خودت را از حصار بسته رجوی نجات بده نامه ای به برادرم حمید رضا نوری در کمپ آلبانی
دخترم می ترسید با من صحبت کند دلتنگی های مادر پروانه ربیعی عباسی
این تنها یک تصویر نیست عکسی بر دیوار و عکسی در آغوش پدر
سران مجاهدین از هیچ کاری حتی کشتار اعضای خود ابایی ندارند
خانم میرزایی همسر عضو فرقه مجاهدین، خود را شرمنده خانواده شهدای ترور کشور خوانده و یادآور شد: سران فرقه با ترفندهای بسیار، حفظ این سازمان را دنبال کرده و در این راه از هیچ کاری حتی کشتار اعضای خود نیز ابایی ندارند. وی با بیان روش های مختلف تبلیغات و جنگ روانی مجاهدین برای در بند کشیدن اعضا گفت: اعترافات اعضای جداشده از این سازمان حقایق تلخ و جانکاهی را از روش های غیرانسانی رهبران آن برای تسلط بر روح و جسم اعضا نشان می دهد.
دادخواستی علیه سران مجاهدین
برادر اینجانب حتی از حقوق بدیهی افراد زندانی نیز دراین مدت طولانی محروم بوده و سران مجاهدین عمداٌ با قطع هرگونه امکان ارتباطی برای ایشان و سایر افراد دربند، آنان را در دنیای بی خبری و بدور از مهر و محبت خانواده هایشان نگاه داشته اند، لذا اینجانب صراحتاٌ اعلام میدارم که در صورت ادامه کارشکنی سران مجاهدین در برقراری ارتباط و دیدار اسرای دربند با خانواده هایشان که یکی از آنها برادر اینجانب می باشد، بنده مصمم به ارائه دادخواستی به سازمانهای حقوق بشر، عفو بین الملل و سایر مجامع جهانی می باشم
درخواست کمک خانواده جمالی از مسئول هماهنگ کننده امور حمایت و جستجوی کمیته بین المللی صلیب
میبایست سران و رهبران مجاهدین خلق به درخواست مشروع و قانونی آقای مختار علی جمالی و اعضای خانواده اش پاسخ داده و امکان تماس تلفنی و ملاقات آقای محمد علی جمالی مستقر در کمپ لیبرتی با اعضای خانواده اش را فراهم نمایند. کمیته بین المللی صلیب سرخ با توجه به شرح وظایف قانونی، اقدامات و پیگیری لازم مبنی بر فراهم کردن زمینه تماس و ملاقات اعضای خانواده آقای جمالی با برادرشان که در کمپ لیبرتی بسر میبرند را فراهم نمایند.
دیدار با آقای بشیری در دفتر انجمن نجات خوزستان
امید و تلاش دوعنصری است که آقای علیرضا بشیری(ازاسیران سابق فرقه رجوی که در حال حاضر در نروژ زندگی می کند) همواره بکارگرفته تا بتواند همسرش راضیه خبازان را که در اسارت ذهنی و عینی فرقه رجوی است نجات دهد. وی که برای یک دیدار چند روزه ازخانواده اش به ایران و شهر اهواز آمده بود سری هم به دفتر انجمن نجات شاخه خوزستان زد تا دیداری را با اعضای انجمن داشته باشند. بنابراین فرصتی دست داد تا با ایشان گفتگویی داشته باشیم.
درد دل دختری چشم انتظار که برای رهایی پدرش لحظه شماری می کند
خانم کله جویی ضمن تشکر از احساس مسئولیت کلیه اعضای انجمن نجات درهمیاری و کمک به خانواده ها برای نجات عزیزانشان ازاسارتگاه رجوی ها، گفتند وقتی که پدرم درجنگ تحمیلی اسیرصدام شد من وبرادرانم کوچک بودیم مادرم مارا با سختی بزرگ کرد پدرم ازاردوگاه اسیران برایمان نامه می فرستاد و می گفت طاقت دوری ازشما را ندارم طوری که حتی درنامه ای که فرستاده بود از ما خواست که به صلیب سرخ مراجعه کنیم و با بیان شرح سن و سالش از آنها بخواهید که برای آزادیش به دولت عراق فشار بیاورند
عیادت انجمن نجات مازندران از خانواده خزائی
در تماس تلفنی دفتر انجمن با خانواده خزائی مطلع شدیم خانم فاطمه هاشم زاده همسر محترم آقای علیرضا خزائی برادر اسیر فرقه رجوی محمد رضا خزائی بر اثر بیماری ریوی در بیمارستان بستری است نامبرده که تاکنون در همکاری نزدیک با انجمن استان تلاش زیادی برای آزادی اسرای جهنم رجوی در عراق داشته و علیرغم مشکلات ریوی به همراه سایر خانواده ها برای نجات این اسیران به اشرف رفته بود.
