کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت دوم
در قسمت قبل از ورود به محوطه تیف گفتم که تعداد زیادی از دوستان سابق سراغ من آمدند. آنها همه دوستانی بودند که سالها با من در تشکیلات مجاهدین خلق و پادگان اشرف به اسارت گرفته شده بودند. همان هایی که تحت تاثیر تبلیغات مسئولین مجاهدین خلق انتظار داشتم اجساد آنها را با شکم های […]
کمپ موسوم به تیف اولین دریچه آزادی – قسمت اول
بعد از مصاحبه اولیه و خوردن یک وعده غذای آماری (غذای بسته بندی پرسنل ارتش آمریکا) با خودرو هامر به سمت تیف حرکت کردیم. تیف یا کمپ استقرار موقت اعضای جداشده از مجاهدین خلق برایم هنوز یک معما بود، در درون مناسبات که بودم تبلیغات وحشتناکی حول آنجا و مناسبات اعضای جداشده ای که در […]
مرثیه ای از سر عذر تقصیر برای مادرم – قسمت پایانی
در قسمت اول به این اشاره کردم که بی توجه به وخامت حال مادرم تمام هم و غم و فکرم پیشبرد اهداف مجاهدین خلق بود و دیگر نسبت به وضعیت مادر که روز به روز وخیم تر میشد بی تفاوت شده بودم… کلاس نهم دبیرستان بودم که به دریای خروشان انقلاب پیوستم. از دوران ورود […]
مرثیه ای از سر عذر تقصیر برای مادرم – قسمت اول
امروز 23 مرداد، بیست و نهمین سالگرد رحلت مادر است. جالب است که تاریخ تولدش هم 31 مرداد بود. یعنی تولد و وفاتش هر دو مردادماه بود. روحش شاد و یادش گرامی. او نماد و سمبل مهربانی، دلسوزی و احساس مسئولیت در مقابل سختی ها و ناملایمات زندگی بود. سالروز رحلت و پرواز آسمانی او، […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت پایانی
سرکوب مردم ناراضی عراق توسط دولت وقت آن کشور و تقسیم کاری که به این منظور میان مجاهدین خلق و رژیم صدام حسین انجام شده بود را در قسمت قبل مرور کردم. تا حدود زیادی خیال صدام بابت نا آرامی های استان دیالی و مناطق شمالی راحت شد و عمده قوای سرکوبگر خود را به […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت پانزدهم
در قسمت قبل از تصمیم نهایی رجوی مبنی بر حمایت از صدام و دولت عراق گفتم، او به نیروهای کردی هشدار داد که تحت هیچ شرایطی از مسیر دیالی برای عبور و رسیدن به بغداد استفاده نکنند چون این منطقه حریم حفاظتی و امنیتی مجاهدین خلق محسوب میشود. با تقسیم کار بین مجاهدین خلق و […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت چهاردهم
در قسمت قبل از درخواست دولت عراق از مجاهدین خلق برای کنترل اوضاع عراق گفتم. مسعود رجوی که در مقابل این درخواست صدام نمی توانست پاسخ منفی بدهد و از طرف دیگر افزایش نا آرامی ها و از بین رفتن ثبات سیاسی و نظامی عراق را بسود خودش نمی دید با یک سناریو ساختگی دست […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت سیزدهم
در قسمت قبل از تلفات سنگین عملیات فروغ جاویدان و از همه بدتر شکست مفتضحانه نظامی و بازگشت ذلیلانه به خاک عراق گفتم. کمر اعضایی که توانسته بودند با هزار زحمت جان خود را بدست گرفته و از صحنه جنگ بگریزند و خود را به خاک عراق برسانند بکلی شکسته بود. دیگر برای کسی دل […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت دوازدهم
در قسمت قبل گفتم که پس از وارد شدن به عراق می دیدم آنچه در درون تشکیلات و قرارگاه اشرف که ظرف و خاستگاه عینی محقق کردن آن شعارها می توانست باشد همه چیز در نقطه عکس قرار گرفته است. در یک وضعیت دوگانه ای قرار گرفته بودم. از یک سو می دیدم تمامی آن […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت یازدهم
در قسمت قبل از حضور در خاک عراق و پادگان اشرف و همکاری نظامی با ارتش عراق گفتم که هر روز بیش از گذشته ذهن من را به خود مشغول می کرد. یکبار که در اتاق کشیک عملیات نشسته بودم، در تنهایی و خلوت خودم تمامی پروسه گذشته از نقطه انتخابم تا پروسه جذب و […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت دهم
در قسمت قبل تا آنجا گفتم که فرمانده به من گفت که سوالاتی در مورد نحوه قطع ارتباط در فاز نظامی و بعد پروسه دوران زندگی مخفی داریم که به اتاق مسئول گزینش میروی و پاسخ می دهی. در آن لحظه تعجب و نوعی بی اعتمادی نسبت به خودم در ذهن مسئول پذیرش احساس کردم […]
۳۰ خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت نهم
در قسمت قبل گفتم که به اتفاق یک گروه 15 نفره وارد فرودگاه کراچی شدیم در حالیکه پاسپورت ها و بلیط هایمان در دست یکی از مسولان سازمان که مسولیت اعزام ما به عراق را برعهده داشت، بود. سوار هواپیما شدیم و بسمت عراق حرکت کردیم. فرمانده پذیرش بعد از توجیهات اولیه برنامه روزانه قرارگاه […]