درگیری های اخیر در لیبرتی برای سران فرقه نگران کننده است
یک منبع خبری گفت تعدادی از افراد مستقر در لیبرتی با فرماندهان خود درگیره شده وخواستار خروج از کمپ شده اند اما فرماندهان وسران فرقه مانع از خروج این افراد شده اند.به همین منظور تعدادی از این ناراضیان به مدت دو روز در بیرون از محلهای خواب خود اعتصاب کرده وخواستار خروج از کمپ شده اند که با ضرب وشتم فرماندهان وتعدادی از مزدورهای رجوی تهدید وبه محل بازگردانده شدند.
جنون قدرت طلبی رجوی و خشونت ایدئولوژیک ـ قسمت اول
من اعلام جدایی از فرقه رجوی را کردم. مسئولین فرقه مدت ۵ روز مرا در بنگالی نگهداری کردند و تحت فشار قرار دادند تا از تصمیمی که برای برای خروج از لیبرتی گرفته ام صرف نظر کنم. ولی من پایم را توی یک کفش کردم که نمی خواهم به حرفهای شما گوش بدهم. بعد از ۵ روز من را تحویل کمیساریای عالی پناهندگان دادند. اطراف بنگال نگهبان گذاشته بودند و نگهبانان هم از فرماندهان مجاهدین بودند.
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
چندی پیش ازسیمای نفاق تصاویرهواداران سرخورده فرقه درکشورهای مختلف ازجمله کانادا وکشورهای اسکاندیناوی را نشان می داد که ازروز شنبه 28 دیماه برای آزادی هفت مفقودی فرقه وحفاظت کمپ لیبرتی دست به راهپیمایی به شیوه اسبهایی که برای رام کردنشان واداربه چرخیدن به دورخود می کنند،زده اند.رجوی در راستای سیاستهای دجالانه اش تلاش میکند،تا با تحریک و بازی با احساسات هواداران اندک خارجه نشینش ازبازتاب ضربه وشکست سیاسی مفتضحانه نمایش اعتصاب غذای کذایی،آنها راهر طورشده دور و برخود نگه دارد و زمینه کلاهبرداری های خود را، ازآنها را فراهم سازد.
عیش و نوش مریم رجوی، بیگاری و بردگی ساکنان لیبرتی
این رهبر خونریز و جنگ افروز که جز به سلامت خود نمی اندیشد، ذره ای ارزش برای نیروهای خودش هم قائل نیست و بدون در نظر گرفتن سن و سال افراد آنان را وادار می کند بلوکهای عظیم سیمانی و امثال آنرا از زمین بلند کرده و جابجا کنند تا به این طریق سرگرم شده و مسائل سیاسی و حقوقی خود را به فراموشی بسپارند و شبها هم بدون اینکه بتوانند کلمه ای با هم صحبت کنند، بیهوش در بستر دراز بکشند تا فردایی دوباره سر رسد و این بازیهای شیطانی تکرار گردد.
رجوی نمی تواند با سیاست حذف کادرهایش جنایات خود را مخفی نگه دارد
53 نفری که در روز 10 شهریوردرکمپ اشرف کشته شدند بخشی ازهمین سیاست رجوی است.اکثر این کادرها جزء کسانی بودند که مسئولیت های زیادی طی ادوارمختلف درفرقه داشتند وازاین بابت درجریان خیلی ازجنایات صورت گرفته توسط رجوی قرارداشتند،که بعد ازسقوط صدام اطلاعات آنها برای رجوی مضر ومی بایست که حذف می شدند.
ایستگاه آخر
هستند بی شمار افرادی که با هدایت سازمان در هاله ای از ناامیدی و نداشتن راه به جایی اقدام به خود کشی یا خود سوزی نمودند.از همه، به خصوص افرادی که درمناسبات تشکیلاتی فرقه قرار داشته اند و اکنون از آن جدا شده اند خواهشمندیم، دانسته ها، هر گونه مدرک، عکس، مشخصات فردی و خانوادگی آنها را به سایت انجمن نجات ارسال نمایند تا در مجموعه ای به نام” ایستگاه اخر” چاپ و در اختیار همگان قرار گیرد.
