کودکی که نبود؛ روایت نسل سوخته در اردوگاه‌های فرقه رجوی

مقدمه

در میان روایت‌های تلخ از فعالیت‌های فرقه رجوی، یکی از زوایای کمتر پرداخته‌ شده اما عمیقاً تکان‌دهنده، سرنوشت کودکانی است که در اردوگاه‌های این فرقه، به‌ ویژه در اشرف و لیبرتی، رشد یافتند یا از والدین‌شان جدا شدند. این کودکان، قربانیان خاموش ایدئولوژی‌ای شدند که خانواده را دشمن مبارزه تلقی می‌کرد و کودک را ابزاری برای استفاده سیاسی و تبلیغاتی می‌دانست.

۱. تولد در اشرف؛ تولدی بدون هویت

بسیاری از کودکان در اردوگاه اشرف به دنیا آمدند، اما به‌جای دریافت شناسنامه، آموزش، محبت و هویت فردی، در محیطی بسته، نظامی و بی‌رحم بزرگ شدند. ساختار ایدئولوژیک فرقه، کودکی را نه به ‌عنوان یک دوره رشد انسانی، بلکه یک “انحراف از مبارزه” تلقی می‌کرد.

۲. جداسازی از والدین به ‌نام انقلاب

یکی از دردناک‌ترین اقدامات فرقه رجوی، جداسازی اجباری کودکان از والدین‌شان بود. این کودکان عمدتاً به کشورهای اروپایی (به‌ویژه آلمان، هلند و سوئد) فرستاده شدند، اغلب با هویت جعلی یا تحت پوشش پناهندگی. هدف، شکستن وابستگی‌های عاطفی والدین به خانواده و تقویت وفاداری مطلق به سازمان بود.

۳. بحران هویت و سرگذشت تلخ نسل دوم

بسیاری از این کودکان که بعدها در اروپا بزرگ شدند، با بحران‌های شدید روانی و هویتی مواجه شدند. آن‌ها نه به ‌درستی خانواده‌ای داشتند، نه تعلق فرهنگی، نه حمایت قانونی. تعدادی از آن‌ها پس از سال‌ها تلاش توانستند خانواده‌های واقعی خود را بیابند، اما بیشترشان هنوز درگیر خلأهای روحی و ناهنجاری‌های رفتاری هستند.

۴. شهادت‌ها و مستندات از دل تبعید

در سال‌های اخیر، شماری از این کودکان که اکنون بزرگ‌سال شده‌اند، با نوشتن خاطرات یا انجام مصاحبه‌هایی پرده از حقایق تلخ گذشته برداشته‌اند. برخی از آن‌ها از سوءاستفاده‌های روانی و حتی جسمی سخن گفته‌اند. این شهادت‌ها اسنادی ارزشمند برای پیگرد حقوقی و بین‌المللی این فرقه محسوب می‌شوند.

۵. سکوت جامعه جهانی – فریادی که شنیده نشد

با وجود تمام شواهد، نهادهای حقوق بشری بین‌المللی کمتر به این جنایات توجه کرده‌اند. نبود مستندسازی گسترده، پیچیدگی‌های قانونی و نفوذ رسانه‌ای سازمان، دلایل این سکوت بوده است.

نتیجه‌گیری

سرنوشت کودکان گمشده در فرقه رجوی، فاجعه‌ای انسانی است که نباید فراموش شود. روایت‌های این نسل می‌تواند وجدان جهانی را بیدار و توجه نهادهای بین‌المللی را جلب کند. رسالت انجمن نجات این است که صدای این قربانیان را بلندتر و رساتر به گوش جهان برساند؛ کودکانی که حق داشتند بازی کنند، نه مبارزه، رشد یابند نه تبعید شوند، و دوست بدارند نه فراموش شوند.

عباس جعفری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا