خاطرات روزگار غریب اسارت در اشرف – قسمت دوم
آرمانخواه چند بار سعی کرده بود که با همسرش تماس بگیرد و در مورد رفتن و ماندن با او تعیین تکلیف کند ولی موفق نشده بود چون در مناسبات مجاهدین اصلا رابطه ای بین زنان و مردم نیست بخصوص زنان و شوهران. به همین خاطر او نمی توانست تصمیم بگیرد که جدا شود چون نمی دانست در شرایط بلبشوی عراق بر سر همسرش چه خواهد آمد.
خانواده ها و آشفتگی ذهنی سران مجاهدین
ما وقتی که به درب اشرف رسیدیم تازه متوجه وخیم بودن حال فرزندانمان شدیم. به دری که سالها آرزوی دیدنش را داشتم ولی افسوس که اجازه داخل شدن را نداشتیم. خیلی سخت بود که این همه راه بیایی ولی نتوانی داخل شوی، عزیزانمان در چند قدمی ما بودند ولی امکان ملاقات وجود نداشت. پس چاره ای جز توکل بر خدا نداشتیم. در سیمای آزادی می گویند: اینها خانواده نیستند. بلکه مزدوران رژیم آخوندی هستند. آیا به این مادران ناتوان می شود گفت ماموران وزارت اطلاعات.
نامه حامد صرافپور به خانم کلینتون
رهبران این فرقۀ خطرناک مذهبی که به جرأت می توان گفت اگر به قدرت می رسیدند بسیار خطرناکتر طالبان در افغانستان می شدند، مدتها است که دربهای پادگان اشرف را بر روی خانواده هایی که از راههای دور برای دیدار با فرزندان و یا والدین خود به عراق آمده اند بسته و اجازه دیدار این خانواده ها با عزیزانشان را نمی دهند. فکر می کنم تنها ذکر یک نمونه از این تراژدی کافی باشد که شما عمق این جنایت ضد انسانی را درک نمایید.
خانواده ها رجوی پلید را به ستوه آوردند
بعد از شکست سناریوی جدید رجوی پلید مبنی بر ایجاد خبر جعلی حمله نیروهای عراقی به ساکنان اشرف، با هدف مظلوم نمایی و التماس حقیرانه از آمریکایی ها برای بازگشت به قرارگاه اشرف، بار دیگر رجوی در منگی ناشی از ضربات خرد کننده مقاومت چندین ماهه خانواده های اسیران اشرف، به هذیان گویی افتاده و از زبان شورای خوش گذران خارجه نشینش مدعی شده کسانی که بیش از 9 ماه در جلوی درب اشرف بوده اند تنها 5 یا 6 مامور حرفه ای وزارت اطلاعات ایران بوده اند ولا غیر
ملاقات اعضاء جدا شده با عفو بین الملل فرانسه
هیئتی از اعضاء جدا شده از سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) در طی روز گذشته ملاقاتی با مسئولین ذیربط عفو بین الملل داشتند. آنها ضمن تشریح وضعیت خانواده ها در جلو درب کمپ عراق جدید (کمپ اشرف سابق) وضعیت و شرایط اعضاء اسیر در فرقه را تشریح کردند و خواسته های خانواده ها که ملاقات با عزیزانشان است را مطرح کردند. از عفو بین الملل خواستار مداخله برای گرفتن ملاقات خانواده ها برای دیدار با خواهران، یا برادران و فرزندان خود شدند. در طی آن نامه ای به عفو بین الملل ارائه شد.
مقایسه کوتاه بین انسانهای گرفتار در فرقه رجوی و انسانهای گرفتار در معدن شیلی
چرا هیچ مادری در امریکا برای این انسانهای گرفتار شمعی روشن نمی کند و از دولتها و نهادهای حقوق بشری (!) که روزگاری شدیدا اشعار حمایت از انسانها را سر می داد، نمی خواهند مادرانی را که ماههاست در پشت درب قرارگاه اشرف برای یک ساعت ملاقات با فرزندشان در بدترین شرایط آب و هوایی و سخت ترین شرایط زندگی به انتظار نشسته را حمایت کنند و سران جنایتکار رجوی را مجبور نمایند که به این خواسته به حق آنها تن دهند.
