سه شنبه, ۱۸ آذر , ۱۴۰۴
خاطرات مالک بیت مشعل – قسمت سوم 01 آذر 1397

خاطرات مالک بیت مشعل – قسمت سوم

در قسمت قبل توضیح داده بودم که سازمان مجاهدین در واقع ما را در تشکیلات سازمان به خبرچین و جاسوس یکدیگر تبدیل کرده بودند که باید در طول روز و شب دنبال موضوعی برای خبرچینی و جاسوسی از دوست و همرزم خودمان می گشتیم تا روز بعد در نشست مغزشویی مطلبی برای بیان جلوی مسئول […]

خاطرات مالک بیت مشعل – قسمت دوم 30 آبان 1397

خاطرات مالک بیت مشعل – قسمت دوم

وقتی ما در ورودی سازمان مجاهدین رسیدیم، شب برای ما جشن گرفتند و قبلش ما را صدا کردند و به ما لباس فرم سبز ارتش آزادیبخش دادند. در واقع جشن برای لباس های ارتش آزادی بخش بود ونه ما. بعد از این جشن ما به مدت سه هفته در قسمت ورودی سازمان بودیم و در […]

برای آنانی که هنوز سازمان مجاهدین خلق را نمی شناسند 26 آبان 1397

برای آنانی که هنوز سازمان مجاهدین خلق را نمی شناسند

خاطرات من با سلام حضور همه دوستان عزیز همانطور که در اعلامیه اعلام جدایی خودم از فرقه رجوی گفته بودم به زودی در اسرع وقت خاطرات خودم را بر آنچه که در چند دهه گذشته بر من گذشت را درجهت تنویر افکارعمومی مخصوصا نسل جوان عزیز کشورم به اشتراک خواهم گذاشت. من غلامعلی میرزایی متولد […]

خاطرات محمد عظیم میش مست 21 آبان 1397

خاطرات محمد عظیم میش مست

همانطور که در اعلام جدایی خودم گفتم با توجه به آنچه که در این سالیان سیاه برمن و امثال من گذشت بر آن شدم که صدای خفته و خسته قربانیان آن سالیان فریب شوم و حداقل تلاشی در راستای تنویر افکارعمومی کشورم وجامعه ایرانیان بخصوص نسل جوان کشورم انجام داده باشم از این رو تصمیم […]

وعده دروغ مسعود رجوی به حسین مشعوف 20 آبان 1397

وعده دروغ مسعود رجوی به حسین مشعوف

مسعود رجوی چوپان دروغگویی بود که دروغ  هایش پایانی نداشت، چه در مورد مبارزات و بازگشت به ایران، چه در مورد همکاری هایش با صدام و چه در بیان مسائل ایدئولوژیک و سیاسی. انگار ذات او را با فریب و دروغ آمیخته بودند. او حتی قرآن را هم اینگونه تفسیر می کرد. تمام این تلاش […]

وقتی «فرشته» از اشرف جدا شد 14 آبان 1397

وقتی «فرشته» از اشرف جدا شد

دو ساله بود که همراه با پدر و مادرش به کمپ اشرف رفته بود. ۷ سالش بود که در سال ۱۳۷۰ به همراه بقیه بچه ها فرستادنش به اروپا نزدیک خانواده خارجی. چند سالی را با آن خانواده که به فرزندی قبولش کرده بودند زندگی می کرد. ۱۴ساله بود که دوباره به کمپ اشرف او […]

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین – قسمت ششم 09 آبان 1397

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین – قسمت ششم

رجوی که همواره در توهم بود فکرمی کرد با انتخابات مجلس عراق نخست وزیر مورد علاقه اش که ایاد علاوی بود بر سرکار خواهد آمد و می تواند با او برای ماندن فرقه درعراق به توافق برسد که این رویای رجوی هم درنهایت محقق نشد. چیزی نگذشت که مسئولین صحبت ازآمدن خانواده های اعضا به […]

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین خلق – قسمت پنجم 02 آبان 1397

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین خلق – قسمت پنجم

در قسمت قبل گفتم که در مهمانی از افسران آمریکایی مسئولین فرقه از دختران جوان تشکیلات برای پذیرایی از آنها استفاده کردند. بهرحال بعد از مواجه شدن با ان صحنه وقتی به مقر برگشتم بشدت متناقض شدم و هضمش برایم سخت وجای سوال بود که چی شد؟ سازمانی که سالها در گوشمان میخواند خواهران مجاهد […]

عظیم میش مست: چشم و گوش ما در آلبانی روشن شد 28 مهر 1397

عظیم میش مست: چشم و گوش ما در آلبانی روشن شد

به دنبال موج جدید جدایی اسیران از فرقه رجوی، باز هم یکی دیگر از اعضای این فرقه به طور رسمی اعلام جدایی کرد. به گزارش فراق، متن نامه جدایی”عظیم میش مست” که امروز توسط وی منتشر شد به شرح زیر است. اینجانب محمد عظیم میش مست که از سال ۶۸ درعضویت تشکیلات فرقه رجوی بوده […]

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین – قسمت چهارم 23 مهر 1397

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین – قسمت چهارم

همانطور که گفتم قبل از شروع حمله آمریکا به دستور رجوی در مرزها مستقر  شدیم تا درصورت حمله آمریکا به عراق ما هم به سمت مرزهای ایران رفته و امر سرنگونی را محقق کنیم اما بعد ازچند هفته همچون لشکر شکست خورده وبا بجا گذاشتن تعدادی کشته و مجروح و تعداد زیادی از ادوات جنگی […]

وحشت بی پایان رجوی ازافشاگری جدا شدگان از فرقه اش 19 مهر 1397

وحشت بی پایان رجوی ازافشاگری جدا شدگان از فرقه اش

قسمت پایانی گفتگو با خانم فرشته هدایتی از اعضائ شورای رهبری جدا شده از سازمان مجاهدین خلق جمعبندی کوتاه مجری تلویزیون ایران فردا وقتی امروز به سرنوشت مجاهدین و سازمان نگاه می کنیم بسیاری جان دادند، بسیاری عمر و آینده خود را از دست دادند، بسیاری هنوز درغفلت هستند و بسیاری امید وار و وفادار، […]

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین خلق – قسمت سوم 19 مهر 1397

خاطرات دوران اسارت در فرقه مجاهدین خلق – قسمت سوم

همانطور که گفتم سران سازمان هرگونه اعتراضی را به بهانه پوشالی”سرنگونی نزدیک است” سرکوب می کردند. چون اعتراض در مناسبات با منافع فرقه در تضاد بوده و باعث می شد واقعیت ها برای همه مشخص شود.واقعا هم معلوم بود که ما با سلاح های فرسوده و نفرات کم نمی توانستیم کاری کنیم. این یک واقعیت […]

blank
blank
blank