یکشنبه, ۷ دی , ۱۴۰۴
خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت سوم 12 بهمن 1389

خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت سوم

ما خانواده ها اگر همت کنیم می توانیم سر این مار را قطع کنیم تا بچه هایمان رها شوند. من قبل از رفتنم به اشرف فکر می کردم که رهبران فرقه مثل سال 82 اجازه می دهند که برادرمان را ببینم ولی وقتی که به جلوی درب اشرف رفتیم و وضعیت آنها را دیدیم به حقیقت دیگری پی بردیم و به این باور رسیدیم که به این سادگی مسئولین اشرف اجازه ملاقات نمی دهند مگر با همت و تلاش همه خانواده ها

خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت دوم 03 بهمن 1389

خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم – قسمت دوم

آقای حسین ثابت رستمی که برادرش بیش از 20 سال است اسیر فرقه رجوی در اشرف است و اخیرا از جلوی درب قرارگاه بازگشته است بیان داشت:آنچه که قبل از رفتن به درب اشرف در ذهنم بود و آنچه که من در آنجا از مناسبات سازمان دیدم زمین تا آسمان فرق داشت.در کجای دنیا چنین چیزی ممکن است که انسان ها را در محیطی بسته 25 تا 30 سال بدون هیچ آزادی نگهداری نمایند و به آنها بگویند که پدر و مادرتان را کشتند و حالا که برای ملاقات آمدند بگویند که به آن ها توهین کنید

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هفتم 03 بهمن 1389

تاملی بر نقطه نظرات خانواده ها پس از سفر به اشرف ـ قسمت هفتم

آقای محمدرضا محمد نژاد: به نظر من سازمان تمام تلاشش این است که بچه ها با خانواده ها ارتباطی نداشته باشند. بالاخره ارتباط نزدیک عاطفه های خفته را در بچه ها بیدار می کند احساساتی در درون افراد حاضر در اشرف بوجود میاورد. ظرف این بیست و چند سال این احساسات محصور شده است. آنهایی که در اشرف هستند مثل برادر من قادر نیستند احساساتشان را ابراز کنند. ولی وقتی آنها پدر، مادر یا خواهر یا زن برادر شان را می بینند یا هر کسی از نزدیکانشان را آن عاطفه ی خفته بیدار می شود.

نشست خانواده های انجمن نجات استان تهران با حضور جداشده های فرقه رجوی 02 بهمن 1389

نشست خانواده های انجمن نجات استان تهران با حضور جداشده های فرقه رجوی

تعدادی از خانواده های انجمن نجات تهران ضمن حضور در نشست یک روزه با حضور آقایان حمید حاجی پور، اکبر محبی و محمد باقر کشاورز از استان گیلان که طی یک سال گذشته موفق به فرار از قرارگاه اشرف و آزادی از مناسبات فرقه ای و تروریستی رجوی گشته اند، به بررسی آخرین تحولات وضعیت قرارگاه اشرف در عراق پرداختند. آنها به تشریح حضور موثر خانواده ها جلو قرارگاه اشرف پرداخته و متذکر شدند این تحصن هر چند با فریاد نارسا و مبهم خانواده ها پشت حصارهای قرارگاه همراه باشد، ولی برای افرادی که هنوز گرفتار فرقه هستند نوید عشق خانواده، آزادی و جدایی از فرقه را با خود دارد

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت پنجم 30 دی 1389

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت پنجم

مسئولین اشرف در سال 82 به ناچار تبلیغات می کردند خلق ها با پای خودشان به ما پیوستند ولی این بار از ترس فرار اعضا و بچه ها یمان آنها را وادار کردند که ما را مورد اهانت قرار دهند و نگذارند که آنها با ما ملاقات کنند.آنها به بهانه های واهی چون انجمن نجات و… بچه ها را منع ملاقات کرده اند در حالی که انجمن شامل همه خانواده های ما نیز می شود. رجوی کثیف خوب می داند که اعضای انجمن همین فرزندان ما در اشرف بودند که پی به دجال بازی او بردند و خودشان را از آنجا رها کردند

خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم 29 دی 1389

خانواده ها: از تلاش و حضورمان در جلوی اشرف دست بردار نیستیم

آنان که سال ها از ملاقات با فرزندان شان محروم بودند و خبری از وضعیت آنها در عراق نداشتند با مشاهدات وضعیت تشکیلاتی و استقراری و جسمی آنان در بیابان های اشرف متعجب شده و عزم جزم کردند تا تعیین تکلیف نهایی و رهایی آنان از چنگال رجوی دجال از پا ننشینند. در این نشست هر یک از اعضای خانواده مشاهدات خود را برای حاضرین در این جلسه تشریح نموده تا بتوانند با افشاگری خود دست رجوی فریبکار را رو کرده و به همگان بگویند که این رجوی فریبکار است که مانع دیدار با عزیزان شان میشود.