نامه ای به دوست قدیمی ام آقای سعید جمالی
اگریادتان باشد درطی سالهای 67 تا 73 به اتفاق یکدیگردربخش روابط خارجی سازمان دربغداد بودیم ودرآنجا با دهها مورد ملاقات رجوی و دیگرسران ازجمله مهدی ابریشمچی – عباس داوری با فرماندهان واستخبارات و مخابرات برخورد داشتیم. ملاقاتهایی که درطی آن کلیه اطلاعات بدست آمده ازایران که بعد ازجمعبندی توسط مسئولین بالای امنیتی عراق جهت طراحی وانجام عملیات نظامی دراختیار فرماندهان نظامی قرارمی گرفت وموشک باران شهرها وتصحیح گرای موشکها وبه کشته دادن دهها نفرازمردم بیگناه یکی ازمحصولات همکاری مشترک بود.
هفته سیمرغ یا هفته به زجر کشاندن انسانها
باید از شما پرسید چرا و به چه دلیل به خشونت و خشونت گرایی متوسل شدهاید؟ چرا و به چه دلیل خودتان را به جنگ سوریه چسبانده اید و از نیروهای مخالف بشار اسد حمایت میکنید و هرروز ساعتها برنامههای پوشالی سیمای زندانی به این جنگ اختصاص دارد؟ چه سودی برای شما دارد؟ آیا از کشتار و خونریزی سیر نشدهاید؟ آیا هنوز از بی خانمانی ها و کشته شدن زنان و آوارگی های انسانها خسته نشدهاید؟
سخنی با دوست خوبم امیر صیاحی
همه ما زمانی درسازمان نمی توانستیم ازحق خود دفاع کنیم و محکوم به سکوت و نشستن به انتظار سرنوشت بودیم پس آیا بنظر تو الان که آزاد هستیم سزاوار است که باز سکوت کنیم و از حق خودمان بگذریم وشرح جنایاتی که رجوی درحق ما روا داشته برای ثبت درسینه تاریخ به قضاوت همگان نگذاریم؟ وچرا باید افشای جنایات رجوی را برای بعد بگذاریم؟ آیا باید بگذاریم تا نسل دیگری باز فریب شیادی های رجوی را بخورد و باز مثل ما پروسه ی اسارت ذهنی را تجربه کنند؟
اشرف به عنوان تبعیدگاه مرگ
اشرف این شهر رذالت رجوی برای همیشه از اذهان پاک خواهد شد و آثاری از نحوست رجوی باقی نخواهد ماند و تمام چیزهائی که رجوی به عنوان نماد درست کرده بود ویران شد. آری رجوی با فشار روحی و کار روزانه و هزینه های سرسام آور و سرگرمی برای افراد، برج و بارو راه انداخت، نمی دانست اینها ذره ای ارزش ندارد و مردم عراق منزجر و متنفر از هر چه آثاری که مربوط به او و سازمانش هست می باشند و تمام این موارد جز یک آه سرد از جانب رجوی بیشتر نخواهد بود.
اعمال فشار سرکردگان مجاهدین برای جلوگیری از تماس اعضا با کمیساریای عالی پناهندگان
برخی مسوولان و سرکردگان گروه مجاهدین که در آلبانی به سر میبرند با اعمال فشارهای روحی و تهدید اعضای گروه و خانوادههای آنها سعی دارند تا مانع از جدایی این افراد از گروه شوند که از جمله این سرکردگان میتوان به اسماعیل مرتضایی معروف به جواد خرسان و فرزانه میدانشاهی اشاره کرد.
بطریهای مشروباتالکلی و گلدستههای مسجد در پادگان مجاهدین
کیسههای تصفیه آب، چکمههای مخصوص حملات شیمیایی (ش م ر)، شیشههای بزرگ مشروبات الکلی، خمپارههای بدون چاشنی، ماشینهای بستنی ساز، وسایل آشپزخانه و تجهیزات مخصوص پخت کیک و… از دیگر وسایل مستعمل در این انبار بود. نکته جالب این بود که کمی آنطرفتر گلدستههای مسجدی با شکوه جلب توجه میکرد که چند سال پیش و همزمان با حضور آمریکاییها ساخته شده است.