چهارشنبه, ۱۰ دی , ۱۴۰۴
مهدی افتخاری (فرمانده فتح الله) که بود و چه شد؟ 15 تیر 1390

مهدی افتخاری (فرمانده فتح الله) که بود و چه شد؟

فرمانده فتح الله یکی از زندانیان سیاسی زمان شاه بود که هم بند رجوی بود، رجوی با چند نفری که هم بند بود یا آنها را در عملیات ها به کشتن داد و یا در قرار گاه حبس نمود تا بتواند خود را قهرمان زندان کند و به بقیه نیروها بگوید که فقط من بودم که در زندان این گروه را رهبری کردم حتی ازهمبندی های موجودش در نشست های درونی استفاده می کرد و تلاش می کرد آنها را به ماموریت بفرستد تا آنها احساس نکنند که در آینده حذف فیزیکی می شوند، یکی از آن قربانیان فرمانده فتح الله بود.

درخواست خانم زهرا میرباقری از مجامع حقوق بشری 15 تیر 1390

درخواست خانم زهرا میرباقری از مجامع حقوق بشری

رهبران پادگان اشرف برادرم سید علیرضا میرباقری و2 خواهرم را به گروگان گرفتند و مانع خروج آنها و امدن به نزد من و مادرم که از بیماری قلبی و دوری فرزندانش زجر میکشد می شوند. بدینوسیله از تمامی مجامع حقوق بشری و سازمان ملل متحد صلیب سرخ جهانی پارلمان اروپا و بویژه دولت عراق برای آزادی آنها استمداد می طلبم.

خاری درچشم رجوی 13 تیر 1390

خاری درچشم رجوی

نقطه اختلاف مهدی افتخاری با مسعود رجوی ازبحث انقلاب ایدئولوژیک وطلاق شروع شد وبعد ازشکست درعملیات مرصاد که تعداد زیادی ازاعضای سازمان کشته و زخمی و یا اسیر شدند به نقطه اوج خود رسید. بعد ازعملیات مرصاد تمامی اعضای سازمان دراوج تعجب دیدند که وی دیگر درموضع مسئول فرماندهی نیست وبه رده H تیمی یک هوادارمعمولی تنزل پیدا کرده بود رجوی برای درهم شکستن مقاومت وعزم جزم مهدی افتخاری اورا درپایین ترین مواضع، ازجمله باغبانی گمارد.

زهرا میرباقری عضو برجسته مجاهدین از اردوگاه اشرف گریخت 12 تیر 1390

زهرا میرباقری عضو برجسته مجاهدین از اردوگاه اشرف گریخت

“زهرا میرباقری” یکی از این افراد که عضو شورای فرماندهی اردوگاه اشرف و همچنین از اعضای اصلی گروه مجاهدین بود، در این کنفرانس مطبوعاتی گفت: بارها برای جدا شدن از سازمان (گروه مجاهدین) اقدام کردم و در پایان با همکاری نیروهای عراقی توانستم فرار کنم و به آزادی دست یابم.وی سپس با صدایی بغض آلود افزود: آنها بعد از آنکه از تلاش من برای جدایی مطلع شدند مرا شکنجه جسمی کردند و همین مساله سبب بیماری شدید من شد به طوری که تا مدت ها قادر به ایستادن یا نشستن به مدت طولانی نبودم.

اعلام جدایی آقای غفور فتاحیان از فرقه مجاهدین خلق در پاریس 07 تیر 1390

اعلام جدایی آقای غفور فتاحیان از فرقه مجاهدین خلق در پاریس

من عمرم را آنجا گذاشتم بالاخره توانستم از آنجا فرار کنم واقعا یعنی سازمان یک حصارهای تشکیلاتی دارد آنجا که اصلا به این آسانی ها نیست کسی بخواهد مثلا من امروز بگویم فردا از آنجا بروم اینطوری نیست من وقتی که آنجا بودم می دیدم کسی که آنجا اعلام بکنه یعنی لحظه اش را داشته باشد مثلا جدا بشود از این سازمان لحظه اش را داشته باشد برود این لحظه اش را بگوید یا بنویسد و بگوید آقا من این سازمان را نمی خواهم و نمی خواهم اینجا بمانم اینطوری نیست کاری باهاش می کنند دیگه اسم نیاورد که من می خواهم از اینجا بروم

مهدی افتخاری سند جنایت دیگری از رجوی پلید 04 تیر 1390

مهدی افتخاری سند جنایت دیگری از رجوی پلید

کینه رجوی از مهدی خدایی صفت به موضوع انقلاب باصطلاح درونی سازمان بر می گردد. جایی که مهدی بعنوان عضو هیئت اجرایی آن زمانِ سازمان و عضو ستاد فرماندهی ارتش باصطلاح آزادیبخش در مقابل تئوری رجوی ایستاد. در آن زمان رجوی هر کس را که مخالف بود تحت نام خائن از سازمان اخراج می کرد ولی مهدی حاضر به پذیرش این عنوان نشد و در عین حال که باصطلاح انقلاب رجوی پلید را بودن در تشکیلات بعنوان یک فرد انقلاب نکرده به زبان بی زبان رجوی را بعنوان خائن معرفی می کرد.

