نگاهی به گزارش گزتا ایمپکت آلبانی گروه تروریستی مجاهدین خلق زیر ذرهبین حقوق بشری
در کمپ مانز مجاهدین خلق ارتباط حقوقی ناپدیدشدگان اجباری با مرگ های خاموش
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه – قسمت سوم
جای تردید نیست که رهبری فرقه مجاهدین خلق در اوورسورواز فرانسه علاوه بر ارتباط با گروه تروریستی جندالله، با گروه القاعده و همچنین گروه طالبان ارتباطات گسترده دارد. همه این علائم، به اضافه اخبار درونی از سازمان مجاهدین خلق در اووروسورواز فرانسه، حاکیست که این فرقه از خاک کشور فرانسه در صدد است که در طول سال های آینده توان نظامی و تروریستی خود را بازسازی کند.
امواج یکی از شریان های حیاتی اوور
بی تردید ابعاد و انگیزه های عملیات 17 ژوئن بسیار فراتر از کشف این امکانات در اوور است، این تجهیزات در واقع حکم سخت افزارهایی را بازی می کنند که توجه عمیق و همه جانبه به آنها به نوعی می تواند مقامات امنیتی و قضایی فرانسه را برای اعمال بیشتر و دقیق تر این مکان که به مثابه مقر فرماندهی مجاهدین در اروپا از آن یاد می شود برانگیخته و نسبت به آن حساس کند. مجاهدین درست به خاطر درک همین حساسیت های معمول است که در مواجه با هشدارهای ما دست به هجمه و جنگ روانی زده
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه – قسمت دوم
رهبری فرقه مجاهدین خلق قصد دارد با شانتاژهای تبلیغاتی در مورد شرایط قلعه اشرف و بزرگ کردن نظارت و حضور پلیس عراق بر بخشی از کشور خودش، جایگاه و موقعیت تشکیلاتی و استراتژیکی” قلعه مدرن اوورسورواز” در فرانسه را از دید ناظران سیاسی و کارشناسان امور تروریسم و فرقه گرایی پنهان کند.
اشک تمساح ریختن برای پادگان اشرف
سران فرقه مافیایی رجوی جز گمراه کردن دولتها و ارگانهای اروپایی نسبت به وجود یک فرقه خطرناک چیز دیگری نیست و به همین منظور و برای مستحکم کردن مرکز فرماندهی فرقه و حتی نقل و انتقال بقیه سران فرقه از عراق به اروپا بطور خاص به فرانسه ان هم به صورت بی سرو صدا مسائل عادی در اشرف را چنان بزرگ می کنند تا بتوانند در خفا کار خودشان را انجام دهند
محاصره اردوگاه اشرف و جیغ و داد مجاهدین
جیغ و دادهای سران فرقه برای ماندن درعراق به دلیل بودن در نزدیکی مرز ایران یا بیخ گوش رژیم بودن نیست و هیچ جنبه انسانی هم ندارد بلکه آنها از رسیدن این افراد به خاک اروپا یا امریکا ترس دارند، اتفاقآ ترس شان هم به جا است چرا که می دانند همین که پای این بچه ها به خارج از عراق برسد از هیپنوتیزم خارج می شوند وچشمشان به دنیای واقعی باز خواهد شد وبا فاصله گرفتن ازاین تشکیلات استسماری و ارتجاعی باعث خواهند شد که همین اندام لرزان وناتوانی هم که از این فرقه به جا مانده از هم بپاشد وخاکستر شود.
خود زنی مفتضحانه فرقه مسعود رجوی
ضمن بیان واقعیت امر در مورد عملکردها فرقه مسعود رجوی,که درانتشار گزینشی این مکالمات نیز بخوبی آشکاراست و با اشاره به افشاگریهای اخیر در مورد شبکه و ترفندهای فرقه مسعود رجوی برای به دام انداختن و عضوگیری, به خصوص از میان افرادی که از تیف آمده اند همچنین با این افشاگریها, شرایط برای مزدبگیران فرقه مسعود رجوی در کشورهای اروپایی توسط دولتها و ارگانهای امنیتی و قضایی آنها احتمالا نامساعد خواهد شد.
