شنبه, ۱۵ آذر , ۱۴۰۴
سوء استفاده رجوی ها از عنوان خانواده 17 آبان 1390

سوء استفاده رجوی ها از عنوان خانواده

اگر سران فرقه خانواده مجاهدین در اشرف را به رسمیت می شناسد چرا مسعود رجوی عنوان می کند که خانواده های مان یا در زندان هستند و یا در قبرستان خاوران دفن شده اند و یا در اشرف زندگی می کند ما دیگر خانواده ای در هیچ کجا نداریم؟ اگر مریم قجر معتقد به خانواده می باشد پس جمله مسعود که عنوان کرد خانواده کانون فساد می باشد چیست؟

اشرف در آخرین دقایق 15 آبان 1390

اشرف در آخرین دقایق

رجوی انتظار نداشت دولت آمریکا از عراق خارج شود. یک مرتبه دولت آمریکا اعلام کرد که قبل از سال میلادی جدید نیروهایش از عراق خارج می شوند و به همین خاطر پادگانهای عراقی را یک به یک تحویل می دهند و آن دیوارهای بتنی از پادگانها برداشته می شود و این به معنای آن است که حصار اشرف هم باید در چند روز باقی مانده برداشته شود و این دست رجوی و… نیست و باید به قانون دولت مرکزی و رأی مردم احترام گذاشت

در فرقه رجوی گریه ممنوع است! 12 آبان 1390

در فرقه رجوی گریه ممنوع است!

سالها در اشرف یاد گرفته بودیم که گریه کردن یک ترفند و ردگم کنی است و نشان از تناقضات عظیم درونی دارد و نباید گریه کرد! اما با تعجب زیاد در صحنه های نمایشی تشییع 35 قربانی اخیر که رجوی گرفت، دیدیم خیلی از بچه های اشرف دستمال بدست گریه می کنند!! که البته این رنگ عوض کردنها از آقای مسعود رجوی تازگی ندارد

سیمای آزادی مجاهدین؛ سیمای مدعیان دروغین! 10 آبان 1390

سیمای آزادی مجاهدین؛ سیمای مدعیان دروغین!

سالهاست که مسئولین سازمان مجاهدین خلق در تبلیغات رسانه ای خود در” سیمای آزادی”.صحنه هایی از رژه ها و حرکات جمعی و موزون را به تصویر می کشند و اعضای ارتش؟؟ خود را، افرادی زبده، جوان و منظم نشان میدهند. یکی از باصطلاح فرازهای این رژه ها، رژه سال 71″ارتش آزادی بخش” دراردوگاه اشرف (خیابان 100) در عراق بود. تمامی کسانی که در آن سال در آن رژه بودند بخوبی بخاطر دارند که چندین هزار کیلو رنگ، صرف رنگ زدن به بدنه زرهی های درب و داغون”مسعود رجوی” شد.

استارت سرنگونی مسعود خان باد هوا بود! 05 آبان 1390

استارت سرنگونی مسعود خان باد هوا بود!

آقای اطلس آنگاه به هزینه کلان و نجومی ای که رجوی ها در سال های بعد از سرنگونی صدام برای جلب حمایت غربی ها و به صحنه آوردن برخی مقامات از دور خارج شده کرده و می کنند اعتراف می کند و می گوید:« بخش اعظم امکانات نیرویی و مالی مجاهدین در جهت خارج شدن شان از لیست تروریستی آمریکا و اروپا صرف شده است »وی اشاره نمی کند که این پول ها بعد از حکومت صدام چگونه تامین شده است. این در حالی است که به گفته بسیاری از رسانه های غربی منجمله رادیو فردا، صدای آمریکا، روزنامه گاردین، شبکه فاکس نیوز و… افراد شرکت کننده در برنامه های فرقه بنابر اعتراف خودشان پول کلان دریافت کرده و حتی صحبت از دریافت بیست هزار دلار برای هر دقیقه شده است و یا خبر از هزینه 150 هزار دلاری برای هر صفحه تبلیغ و نوشتار فرقه در روزنامه های معتبر غربی دادند.

دروغ پردازی مجاهدین تمامی ندارد 05 آبان 1390

دروغ پردازی مجاهدین تمامی ندارد

اوج روزهای سرنگونی صدام حسین مکررا همه ما را برای غارت ماشینهای دولتی عراق به شهرها اعزام می نمودید.شاید بهتر بدانید که دستتان در دادن رشوه به سیاستمداران امریکایی بشدت رو شده و از پاتریک کندی گرفته تا همپالکی هایشان بسرعت و خیلی طبیعی در جواب هر سوال خبرنگار امریکایی و اروپایی البته بعد از گرفتن پولشان شما را لو می دهند و معلوم نیست این سهم نفت دوران تحریم های زمان صدام حسین کی تمام خواهد شد!!