مرگ مشکوک مهدی افتخاری 31 خرداد 1390

مرگ مشکوک مهدی افتخاری

افتخاری که در تابستان سال 1360 فرماندهی عملیات خروج بنی صدر و مسعود رجوی از ایران را برعهده داشت، بعد از فعالیت های مختلف نظامی و امنیتی در ارتش آزادیبخش رجوی بدلیل مخالفت آشکار با نقش دیکتاتوری و رهبری مطلقه رجوی به پائین ترین رده سازمانی یعنی هوادار سقوط کرد و بدستور مستقیم رجوی به آشپزخانه و باغبانی در اشرف گمارده شد. با وجود همه تحقیرها و فشارها مهدی در مقابل مسعود رجوی ایستاد و تسلیم انقلاب ایدئولوژیک وی نشد. بعد از انقلاب ایدئولوژیک رجوی نشستی نبود که رجوی مهدی را بلند نکند و مورد استهزا و تحقیر قرار ندهد.

زندان در اردوگاه فرقه رجوی! 21 خرداد 1390

زندان در اردوگاه فرقه رجوی!

این پنجمین بار بود که من به سلول زندان فرقه رجوی زندانی شدم بعد سران فرقه می گویند ما نه زندان داریم ونه شکنجه. در حالی که هر کس در زمان صدام کوچکترین مخالفتی می کرد یک راست سر از زندان فرقه در می اورد که من خود یکی از انها هستم باید که سران فرقه در یک دادگاه عدالت به خاطر زندان و شکنجه کردن افراد ناراضی محاکمه شوند و پاشخگوی جنایات خود باشند.

اسیران اشرف هم دیگر رجوی را نمی خواهند 07 خرداد 1390

اسیران اشرف هم دیگر رجوی را نمی خواهند

در داخل تشکیلات با فشار نفرات را به تلویزیون می آورند تا خانواده اش فکر کند خودش درخواست کرده اما اینطور نیست نفرات از روی فشار تشکیلات به جلو دوربین می آیند و یک کاغذ را می خوانند که برای همه روشن شده است اما جا دارد دولت عراق و دادگاه عراق سران فرقه رجوی را در عراق دادگاهی کنند و نگذارند در داخل قلعه اشرف بیشتر از این فاجعه ببار بیاید و امیدوارم خانواده ها و جدا شده ها شاهد صحنه در جلوی خبرنگاران و روزنامه نگاران تماما حقیقت را بگویند و تمام دنیا از این داستان باخبر شوند.

از پارلمانترها بپرسید در کدام قانون سرباز گیری سیزده ساله ها قانونی است 18 اردیبهشت 1390

از پارلمانترها بپرسید در کدام قانون سرباز گیری سیزده ساله ها قانونی است

فروغ و مائده معینی – یک سریال از خانواده های شاه کرمی – هستی و شقایق 11الی 12 ساله – نسترن و زهرا و شقایق عظیمی و انبوهی دیگر نمی دانستم چه باید کرد اینها فقط گوشه ای از این ظلم و اسارت بود… راستی آیا کسی هست به گوش این اقایان پارلمانتر و قانون گذار در دنیا… برساند که درکدام قانون بین المللی سربازگیری و عضوگیری زیر 18ساله انهم 13 الی 14 ساله قانونی است

خشونت راه حل رجوی برای بقای فرقه در عراق 24 فروردین 1390

خشونت راه حل رجوی برای بقای فرقه در عراق

اصولا همه فرقه ها برای بقای خود می کوشند و در این راستا از هیچ جنایتی فروگذار نمی کنند و یکی از ابزار های اصلی که استفاده می کنند خشونت می باشد و فرقه رجوی و بطور خاص خود رجوی هم از این قاعده پیروی می کند و همواره از ابزار خشونت برای حفظ خودش واندیشه پوشالی فرقه گرایانه خودش استفاده می کند وهر گاه هم که در بن بست قرار می گیرد و موجودیت خودش را در خطر می بیند بیشتر به خشونت روی می آورد و در این راستا از هیچ جنایتی فروگذار نمی کند.

اوج توحش در فرقه رجوی 18 اسفند 1389

اوج توحش در فرقه رجوی

بیش از یک سال است که سرکردگان گروه تروریستی مجاهدین مانع از دیدار خانواده‌‌های این افراد با فرزندانشان می‌شوند و در طول ماه‌های اخیر با اصرار خانواده‌های اعضای این فرقه برای دیدار با فرزندانشان، اقدام به پرتاب سنگ و آهن به سر و صورت خانواده‌های متحصن در پشت درهای پادگان اشرف کرده‌اند.

blank
blank
blank