فشار مجاهدین به نمایندگان پارلمان اروپا
بعید بنظر میرسد که تصمیم گیرندگان امریکایی استراتژی خودشان را در این زمان با چالش مواجه کنند بنابراین میتوانیم ناکارامدی این گونه نامه ها و نامه نگاری ها از هم اکنون ببینیم مگر اینکه این شرایطی که در آن هستیم و دست کم تا چند ماه آینده نیز تغییری در آن دیده نخواهد شد بعد از این زمان و تحولاتی که در دل دارد تماما تغییر کند و به سمت یک مسیر دیگری غیر از این برود و میز طرفین اصلی این بحث کاملاً عوض شود که در آنصورت هم بایستی مجاهدین به بدنه داخلی خودشان یعنی همین اندک باقیمانده های در اینجا و آنجا خودشان توضیح بدهند که بالاخره آمریکا بد است یا خوب…
فرقه رجوی و نحوه برخورد با منتقدین
فرقه رجوی، آنانی که از چنگ دژخیم اشرف جان سالم به در برده اند را با تمامی قوا و توان سعی میکنند از صحنه بیرون نمایند. یا تلاش مینمایند وی را ترور شخصیتی نموده و یا اینکه با تهدید و ارعاب از صحنه خارج نموده و یا اینکه وی را اگر فردی ضعیف النفس باشد خریده و حرفها و اتهامات بی اساس خود را از زبان وی به منتقدین نسبت دهند.به این امید که منتقدین صحنه را خالی نموده و رجوی و عمالش بی هیچ مزاحمتی یکه تازی نموده و به هر عمل کثیفی دست زده و هر یاوه سرائی که خواستند بکنند.
سوء استفاده ابزاری از قرآن در فرقه رجوی
رجوی در پیام فروردین خود که در 14 اردیبهشت منتشر گردید می خواهد با توسل به آیات قرآن و استفاده از روشهای مخصوص به خود برای کنترل ذهن و تاثیر گذاری بر افراد اسیر و در بند کشیده با دعوت به پایداری و استقامت، از بریدگی افراد و از هم پاشیدگی اشرف جلوگیری کند. و البته این گونه تفاسیر و پیامها خیلی وقت است که توان خود را برای نگه داشتن افراد در بند فرقه از دست داده است نمونه آن تعداد اخیری است که از این فرقه جدا شده اند
قلعه اشرف در عراق و قلعه اوروسورواز در فرانسه
با توجه به اوضاع سیاسی و دیدگاه های دولت عراق، و همچنین موقعیت بسیار لرزان حضور تشکیلاتی مجاهدین در این کشور، بنظر می رسد که حفظ جایگاه و موقعیت تشکیلاتی و استراتژیکی” قلعه مدرن اوورسورواز” در فرانسه نسبت به موقعیت سیاسی و استراتژیکی” قلعه کهنه اشرف” در عراق در اولویت اول رهبری فرقه مجاهدین خواهد بود، چرا که رهبری فرقه مجاهدین خلق نیروهای اصلی و مورد اعتماد خود را از” قلعه کهنه اشرف” به” قلعه مدرن اووروسورواز” منتقل کرده است
منطق سازمان مجاهدین در عرصه جهانی
مجاهدین در هر وضعیتی و با هر میزان خطا و تخلفی و در رابطه و نسبت به هر مدعی، دولت، شخص، نهاد بین المللی، جامعه جهانی و… و در هر کجا که بخشی از تشکیلات خود را مستقر کرده باشند، همواره دست بالا را گرفته است. این تنظیم رابطه پیش از هر چیز ریشه در تفکر تمامیت خواهانه و تمامیت گرایانه مجاهدین دارد. ریشه در متدلوژی و تفکری که بر اساس دریافت های ایدئولوژیک همیشه دیگران را در هر شرایط و موقعیتی بدهکار خود می داند
رهبران سازمان مجاهدین در بن بستی جدید
اشتباه اصلی که سردمداران سازمان مجاهدین مرتکب شده اند این است که خاک اروپا را با قرارگاه اشرف در دوران حکومت صدام حسین اشتباه گرفته اند. شاید مریم رجوی تصور می کند که با صادر کردن فرمان سرکوب (با نشست های موسوم به عملیات جاری! و فحاشی و زندان و کشتار) می تواند در اروپا هم فریادهای حق طلبانه مخالفان را خاموش کند.

