دانشگاه فروغ جاویدان!!!
خاطرات سیاه ، محمدرضا مبین – قسمت پنجاه وسوم نزدیک یک هفته طول کشید تا توانستم اندکی خاطرات ملاقات با خانواده ام را موقتا در گوشه ذهنم پنهان کنم. اما مگر می شد نزدیک ترین اقوامت را فراموش کنی. از صبح تا شب تنها فکر وذکرم مادر و پدرم بود، بخوبی نمی دانستم که آیا […]
نامه اعتراضی خانواده های دردمند وچشم انتظارگیلک به نخست وزیرآلبانی
با سلام وعرض ادب واحترام خدمت آقای ادی راما نخست وزیرآلبانی هنوزمرکب بهره وری فرصت طلبانه یک فرقه خطرناک تروریستی با محوریت مریم رجوی ازحضورنابخردانه رییس جمهورکشورتان آقای ایلیرمتا دراسارتگاه مانزآلبانی خشک نشده که درکمال تاسف وحیرت مواضع مشکوک ومرموزجنابعالی را ازتریبون مجمع عمومی ملل متحد شنیدیم مبنی براینکه شما ازرفتاراخلال گرایانه ایران وطبعا خانواده […]
در این چند خط
دشمنی هیستریک رجوی ها با خانواده اخیرا آقای حمید قنبری متن زیر را در اینترنت گذاشتند : “سلام و خسته نباشید ؛ من حمید قنبری آرا فرزندعبدالعلی قنبری آرا و پری محمدی هستم که در حال حاضر در آلمان زندگی می کنم. والدینم مرا در حالیکه نوجوان کم سن و سالی بودم به عراق و […]
با دیدن عکس فرشته شوکه شد
ملاقات با خانواده فرشته محمدی زاده ( گرفتار در سازمان ضد خانواده مجاهدین ) خانواده ، تشکل و کانونی که هزاران بار توسط سرکرده سازمان ضد خانواده مجاهدین دشنام داده شد و آن را کانون فساد نامید و این در صورتی است که هر انسان آزاده ای به صراحت نقش سازنده آن را می داند […]
بوی مهر مادری
نامه مرضیه بقایی، به برادرش محمدبقایی برادر عزیزم سلام بازهم بوی مهر آمد، اما نه آن بوی مهر مدرسه، صحبت از بوی مهر مادری است، مادری که به دنبال نشانه ای از دلبندش می گردد. محمد بقایی، برادر خوبم سالهاست که چشم انتظار دیدنت هستیم و به دنبال نشانه ای ازتو می گردیم. در اواسط […]
قصه پر غصه پدران و دختران در تشکیلات مجاهدین خلق
شاید ماجرای دردناک مصطفی محمدی و دخترش سمیه را که گهگاه در رسانه های گوناگون منتشر می شود، شنیده باشید. مصطفی و همسرش محبوبه بیش از بیست سال است که برای آزادی دخترشان از چنگال فرقه رجوی تلاش می کنند. آن ها تجربیات تلخی در کانادا، عراق و آلبانی از سر گذرانده اند اما اجازه […]
آنقدر برایت می نویسم تا نقشه های شوم شان نقش بر آب شود
پیام به علی قلیزاده عضو اسیر رجوی سلام علی جان خوبی برادر؟ امیدوارم هرکجاهستی تنت سلامت باشد. ما همه خوبیم خداروشکر. حتما باخودت میگی چه عجب خواهر کوچولوی من یادی از من کرده است. حق داری غیبت داشتم به بزرگی خودت ببخش. اما این غیبت من دلیل فراموش کردن داداش خوبم نبوده. از برادرم بابت […]
تعهد به میهن، محمود را به جبهه ها بازگرداند
قسمتی از مصاحبه با خانم طاهره ابراهیمی مادر محمود ذوالقدری (محل تولد: قزوین – اسیر در فرقه رجوی) محمود هجده سال داشت که به سربازی رفت. یک ماه از خدمت سربازی اش مانده بود که از ناحیه پا به شدت مجروح شد و مدتی در بیمارستان بستری بود. مدتی هم برای تکمیل دوره ی درمان […]
باز هم مادری چشم به راه ، رخ در خاک کشید
تا کی باید این فراق ها و جدائی ها ، ادامه پیدا کند؟ چرا رجوی ها، از این مرگ ها سیراب نمی شوند ؟ سکوت مدعیان حقوق بشر تا به کی ؟ آیا سکوت در مقابل ظلم، همدستی با ظالم نیست؟ چه کسانی دست در این جنایت و جدائی ها دارند؟ محمدرضا صدیق با نام […]
من همان سامرای چهل ساله ام که هنوز محبت پدری را نچشیده
قسمتی از مصاحبه با خانم سمیرا شهسوار دختر اسماعیل شهسوار ( متولد: 1331 محل تولد: استان گلستان، بندر گز، روستای سوته ده – اسیر در فرقه رجوی) سمیرا خانم به همراه همسر گرامیشان آقای علی شهسوار به انجمن نجات تهران تشریف آوردند و گفتگویی صمیمی و دوستانه داشتیم. حضور ایشان و حرف های سرشار از […]
دیدار با خانواده مقصود محمدزاده
در یک دیدار بسیار صمیمی و دوستانه آقای بخشعلی علیزاده با خانواده مقصود محمدزاده که از اسرای در بند فرقه رجوی است به بحث و تبادل نظر در رابطه با وضعیت اسرا در کمپ” آشوویتس” مسعود و مریم رجوی در کشور آلبانی و نحوه کمک خانواده ها به عزیزانشان پرداختند. در این ملاقات سه ساعته […]
مستند چیزی شبیه افسانه – قسمت نهم
مستند چیزی شبیه افسانه روایت زندگی پدران، مادران و دیگر اعضای خانواده ی اسیران مجاهدین خلق می باشد که سالها رنج و اندوه دوری و بی خبری از عزیزانشان را به دوش کشیده اند. این مستند گوشه ای از عشق و علاقه مادرانه و عاشقانه و صبوریهای پدرانه ای را به تصویر می کشد که […]