پارادوکس فلسفه اخلاقی رهبر عقیدتی مجاهدین
متاسفانه رهبر عقیدتی مجاهدین طبق روال معمول از فرصت های پدید آمده در مسیر تدارک بهزیستی انسانها بهره نبرد؟ و فضایی دموکراتیک و بدون استرس با پرهیز از تنش و خشونت روانی و لفظی را برای خانواده ها و عزیزانشان در اشرف فراهم نساخت؟ به نظر می رسد رهبر عقیدتی مجاهدین همچنـان مرده ریگ های کهـن را پاس می دارد و از تابوها و دگم های فکری و ذهنی خویش رنج می برد.
نامه خانواده ها به نخست وزیر کشور عراق
جناب نخست وزیر، ما خانواده ها از شما که مشکلات زیادی در اداره کشورتان بر دوش می کشید و تحمل می کنید تشکر و قدردانی می کنیم و از تمامی جوامع حقوق بشری که ادعای مبارزه با تروریست را می کنند می خواهیم تا شما را در راه مبارزه با تروریست رجوی و دستگیری و اخراج سران این فرقه از کشورتان حمایت نمایند و از مجامع بین المللی می خواهیم آنگونه که ادعا می کنند به حمایت این خانواده های آسیب دیده از تروریسم رجوی و سران جنایتکار آن در آمده
نامه خانم بتول ملکی به خانم هیلاری کلینتون وزیر محترم امور خارجه آمریکا
.محترما قبل از هر چیز اجازه می خواهم خودم را معرفی کنم. من یکی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق ایران می باشم که در سال 1990 به دلیل انتقاداتی که نسبت به”طلاق های اجباری” و ارتباطات ویژه این سازمان با صدام حسین دیکتاتور سابق عراق، داشتم، چند ماه در زندان های این گروه در عراق زندانی بودم و سرانجام از این سازمان جداشدم و هم اکنون در کشور سوئیس اقامت دارم حتما به یاد دارید که به خاطر عملیات تروریستی که در یازده سپتامبر در آمریکا به وقوع پیوست و مردم بی گناه قتل عام شدند. این عمل تروریستی و ضد انسانی بدون استثنا تمامی سازمان ها و گروه ها و دولت ها محکوم شد اما سازمان مجاهدین خلق در قرارگاه باقرزاده درعراق این عملیات تروریستی را جشن گرفتند و در حضور مسعود رجوی و مریم رجوی مشغول جشن و پایکوبی شدند
دیدار هیئتی از جدا شده های فرقه رجوی با عفو بین الملل در پاریس
هیئتی از جدا شده های اعضای سابق سازمان مجاهدین (فرقه رجوی) در دیداری با مسئولین عفو بین الملل در مورد تحصن و خواسته خانواده های اعضاء اسیر در فرقه رجوی که بیش از 8 ماه است برای ملاقات عزیزان خود در پشت درب پادگان عراق جدید (اشرف سابق) به انتظار نشسته اند ولی سران فرقه مانع این دیدار هستند و مشکلات و خطراتی که خانواده ها با ان در عراق مواجه هستند به مسئولین ذی ربط در عفو بین الملل تشریح و بطور مفصل حرفها و خواسته خانواده ها از ارگانهای بین المللی را به اطلاع رساندند.
مادر اسماعیل ونک: درد خودم را به چه کسی بگویم!
هر چه فریاد زدم حنجره خودم را پاره کردم که من بعد از چندین سال می خواهم فرزندم را ملاقات کنم کسی جواب مرا نمی داد. آیا سران سازمان خودشان را جزء انسان می شمارند؟ چگونه اینها دم از آزادی و دفاع از حقوق بشر می زنند؟ به چه کسی درد خودم را بگویم؟ به حقوق بشر، به صلیب سرخ و یا سازمان ملل؟
بررسی نقض حقوق بشر در فرقه ی رجوی – قسمت بیست و هشتم
سازمان مجاهدین خیلی از بچه های کم سن و سال را وارد مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان که در اشرف بزرگ شدند و به سن پانزده سالگی رسیدند همانند من وادار شدند تا در ارتش آزادیبخش دوره های نظامی گری را طی کنند ما در ارتش در قسمت های مختلف سازماندهی شدیم بچه هایی که سن کمی داشتند و به خارج منتقل شدند سرنوشت تلخی داشتند