درباره اهداف انجمن و وضعیت سازمان مجاهدین در طول تاریخ به تفصیل صحبت کرد و خواهان کمک حاضرین برای رسیدن به اهداف انسانی انجمن در مقابل سازمان مجاهدین شد…
ردپای مالی فرقه رجوی در بازار سیاه اروپا
فرقهها برای تداوم بقای خود نه تنها به ایدئولوژی متعصبانه، بلکه به منابع مالی پنهان و غیرقانونی نیاز دارند. سازمان مجاهدین خلق ایران (فرقه رجوی) نمونهای واضح از چنین ساختاری است که با بهره گیری از روشهای مبهم، منابع مالی گستردهای در اختیار دارد.
… ساختار مالی فرقه رجوی ترکیبی از کمکهای مشکوک، فعالیتهای غیرقانونی و سوءاستفاده از اعضاست. این شبکه مالی تاریک نهتنها بقای فیزیکی سازمان، بلکه تداوم جنگ روانی آن را تضمین کرده است. افشا و پیگیری قضایی این فعالیتها میتواند گامی اساسی در فروپاشی ساختار پشتپرده این فرقه باشد.
چرا پایان کار مجاهدین خلق در هر کشور به اخراج ختم میشود؟
در تاریخچه فعالیتهای فرقه رجوی، یک الگوی تکرارشونده به وضوح دیده میشود: پایان حضور این گروه در هر کشور با اخراج، درگیری امنیتی یا فشارهای دیپلماتیک و قضایی همراه است. از فرانسه تا عراق و آلبانی، این سازمان نه تنها نتوانسته در یک چارچوب قانونی و شفاف فعالیت کند، بلکه بارها و بارها بهعنوان تهدیدی برای امنیت داخلی و نظم عمومی شناخته شده است.
… سؤال اساسی اینجاست: چرا رجوی به جای تطبیق با قوانین کشور میزبان، همواره در مسیر تقابل و درگیری حرکت میکند؟ دلیل این رفتار را میتوان در ماهیت بسته، مخفیکارانه و ایدئولوژیک فرقه جست و جو کرد. فرقه رجوی بهعنوان یک ساختار شبه نظامی، علیرغم منزوی شدن و خلع سلاح هیچگاه حاضر نبوده بدون قانون شکنی و دردسرسازی زیر بار شفافیت، بازرسی قانونی یا تعامل آزاد با دنیای بیرون برود. هرگونه حضور نیروهای امنیتی، تهدیدی علیه ساختار بسته و رازداری مطلق این فرقه تلقی میشود.
… فرقه رجوی با سرمایهگذاری گسترده در لابیگری، پرداختهای سخاوتمندانه به سیاستمداران بازنشسته، و وعدههای پوچ در زمینه “آلترناتیو دموکراتیک” بودن، سعی در خرید مشروعیت دارد. برخی سیاستمداران نیز که منافع مالی یا سیاسی کوتاهمدت برایشان اولویت دارد، این ریسک را به جان میخرند؛ حتی به قیمت نادیدهگرفتن سابقه سیاه این گروه در خشونت، نقض حقوق بشر و وابستگی به دیکتاتوریها…