سیانور، ترور، انفجار ... خوانش مفهومی عملکرد سازمان تروریستی مجاهدین خلق در جامعه ایران دهه ۶۰
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ یادآور دورویی مجاهدین در مقابل امپریالیسم
فهیمه اروانی – عباس داوری – مینا و لعیا خیابانی – فتح الله نژاد و…. از مسئولین سازمان واز بچه های تبریز جزو دست اندرکاران تسخیر کنسول گری امریکا در تبریز بودند. جالب اینکه از میان نفرات نامبرده فهیمه اروانی و از مسئولین اول سابق سازمان در اشرف بعد از سرنگونی صدام دیکتاتور برای امریکاییان در مذاکرات فروش اطلاعات حاصل از جاسوسی دم تکان میداد و تلاش داشت دستاوردهای فکری جدید سازمان را که خط همزیستی مسالمت آمیز و سازشکاری با امریکا بود به طرف های امریکایی بفهماند.
مجاهدین و اعدام طارق عزیز- گرگ ها همدیگر را خوب می شناسند!
مجاهدین و شورای ملی مقاومت با انتشار اطلاعیه ای حکم اعدام طارق عزیز را محکوم کردند. در نبود صدام حسین،هواخواهی رجوی از طارق عزیز چندان هم بی ربط نیست. رمز و راز آن در نقشی است که بر پیشانی هر دو منکوب شده است.همدوره بودن رجوی با خاندان سیاسی-نظامی صدام و صدور انواع حکم های اعدام انقلابی برای ایرانیان و افرادی که در تشکیلات رجوی گیر افتاده بودند،یاد آور چنین روزهایی است.
چرا باید در سازمان مجاهدین دو رو بود؟
رمز پیشرفت مسئولین عالی رتبه سازمان اعم از مهدی ابریشم چی (شریف) و بقیه مجاهدین!! در دو رو بودن است یعنی آنجا که مخالف هستی باید تا بن استخوان کارهای خراب رهبری را تائید کنی وقتی کردی حالا مجاهدی!! بسیار عجیب، اما واقعی است آنها که درون سازمان این را یاد می گیرند و دلقک! می شوند تازه به آنها می گویند مجاهد پر و پا قرص و رمز ماندگاری آنها در سازمان همین است!
رجوی ها از کشته شدن مردم ایران کک شان هم نمی گزد
مریم قجر که کاسه داغ تر از آش شده و برای نماینده سازمان ملل در عراق یقه درانی می کند چرا از سوءقصد قرار گرفتن زائرین ایرانی حرفی به میان نمی آورد؟ او که خود را مدافع مردم ایران می داند و شعار آزادی سر می دهد پس چگونه در مقابل این عمل تروریستی سکوت می کند؟
مستند ملاقات پشت دیوار اشرف
ملاقات پشت دیوار اشرف
تفرقه افکنی جزء ذات پلید فرقه رجوی
در گوشه ایی از مباحث مطرح شده توسط سران شکست خورده سازمان، نیروهای ارتش عراق را ورود سربازان سنی ضعیف و فاقد وجاهت می دانند و حتی به ورود 20 هزار سرباز و افسر با حضور یک فرمانده کرد سنی در ارتش عراق اظهار می کنند و می خواهند با این توضیحات بین شیعه و سنی بطور عملی اختلاف ایجاد نمایند و با اینکار نیز دوباره ارتش عراق را ناتوان در اداره کشور می دانند.
مجاهدین و فروغ آدم کشی
با پذیرش قطعنامه، رجوی ابله از آنجایی که در توهمات خودش غرق بود و می خواست یک لقمه گنده تر از دهانش بردارد بدون در نظر گرفتن نیروهای نظامی ایران و نداشتن پایگاه اجتماعی در ایران دست به عملی زد که هیچ احمقی چنین تصمیمی به ذهنش نمی زند: حمله نظامی بصورت ستونی!!! که هزاران نفر از اعضای خودش را به کشتن داد.
علم کردن مسئله حقوق بشر؛ دغل کاری فرقه رجوی
رجوی دغل کار، تلاش دارد تا با علم کردن مسئله حقوق بشر و وضعیت زندانیان سیاسی در زندان های ایران خودش را مطرح کند و این گونه وانمود کند که اینان زندانیان سیاسی هوادار سازمان هستند که در جریان اعتراضات انتخاباتی ریاست جمهوری دستگیر گشته و دارای انگیزه سیاسی بالایی می باشند که از درون زندان با نوشتن نامه و یا حتی کمک مالی به حمایت از سازمان می پردازند که در این راستا تا کنون سازمان چندین اطلاعیه دروغین صادر کرده است.
دروغ سازی فرقه رجوی از فرط استیصال
در تاریخ 9 مرداد ماه 1389 مطلبی در سایت فرقه رجوی دجال درج شده بود که نشانگر اوج درماندگی و استیصال این فرقه بوده و نشان می دهد که چگونه کفگیر تبلیغاتی شان به ته دیگ خورده است. این مطلب با ذکر نام موسی ایزکیان درج شده است که سراسر آن مملو از اشتباه و غلط دروغ است و نشان می دهد که این متن در چه شرایط بهم ریخته ای سر هم بندی شده است.
داستان تاکتیک ؛ استراتژی و ایدئولوژی مجاهدین در طول زمان
بار آمریکا آمد و تاکتیک شد خوش خدمتی و خط موازی و استراتژی هم شد سرنگونی از طریق حمله نظامی آمریکا و به قدرت رسیدن توسط آنها با نشان دادن لیاقت خود تا قبل از حمله نظامی ؛ ایدئولوژی هم شد اسلام آمریکایی ناب که از شانس بد و جور زمانه آمریکا هم رفت و اشرف و مجاهدین در عراق تحویل عراقیها شدند و در خارج بلاتکلیف. حالا مانده اند که چه تاکتیکی اتخاذ کنند نه نیرویی در داخل ونه تیمی و نه حامی بزرگی چون صدام و نه حتی استخدام رسمی از طرف بولتون و دیگرانی که به مجاهدین بعنوان یک ابزار فشار نگاه میکنند.
مجاهدین در کجای طیف؟
هیچ شکست سیاسی و نظامی و استراتژیکی و ایدئولوژیکی برای سازمان بدتر از این شکست نبود اما متاسفانه سازمان و در راس آن رجوی نمی خواهد این را بیاموزد که نمی توان روی پاهای بیگانگان راه رفت و پیروز شد. بعد از فروغ تا حالا بارها و بارها این سازمان این خط را تجربه کرده اما باز از آن دست بردار نیست! که نمی توان در زمین بیگانه کاشت و خود محصول آنرا درو کرد نتیجتا از این سازمان یک سازمان مزدور ساخته شده که حاضر است برای هر کسی کار کند
توهم سرنگونی در عرض دو یا سه روز با نام دروغ جاویدان
پذیرش قطعنامه توسط طرفین درگیر جنگ معادلات و تحلیل های نظامی و استراتژیک آبکی رجوی یک شبه به باد فنا رفت و او به این فکر افتاد که اگر چنانچه دست به اقدام خاص هم چون خودکشی جمعی و سازمانی (عملیات فروغ) در این مقطع حساس نزند برای همیشه نیروها و ارتش به اصطلاح آزادی بخش او در عراق دفن خواهند شد و به عنوان خائنین به خلق و وطن لعن تاریخ را برای خود خواهند خرید.