مجاهدین، دروغ و ریا تا کی؟ 27 مهر 1390

مجاهدین، دروغ و ریا تا کی؟

رجوی ها نمی توانند دست از فریب بردارند چرا که عامل تمام دردها، بیماری ها و مرگ ها در اسارتگاه اشرف خود آنها هستند. آنها در طول سالیانی که اشرف را به اسارتگاه تبدیل کردند (چه در زمان صدام دیکتاتور، چه زمانی که کنترل اشرف در دست نیروهای آمریکایی بود و چه حالا که کنترل آن در دست دولت عراق است) برای جلوگیری از فرار افراد با روش های فاشیستی و ضوابط ضد انسانی مانع از مراجعه اعضای اسیر به پزشک می شدند و کم نبودند بیمارانی که در طول این سالیان و بخصوص در دوران حاکمیت صدام دیکتاتور بعلت بیماری و عدم دسترسی به دکتر جان باختند.

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق 26 مهر 1390

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق

آخرین تیر ترکش مجاهدین خلق در استفاده از دروغ و دغل و نیرنگ امروز بدین صورت نمایان شد که اطلاعیه داده اند که انگار بیش از هفتاد نماینده مجلس عراق از کمیساریای پناهندگی سازمان ملل خواسته اند تا دفتری در داخل اشرف برقرارکرده، کنترل کمپ را از دست دولت عراق خارج سازد!. البته این درست همزمان است با اخبار منعکس شده در السومریه مبنی بر شروع مذاکرات لندن بین هیئت پارلمانی عراق به رهبری آقای اسامه النجیفی و هیئت پارلمانی بریتانیا به رهبری بارونس نیکلسون

آقای محدثین اگر دعوا بر سر اشرف نیست پس چرا نفرات را رها نمی کنید؟ 25 مهر 1390

آقای محدثین اگر دعوا بر سر اشرف نیست پس چرا نفرات را رها نمی کنید؟

واقعیت موجود این است که رهبران مجاهدین با اتخاذ سیاست های غلط و شکست خورده و با سماجت های احمقانه بر ماندن در عراق، امروز سازمان را به نقطه ای رسانده اند که به لحاظ سیاسی کاملا تمام شده محسوب شده و با جمع شدن قرارگاه اشرف دیگر هیچ اثری از این سازمان باقی نخواهد ماند.بنابراین دور از انتظار نیست که مسئولین سازمان در موضع گیری های شان در رابطه با اشرف این چنین به چپ و راست زده و به تناقض گویی بیفتند و به طوری که در یک سخنرانی جان باقی مانده نیروی تشکیلاتی سازمان را بی ارزش دانسته و به توجیه عقب نشینی و سیاست های آتی رجوی خیانت کار می پردازند.

سناریوی هالیوودی و دم تکان دادن های رجوی های ملعون 24 مهر 1390

سناریوی هالیوودی و دم تکان دادن های رجوی های ملعون

دولت آمریکا در یک سناریو سازی هالیودی شروع به فرافکنی علیه ایران نمود تا از این طریق توجه اذهان عمومی جهان را منحرف نمایند. در این میان رجوی ها که در مرحله پایانی با شعار از این ستون به آن ستون فرج است حاضر به هر نوع غلط کردن گفتن و کوتاه آمدن از مرز سرخ های قبلی خود شده اند و بخوبی می دانند طی چند ماه آینده با جمع شدن اشرف شیشه عمرشان خواهد شکست، از خود شادی زاید الوصفی نشان داده و به دم تکان دادن های مشمئزه کننده ای دست زده اند.

شبکه های اجتماعی و مجاهدین خلق 24 مهر 1390

شبکه های اجتماعی و مجاهدین خلق

مجاهدین هم از این خیل عقب نمانده و تلاش نموده اند متامع خود را از طریق چنین سایت ها و شبکه های اجتماعی و به طور سایبری پیش ببرند. گرچه به دلیل حضور حامیان حقوق بشری و صاحب نظران مسائل بین المللی و سیاسی و حقوق بشری و همچنین فعالان سیاسی و خیل جداشدگان ساکن ایران و اروپا در این گونه شبکه های اجتماعی، مجاهدین نتوانسته اند آن گونه که دلخواهشان بود به نشر اکاذیب مطابق با اهداف خود دست پیدا کنندو در این جبهه هم شکست خوردند.

خانواده های قربانی شده سازمان از بی پایگاهی رجوی در داخل می گویند – قسمت دوم 23 مهر 1390

خانواده های قربانی شده سازمان از بی پایگاهی رجوی در داخل می گویند – قسمت دوم

98 درصد از افرادی که قبلا گول شعارهای سازمان را خوردند و نسبت به او سمپاتی پیدا کردند بعد از کش و قوس های مختلف پی به ماهیت سازمان و رجوی بردند و دنبال زندگی خود رفتند و اگر چه ممکن است که با نظام همراه نباشند اما تنفر شدید نسبت به سازمان دارند آدم هایی را در شهر خود می شناسم که قبلا با سازمان کار می کردند ولی بعدها به ماهیت سازمان پی بردند و با ادامه تحصیل در حال حاضر جز مسئولین بالای ادارات و بانک ها می باشند که نمی خواهم نامی از آنها برده شود.

blank
blank
blank