نگاهی به گزارش گزتا ایمپکت آلبانی گروه تروریستی مجاهدین خلق زیر ذرهبین حقوق بشری
در کمپ مانز مجاهدین خلق ارتباط حقوقی ناپدیدشدگان اجباری با مرگ های خاموش
رهبران فرقه رجوی و تهدید اسرای بازداشتگاه اشرف
آمریکا الان در عراق گرفتار شده است و به دنبال این است که از شرایط عراق رهایی یابند، مجاهدین در چنین وضعیتی نخواهند توانست تحت سرپرستی آمریکاییها قرار گیرند. در حال حاضر مجاهدین در کشور عراق مشکل دارند و به دنبال گرفتن تضمین امنیتی هستند که امنیت آنها را در عراق تضمین کنند.
جنگجویان خدا در پیاده رو
تابستان امسال صدها دانشجوی دانشگاهی در لهستان به چشم خود دیدند که حتی تحصیل در رشته ی علوم سیاسی نیز نمی تواند در مقابل یک سفر کوتاه و ارزان به پاریس و بیگاری کشیده شدن توسط یک سازمان تروریستی، حفاظت کند. چه کسی می تواند در مقابل پیشنهاد سفر سه روزه به پایتخت فرانسه با هزینه تنها شش یورو (شامل جا برا ی اقامت) مقاومت کند؟ بدین گونه لهستانی های ساده و بی تجربه حاضر شدند که برای یک روز تبدیل به مجاهدین اسلامی شوند.
مجاهدین و ادبیات فرقه ایی
جاسوسی و تملق سیاسی برای جناحهای جنگ طلب امریکایی به کسانی همچون حسن دایی السلام و عیلرضا جعفر زاده و چند مهره دیگر سپرده شده است و در اروپا مهره های اصلی این فرقه خود را تحت الشعاع مریم عضدانلو قرار داده اند و مقالات و حملات فلانژی نسبت به منتقدین خود را از زبان کسانی بیان می کنند که فاقد هر گونه سواد و بینش سیاسی می باشند.
آخرین جمع بندی در فرقه تروریستی رجوی
با توجه به اینکه در شرایط حساسی از نظر فرقه بسر می بریم و نزدیک شدن سرانجام”تعهد دو ساله” و تحویل کمپ اشرف و نزدیک شدن به موعد شش ماهه ای که دولت عراق تعیین کرده بود و خارج نشدن اسم سازمان از لیست گروههای تروریستی اتحادیه اروپا و فشار خانواده های اعضای اسیر در کمپ اشرف بر ای دیدار با فرزندانشان و همچنین بالا گرفتن بحران های درونی فرقه، تلاش جداشده ها در گوشه و کنار جهان برای افشای هرچه بیشتر روابط و مناسبات درونی و بیرونی فرقه،خوب معلوم است که طبق معمول فرقه وارد جمع بندی مرحله ای شده یعنی بالاترین عناصر فرقه در حال حاضر در نشست جمع بندی هستند
تروریست – مزدور – جاسوس -…
مجاهدین خلق بایستی باور کنند که تعریف واحدی از آنها به دست آمده و به عنوان تروریست،فرقه گرا،مزدور و جاسوس به ثبت رسیده اند و هزینه تغییردر این تعریف را باید از ماهیت خود بپردازند و البته پرواضح است که فرقه ها به ماهیت خود شلیک نمی کنند و اساسا باید پذیرفت که دلیل جاسوسی، مزدوری و عملکرد تروریستی آنها ریشه در فرقه گرایی آنان دارد.
سازمان از دیدگاه ثریا معزی – قسمت چهارم
شگرد سازمان همیشه این بوده که از جداشدگانش چهره ای منفور بسازد تا دیگران کمتر به ذهنشان خطور کند که جدا شوند. این مسئله در دهه اخیر و کمی پیش تر از آن جدی تر شده و جداشدگان را به مزدوری و خیانت متهم می کنند تا در نزد هموطنان منفور شونــــد و صحبت های آنان برد نداشته باشد. در چند سال اخیر نیز صدها جدا شده خود را تا حد توان زندانی آمریکایی ها کردند و آن ها را مزدوران وزارت اطلاعات نامیدند و تمامی امکانات را از آن ها دریغ داشتند ولی در نمایش های بیرونی آنچنان صحبت می کردند که گویی تمام تلاششان را برای رفاه آنان به کار برده اند.
