سیانور، ترور، انفجار ... خوانش مفهومی عملکرد سازمان تروریستی مجاهدین خلق در جامعه ایران دهه ۶۰
یادداشت هایی از درون مناسبات مجاهدین ۱۲ سال حضورم در تشکیلات – قسمت دوم
افشاگری جدا شده ها تأثیرگذار بوده سازمان مسعود هر روز رسواتر از قبل
شگردهای رجوی برای گردهمایی ۲۰ ژوئن در فرانسه
فرقه رجوی با انواع دجالگری های خاص مشغول فعالیت برای جمع آوری نیرو جهت گردهمایی 20 ژوئن در فرانسه می باشد. این فرقه با پول هایی که از طریق وطن فروشی و جاسوسی برای ارباب قدیمش صدام حسین و ارباب جدیدیش یعنی امپریالیسم دریافت و پس انداز کرده، و با دروغ و دجالگری مطرح می کند که هزینه این برنامه ها را از باصطلاح هواداران مقاومت کمک گرفته است، قصد دارد این گردهمایی را سازماندهی کند تا دولت فرانسه را به چالش بکشاند.
۱۷ ژوئن؛ لکه ننگی بر پیشانی رجوی
کوس رسوایی17 ژوئن و عوامل خیانتکار دست اندکار آن در هر کوی و برزن به صدا آمده است. در این روز مریم رجوی که خودش هم زمان با شروع تهاجم نظامی آمریکا به عراق هزاران رزمنده مجاهد را که در نوار مرزی از یک ماه قبل به امید اعلان فرمان پیشروی رئیس جمهور منتخب شورا در زیر سهمگین ترین بمباران های تاریخ تنها گذاشته و مخفیانه در فرانسه سکنا گزیده بود توسط پلیس فرانسه دستگیر شد.
اوور نزدیک ترین گزینه سازمان مجاهدین خلق
بی تردید در چنین وضعیتی گزینه خاک فرانسه برای این جابجایی محتمل ترین به نظر می رسد. این گزینه از چند جهت برای رجوی حائز اهمیت است، اول اینکه در حال حاضر بخش قابل ملاحظه ای از اعضای مستقر در عراق دارای اقامت و پناهندگی در فرانسه هستند و در صورت لزوم چاره ای جز بازگشت و استقرار در اوور ندارند. همین فاکتور کمک می کند تا سازمان تلاش ها و هزینه های لازم را برای انتقال ناگزیر نیروهای اش به اوور متمرکز کند.
طلبکاری مجاهدین از دولت عراق
در دوران صدام یعنی دوران تاخت وتاز مجاهدین در عراق مجاهدین خود را مهمان عراق وصدام را صاحبخانه می دانستند به طوری که آقای رجوی در نشستها صدام را صاحبخانه خطاب می کرد، حال اگر اینطور است و اگر خود گفته خود را قبول دارند باید قبول کنند که مهمانی تمام شده، صاحبخانه قبلی مرده و صاحبخانه جدید هم عذر انها را از خانه خود خواسته پس بایستی هر چه زودتر خانه مردم را خالی کرد.
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه – قسمت سوم
جای تردید نیست که رهبری فرقه مجاهدین خلق در اوورسورواز فرانسه علاوه بر ارتباط با گروه تروریستی جندالله، با گروه القاعده و همچنین گروه طالبان ارتباطات گسترده دارد. همه این علائم، به اضافه اخبار درونی از سازمان مجاهدین خلق در اووروسورواز فرانسه، حاکیست که این فرقه از خاک کشور فرانسه در صدد است که در طول سال های آینده توان نظامی و تروریستی خود را بازسازی کند.
امواج یکی از شریان های حیاتی اوور
بی تردید ابعاد و انگیزه های عملیات 17 ژوئن بسیار فراتر از کشف این امکانات در اوور است، این تجهیزات در واقع حکم سخت افزارهایی را بازی می کنند که توجه عمیق و همه جانبه به آنها به نوعی می تواند مقامات امنیتی و قضایی فرانسه را برای اعمال بیشتر و دقیق تر این مکان که به مثابه مقر فرماندهی مجاهدین در اروپا از آن یاد می شود برانگیخته و نسبت به آن حساس کند. مجاهدین درست به خاطر درک همین حساسیت های معمول است که در مواجه با هشدارهای ما دست به هجمه و جنگ روانی زده
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه – قسمت دوم
رهبری فرقه مجاهدین خلق قصد دارد با شانتاژهای تبلیغاتی در مورد شرایط قلعه اشرف و بزرگ کردن نظارت و حضور پلیس عراق بر بخشی از کشور خودش، جایگاه و موقعیت تشکیلاتی و استراتژیکی” قلعه مدرن اوورسورواز” در فرانسه را از دید ناظران سیاسی و کارشناسان امور تروریسم و فرقه گرایی پنهان کند.