مسخره بودن ادعای سخیف فرقه رجوی مبنی بر اعطای پناهندگی به کمپ لیبرتی
شماری ازخانواده های چشم انتظار گیلک که عضوی از خود در اسارتگاه رجوی دارند با ذکاوت و هوشیاری تحسین برانگیز با حضور در دفترانجمن نجات و بعضا با تماس تلفنی ضمن لعن ونفرین بر رجوی جنایتکار مسبب تمام سختیهای اعضا و خانواده های آن قربانیان و تنفر و انزجار از حامیان رشوه بگیر خارجی اظهار داشتند که به قطع و یقین حربه جدید رجوی در به اسارت کشیدن عزیزانمان درکمپ لیبرتی کارساز نخواهد بود و روی سرش خراب خواهد شد.
پیام تسلیت انجمن نجات به خانواده فرج الله حسینی
آقای حاج احمد فرج الله حسینی پدر محترم آقای سعید فرج الله حسینی (از اعضای تحت اسارت فرقه رجوی مستقر در کمپ لیبرتی) روز شنبه بیستم آبانماه به علت بیماری جان به جان آفرین تسلیم کردند. ایشان سالها در انتظار دیدار فرزندش بود که متاسفانه سران فرقه رجوی هرگز به خواسته مشروع و قانونی ایشان توجهی نکردند.انجمن نجات ضمن همدردی، مصیبت وارده را به خانواده محترم فرج الله حسینی تسلیت گفته و از خدای مهربان طلب آمرزش و شادی روح آن مرحوم را مسئلت دارد.
تلاش خانم فروزنده برای دیدار با برادرش
آن شب سرما خیلی شدید بود ولی تمام خانواده ها که حالا تعدادمان نزدیک به پانزده خانواده شده بود این سرما را تحمل کردند وهمه منتظر جواب بودیم در این فاصله خانواده ها تمام سوغاتی هایی را که از ایران برای بچه هایشان آورده بودند جمع آوری کردند و به پشت درب اصلی آوردند. شوق را در تک تک چشم ها به وضوح می دیدم همه مثل هم ساکت و بی صدا منتظر بچه ها بودیم.
ملاقات خانواده آقای باقر محمدی سرواله با بازگشتی توفیق سلیمانی
روز دوشنبه مورخه 8/8/91 خانواده آقای باقر محمدی با توفیق سلیمانی در دفتر انجمن کردستان ملاقات کردند.توفیق از وضعیت باقر محمدی برای خانواده ایشان گفت و اینکه در داخل مجاهدین مشغول به شیرینی پزی می باشد و هم اکنون در لیبرتی به سر می برد.و در داخل سازمان مسئله دار بود و تمایل به ماندن در سازمان را نداشته. باقر سال 1367 در حال گذراندن سربازی بود که توسط حمله مجاهدین به مهران، اسیر و از آن موقع تا به حال در گروه تروریستی مجاهدین اسیر می باشد.
چشم به راه یک دیدار
خانم امینی در هر بار سفر خود به عراق سختی هایی را متحمل شدند سرما وگرمای عراق را، گرد و خاک و طوفان های شدید بیابان های عراق را هم تحمل کردند؛ به این امید که شاید صدایش به گوش فرزندش برسد و او را از این خواب غفلت بیدار کند و به یاد آورد که مادری دارد چشم انتظار که برای دیدن روی فرزندش از جان و مال و زندگی خودش هم گذشته است. در این سالیان در فراق دوری فرزندش چه شب ها که تا صبح چشمان اشک آلودش را به در دوخته شاید فرزند عزیزش از راه برسد و او را درآغوش بگیرد.
مصاحبه با آقای حسن حمادی برادر مرحوم محمد حمادی – قسمت چهارم
چند رو زبعد شنیدیم که محمد را به همراه احسان به ترکیه فرستادند. احسان به ما زنگ زد که حال برادرتان خوب نیست و خودتان را برسانید. وی حتی قادر نیست به تنهایی غذا بخورد.این بود که یکی از برادرانم خودش را به ترکیه رساند. وقتی می بیند که محمد قادر نیست حتی روی تخت بنشیند وحتی نمی تواند به درستی حرف بزندو لازم است که یکی به او رسیدگی کند،تصمیم می گیرد او را برای مداوا به ایران بیاورد و هم این که خانواده بتوانند به او رسیدگی کنند. به همین خاطر بدون این که به صلیب سرخ وحتی به دولت ایران اطلاع دهد او را با خود به ایران می آورد.