در خواست کمک خانواده گورکی از کمیته ی بین المللی صلیب سرخ 29 دی 1389

در خواست کمک خانواده گورکی از کمیته ی بین المللی صلیب سرخ

آقای عبدالله صفا بخش (گورکی) اظهار داشت طی مدت بیست و هفت سال از برادرش به دلیل اعمال محدودیت های تشکیلاتی از سوی سران مجاهدین، هیچگونه اطلاعی ندارد زیرا در این مدت طولانی سران مجاهدین حتی اجازه ی تماس تلفنی به برادرش با اعضای خانواده اش در ایران نیز نداده اند. لذا ایشان معتقد است مقامات کمیته ی بین المللی صیلب سرخ با توجه به شرح وظایف و اهداف انسانی شان و با لحاظ مفاد اعلامیه ی جهانی حقوق بشر ماده 16 بند 3 و ماده 30 می بایست خواسته ی مشروع و قانونی ایشان را بررسی و اقدامات لازم را مبذول فرمایند.

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت چهارم 26 دی 1389

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت چهارم

یکی از دوستان تعریف می کرد زنی در سازمان پس از اعلام جدایی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مسئولین فرقه نمی گذاشتند او خارج شود به همین دلیل با مصرف تعداد زیادی قرص دست به خودکشی زد و در اتاق کار خود در حال جان دادن بود و وقتی که یکی از بچه ها متوجه موضوع می شود به مسئولین ستادش خبر می دهد با او برخورد کردند که او مریض است و چه حقی داشتید وارد اتاق او شوید و درب اتاق آن زن را بستند تا کسی وارد نشود تا شاید کسی متوجه خودکشی او نشود و او را نجات دهد آنقدر در بسته بود تا جان داده است.

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت سوم 22 دی 1389

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت سوم

از یک طرف در قرارگاه اعلام می کند که این ها خانواده شما نیستند و اینها مزدوران جمهوری اسلامی اند از یک طرف دیگر در اروپا اعلام می کند که دولت عراق نمی گذارد خانواده ها با بچه های خود ملاقات کنند واقعا آدم باید کدام موضع و حرفشان را باور کند راستی اگر دولت عراق نمی گذارد که خانواده ها با عزیزانشان ملاقات کنند پس شما بچه ها را بیاورید که در پشت سیاج خانواده ها بچه ها را ببیند مگر همین پیشنهاد را پدران و مادران پیر در پشت بلندگو و اطراف قرارگاه به شما ندادند

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی ـ قسمت پنجم 21 دی 1389

نشست خانواده های آذربایجانغربی با حضور محمود دشتستانی ـ قسمت پنجم

آقای محمود دشتستانی: این تیپ خانواده ها که برای رهایی فرزندانشان اصرار دارند. یکی از معضلات سیاسی سران مجاهدین شده اند. راهکارهای زیادی هم برای نجات بچه ها وجود دارد مثلاً از طریق صلیب سرخ می توان به سازمان فشار آورد. یعنی خانواده ها با صلیب سرخ در تماس باشند و خواسته های خودشان را به آنها بگویند و از صلیب بخواهند که به اشرف رفته و پیام و نامه های خانواده ها را به آنها برسانند. این راهکار خیلی خوبی است و جواب میدهد.

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت دوم 19 دی 1389

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت دوم

آقای حسن طوسی بخش نیز که پدرش در سال 68 اسیر جنگی صدام بود و از اردوگاه های عراق توسط مسئولین فریبکار فرقه به قرارگاه اشرف کشانده شد اظهار داشتند: اخیرا توانستم به همراه مادرم به قرارگاه بروم ولی آنچه که ما در ذهنمان تصور می کردیم و آنچه را که ما در این مدت می دیدیم کلا فرق داشت شاید برای شما هائیکه از نزدیک مجاهدین را دیده و یا در آنجا بودید مسائل همچون اختیار نداشتن افراد و ملاقات ندادن و… در سازمان روشن باشد ولی برای ما که از بیرون داریم قضیه را نگاه می کنم یک مقدار فهم قضیه سخت بود

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت اول 16 دی 1389

گردهمایی جمعی از خانواده ها در دفتر انجمن نجات مازندران – قسمت اول

در این گردهمایی هر یک از خانواده ها به گوشه هایی از ستمگری و ظلم رجوی ها اشاره کرده و همگی بر این موضوع تاکید داشتند که عزم آنان برای رسیدن به ابتدایی ترین حق قانونی خود یعنی « ملاقات حضوری » جزم بوده و تا آزادی عزیزان اسیرشان از اسارت گاه اشرف از پای ننشسته و آنقدر به درب قرارگاه اشرف می روند تا این درب باز و اسیران درون آن آزاد گردند و از این خواسته ذره‌ای کوتاه نخواهند آمد.

blank
blank
blank