اشک تمساح ریختن برای پادگان اشرف
سران فرقه مافیایی رجوی جز گمراه کردن دولتها و ارگانهای اروپایی نسبت به وجود یک فرقه خطرناک چیز دیگری نیست و به همین منظور و برای مستحکم کردن مرکز فرماندهی فرقه و حتی نقل و انتقال بقیه سران فرقه از عراق به اروپا بطور خاص به فرانسه ان هم به صورت بی سرو صدا مسائل عادی در اشرف را چنان بزرگ می کنند تا بتوانند در خفا کار خودشان را انجام دهند
محاصره اردوگاه اشرف و جیغ و داد مجاهدین
جیغ و دادهای سران فرقه برای ماندن درعراق به دلیل بودن در نزدیکی مرز ایران یا بیخ گوش رژیم بودن نیست و هیچ جنبه انسانی هم ندارد بلکه آنها از رسیدن این افراد به خاک اروپا یا امریکا ترس دارند، اتفاقآ ترس شان هم به جا است چرا که می دانند همین که پای این بچه ها به خارج از عراق برسد از هیپنوتیزم خارج می شوند وچشمشان به دنیای واقعی باز خواهد شد وبا فاصله گرفتن ازاین تشکیلات استسماری و ارتجاعی باعث خواهند شد که همین اندام لرزان وناتوانی هم که از این فرقه به جا مانده از هم بپاشد وخاکستر شود.
خود زنی مفتضحانه فرقه مسعود رجوی
ضمن بیان واقعیت امر در مورد عملکردها فرقه مسعود رجوی,که درانتشار گزینشی این مکالمات نیز بخوبی آشکاراست و با اشاره به افشاگریهای اخیر در مورد شبکه و ترفندهای فرقه مسعود رجوی برای به دام انداختن و عضوگیری, به خصوص از میان افرادی که از تیف آمده اند همچنین با این افشاگریها, شرایط برای مزدبگیران فرقه مسعود رجوی در کشورهای اروپایی توسط دولتها و ارگانهای امنیتی و قضایی آنها احتمالا نامساعد خواهد شد.
فشار مجاهدین به نمایندگان پارلمان اروپا
بعید بنظر میرسد که تصمیم گیرندگان امریکایی استراتژی خودشان را در این زمان با چالش مواجه کنند بنابراین میتوانیم ناکارامدی این گونه نامه ها و نامه نگاری ها از هم اکنون ببینیم مگر اینکه این شرایطی که در آن هستیم و دست کم تا چند ماه آینده نیز تغییری در آن دیده نخواهد شد بعد از این زمان و تحولاتی که در دل دارد تماما تغییر کند و به سمت یک مسیر دیگری غیر از این برود و میز طرفین اصلی این بحث کاملاً عوض شود که در آنصورت هم بایستی مجاهدین به بدنه داخلی خودشان یعنی همین اندک باقیمانده های در اینجا و آنجا خودشان توضیح بدهند که بالاخره آمریکا بد است یا خوب…
فرقه رجوی و نحوه برخورد با منتقدین
فرقه رجوی، آنانی که از چنگ دژخیم اشرف جان سالم به در برده اند را با تمامی قوا و توان سعی میکنند از صحنه بیرون نمایند. یا تلاش مینمایند وی را ترور شخصیتی نموده و یا اینکه با تهدید و ارعاب از صحنه خارج نموده و یا اینکه وی را اگر فردی ضعیف النفس باشد خریده و حرفها و اتهامات بی اساس خود را از زبان وی به منتقدین نسبت دهند.به این امید که منتقدین صحنه را خالی نموده و رجوی و عمالش بی هیچ مزاحمتی یکه تازی نموده و به هر عمل کثیفی دست زده و هر یاوه سرائی که خواستند بکنند.