بیانیه”به نام حقیقت” از آقای شاهسوندی
بودجه باصطلاح ارتش آزادیبخش شما از کجا تهیه می شود؟ بهای توپ ها و تانک های اهدایی صدام حسین چگونه پرداخت می شود؟ آیا شرکت در سرکوب مردم کردستان عراق بازپرداخت بخشی از این بدهی نبوده؟ کارتن کارتن دینارهای نو عراقی که توسط مأمورین استخبارات عراق مستقیماً از مصرف الرافدین (بانک مرکزی عراق) به شما تحویل داده می شد، به دنبال کدام توافق و قرارداد پنهانی بود؟
تحصن مجاهدین در دفاع از اشرف، یک گذاره و چند معنی
دولت و مردم عراق بر اساس همان ضوابط و معیارهای بین المللی که تاکید بر ممنوعیت حمایت و پناه دادن گروه های تروریستی دارد، از پذیرش و استقرار مجاهدین در خاک عراق معذور است. با این توضیح که دولت و مردم عراق اساسا با پناه دادن افراد سازمان به صورت مجرد و به عنوان یک فرد و خارج از چارت و هویت تشکیلاتی به این افراد مشکلی ندارد. اما در نقطه مقابل مجاهدین اصرار دارند، دولت و مردم عراق با رسمیت شناختن هویت یک تشکیلات تروریستی به ادامه آنچه آنها به دروغ پناهنده گی سیاسی نام گذاشته اند، موافقت نموده و تن بدهند.
حقیقت: همان طور که تاریخ آن را ثبت کرده است
این حقیقت را تاریخ از نفرت انگیزترین سازمان های خون آشام (سازمان مجاهدین خلق تروریستی) ثبت کرده است. ما برای شما از کسانی که در آن زندگی کرده اند و هنوز هم زندگی می کنند با گفتار و تصویر نقل می کنیم. و این سندی برای محکومیت کسانی در دادگاه تاریخ است که در کنار طاغوت زمــــان « صدام » و گروه رجوی و دنباله روهای این سازمان ها ایستادند. و همچنین هنوز دلائل زیادی در هاله ابهام قرار دارد ولی حق و حقیقت مشخص می شود.
مجاهدین و سلب اعتماد از اعضاعشان
آقا و خانم رجوی میتوانستند مثل بقیه گروهها در عراق بمانند ولی اینقدر به صدام و دم و دستگاه جهنمی اش سرویس ندهند اما اینکار را هم نکردند و خدمات خود را بطور گسترده و شبانه روزی به صدام و دولتش ارائه دادند کاری که نباید میکردند،خدماتی از قبیل جاسوسی ؛ انجام عملیات و شنود ؛ تحویل ناراضیان سازمانش به صدام برای مبادله ؛ بازجویی و شکنجه اسرا و…
اوور، نقطه کور وال دواز
مجاهدین می دانند با از دست دادن قرارگاه اشرف آن گونه که می خواهند و مایل هستند قادر نخواهند بود از اوور استفاده استراتژیک بکنند. اما بی میل هم نیستند که این مکان را به هر صورت ولو با پذیرش نوعی کنترل محسوس شبیه قرارگاه اشرف کماکان حفظ کنند. به این دلیل که اگر این مکان را به هر دلیل از دست بدهند، در واقع نقطه ثقل رسانه ای و ظرف استراتژیک خود را بکلی از دست خواهند داد.
سازمان از دیدگاه ثریا معزی – قسمت سوم
سازمان که در بدو تأسیس بر پایه مواضع ضد امپریالیستی بنا شده بود و در طی چند دهه به این موضع خود افتخار می کرد و بیشتر سروده هایش نیز در همین رابطه بود و اساساً سمت و سوی شرقی داشت، بناگاه ترانه ها و کتاب های ضد امپریالیستی خود را جمع آوری و نابود کرد. جالب تر این که با اعلام ریاست جمهوری مریم رجوی و انتقال او به اروپا، اساس بحث های ایدئولوژیکی خود را بر این بنا نهاد که انقلاب مریم ضد بورژوازی است بلافاصله پس از اشغال عراق این خانم که تصورش ضد بورژوازی بود به دامان بوروژوازی غلطید و اعلام نمود که نسیم دمکراسی در عراق در حال وزیدن است!

