نامه محمد سلامی به برادرش رضا اسیر در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
رضا جان برادر عزیزم سلام امیدوارم حال شما خوب باشد. خاطراتی که با هم داشتیم فراموش شدنی نیست. نمی دانم الان در کمپی که زندگی می کنی در چه وضعیتی هستی؟! چندین سال است با من تماسی نگرفتی. اوایل گمان می کردم رفتی و پشت سرت را نگاه نکردی و خانواده خودت را به فراموشی […]
نامه مرتضی بلالی به برادرش رضا بلالی در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
برادر عزیزم رضا جان سلام امیدوارم که حالت دور از ما خوب باشد و سالم باشی. نمیدانی چقدر دلم برایت تنگ شده است. امروز که با خواهرمان در مورد تو صحبت میکردیم، تصمیم گرفتم این نامه را برایت بنویسم. راستش را بخواهی دلم برای شما تنگ شده است. کاش میشد که زمان به عقب بازگردد […]
نامه منتهی زهرایی به فرزندش مصطفی قائدی در کمپ آلبانی
مصطفی سلام فرزند عزیزتر از جانم چرا جواب نامه های مرا نمی دهی؟! من مادرت هستم. این همه برای تو زحمت کشیدم و بزرگت کردم. این حق من نیست که یک تماس با من بگیری؟! من نگران وضعیت جسمی شما هستم. نمی دانم در چه وضعیتی هستی. روزی با خودم فکر می کردم که در […]
درد دل زهرا قلیزاده برای برادر اسیرش علی قلیزاده
سلام داداشی جونم. حالت خوبه؟! خداروشکر که سلامت هستی. به لطف خدای مهربان اعضای خانواده از جمله پدر حالشان خوب است و برایت سلام گرم می رسانند. علی جان میدانم در نوشتن نامه برای برادر عزیزتر از جانم تاخیر داشتم. تقریبا حدود چهل از زمانی که آخرین نامه در خصوص تماس تصویری با برادرمان محمود […]
دلنوشته ای از برادر چشم انتظار معصومه اولادی
معصومه جان بگذار از دلتنگی ها بنویسم. از سالهایی که در انتظار گذشته و شب و روز ما در حسرت دیدار تو سپری شده است. خواهر جان خیلی وقت است بهار از خانه ما پر کشیده و سیاهی زمستان خود را بر ما تحمیل کرده است. بی تو خانه ما سرد و تاریک است. ما […]
نامه سمانه نوری به پدرش حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
پدر جان سلام پدر عزیزم من مدام به شما فکر می کنم. من سالهاست که از محبت پدری به دور هستم. از کودکی محبت پدری را نچشیده امو حال که نامه برای شما ارسال می کنم جواب مرا نمی دهی! مگر من چه بدی در حق شما کردم؟! خبر نداری که من در نبود شما […]
نامه عباس پور جاویدی به برادرش محمد رضا در کمپ آلبانی
برادرم محمد رضا سلام حالت چطور است؟ چندین سال است از شما بی خبرم. این همه سال دوری از خانواده؟! چرا تماسی با خانواده ات نگرفتی؟ نمی دانم به لحاظ جسمی در چه وضعیتی هستی و چرا عواطف خانوادگی در شما از بین رفته است! واقعا این همه سال غیر از اینکه از خانواده ات […]
نامه عبدالرضا قلعه ای به عباس گلریزان در کمپ آلبانی مجاهدین خلق
عباس سلام، حالت چطور است؟ امیدوارم حال شما خوب باشد. چندین سال است که از شما خبری نداریم. همه خانواده نگران تو هستند. چندین سال خودت را در کمپ فرقه رجوی زندانی کردی و بهترین دوران جوانی ات را از بین بردی. چرا خودت را نجات نمی دهی؟ با زندانی کردن خودت در کمپ به […]
پیام ثریا عبداللهی همزمان با جشن ازدواج غلامرضا شکری
همزمان با جشن ازدواج غلامرضا شکری، خانم ثریا عبداللهی مادر امیر اصلان حسن زاده که سالهاست در بند فرقه مجاهدین خلق گرفتار است پیامی ارسال کرد. خانم عبدالهی از فرزندش امیر اصلان و دیگر افراد دربند فرقه می خواهد که همچون غلامرضا شکری خود را از قید و بند اسارت فرقه رجوی نجات دهند. او […]
پیام مادر سعید فرج الله حسینی اسیر در فرقه رجوی
مادر سعید فرج الله حسینی که سالهاست روزگار سختی را در دوری و بیخبری از فرزند دلبندش سپری می کند در پیامی ویدئویی خطاب به او می گوید: دلم برایت تنگ است. آرزو می کنم هر چه زودتر ببینمت قبل از اینکه منهم مثل پدرت از این دنیا بروم. اینجا همه چیز برایت فراهم است […]
پیام خانواده قدیمی برای مرتضی در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی
خانواده قدیمی بار دیگر با ارسال پیامی ویدیویی، از دلتنگی های چند ساله شان برای مرتضی گفتند. آنها امید دارند تا این پیام ها به طریقی به دست مرتضی برسد و انگیزه ای باشد برای این که خودش را از چنگال فرقه رجوی نجات دهد. خانواده قدیمی می خواهند مرتضی بداند که سخت دلتنگش هستند […]
پیام رمضانعلی کاسبان برای برادرش احمد در آلبانی
سلام احمد جان، خوبی برادر؟ برادر جان مادر از دنیا رفت.پدر از دنیا رفت. این دنیا دیگه چه ارزشی داره؟ ازت میخوام هر طور شده حداقل بری جایی که من هم بتونم بیام و ببینمت. کی از فردای خودش خبر داره؟ تا کی میخوای با اینها باشی و عمرت رو هدر بدی؟ از تو نمیخوام […]