نگاهی به گزارش گزتا ایمپکت آلبانی گروه تروریستی مجاهدین خلق زیر ذرهبین حقوق بشری
در کمپ مانز مجاهدین خلق ارتباط حقوقی ناپدیدشدگان اجباری با مرگ های خاموش
هشدار به شهروندان در مورد سازمانهای خیریه قلابی
تحریک احساسات انسانی مردم و سپس اخاذی از آنها همواره از مشاغل پر درآمد از گذشته دور تاکنون بوده است. برخی افراد حتی زندگی خود را از این طریق تامین کرده و از این راه به مال و منال و ثروتهای هنگفت رسیده اند.
فرقه مجاهدین و” جنبش صلح طلبی” ایرانیان آزاده
سالها ست که فرقه مجاهدین همراه با خیانت و سرسپردگی به بیگانگان شعارهای مختلفی داده که خود نیز بعد از چند ی به بیهوده بودن آن پی برده و از تکرار ان خود داری نموده به عنوان نمونه از این قبیل نمایشات می توان به” بیانه ملی” و” جنبش همبستگی ملی” و شعار” رفراندوم” و” راه حل سوم” وتکرار کردن گفته بیکانگان تحت عنوان” دمکراسی از تهران تا دمشق” اشاره نمود
مبنا و محتوای راه حل سوم خانم رجوی یعنی حمله نظامی آمریکا به ایران
در ابتدای گفتگو شنونده ای در خصوص عضویت شاهسوندی به سازمان از منظر عقل و دل سوالاتی مطرح نمود. شاهسوندی با تاکید بر تبعیت غیر عقلانی خود از سازمان و رجوی بر این مهم تاکید کرد که عموم آدم های آرمانگرا نه از راه خرد و عقل که از راه عشق به حوزه مبارزات اجتماعی وارد می شوند. وی با تصریح تقابل عقلانیت با عشق و اشاره به نمونه هایی در عرفان در تقابل این دو پدیده تصریح کرد:
مجاهدین: ما را عامل حساب کنید ولو در کادر مزدوری
این نوع نعل وارونه رهبری فرقه مجاهدین بردن ملت به سمت تسلیم و قبول ذلت و خواری است و در همین رابطه در مقابل جنبش صلح خواهی و ضد جنگ جبهه گیری هیستریک کرده و بر علیه آن تقابل کرده و هر کس که دم از صلح و مقاومت در مقابل جنگ خارجی بزند را ضد مردم جا می زنند و پاچه همه را گاز می گیرند.
مجاهدین: آژانس دیر رفت ما شرمنده شدیم
مسئولین نادان فرقه تروریست ها در جواب رسوایی هایشان بعد از گزارشات اطلاعاتی آمریکا در مقابل خبرنگاران گفتند ما افشاءِ کریدم، اما چون آژانس دیر رفت و با رژیم تبانی کرد رژیم سایت ها و تجهیزات تهیه بمب را جمع کرد و باعث فریب آژانس و رسوایی ما شدند.
شرکت نمایندگان انجمن ایران سبز در جلسه گفتگوی ضد جنگ
در این دیدار دوستانه، نمایندگان ایران سبز با اشاره به مشکلات ایران تاکید کردند هیچ یک از گروه های مخالف جمهوری اسلامی بجز سازمان فرقه رجوی خواهان جنگ نیستند بلکه تاکید کردند ایران افغانستان نیست و گفتگو را بهترین راه حل برای برطرف کردن مشکلات ایران با آمریکا دانستند متقابلا آنها هم ابراز امیدواری کردند که مشکلات ایران از طریق گفتگو حل شود
ملاقات دو تن از فعالین حقوق بشر در سوئیس
آنتوان گسلر نیز در این ملاقات به انگیزه خود از نگارش کتاب” کالبدشکافی یک جریان ایدئولوژیک” اشاره کرد و دلیل آن را مشابهت های ایدئولوژیک، تشکیلاتی و همچنین جایگاه خاص رهبری در گروه های استالینیستی و مائوئیستی با گروه ایرانی سازمان مجاهدین خلق برشمرد. آقای گسلر همچنین به این موضوع اشاره کرد که بعد از بازتاب فراوان این کتاب در محافل ایرانی و غیر ایرانی، سازمان مجاهدین خلق انتقادات و اتهاماتی را علیه ایشان عنوان کردند
اعتراف به شکست توسط مجاهدین
در نگاه اول باید به این نکته اشاره نمود که این گروه سرانجام پذیرفت که ایران در برنامه ی هسته ای خود دارای اهداف نظامی نیست و به عبارتی دیگر علی رغم میل باطنی اش پذیرفت که نظرارباب خودرا قبول نماید. در طول تاریخ حیات سراسر نکبت بار مجاهدین این اولین باری است که آنها تلویحا شکست هدف گذاری های خودرا می پذیرند
سوت زدنهای فرقه مجاهدین در تاریکی
البته مجاهدین این ترس وحشت خود را با فرار به جلو وبزرگنمایی فعالیت هایشان جهت سرگرم کردن گروکانهای ایدئولوژیکی خود در قرارگاه اشرف نشان میدهند. اظهارات یکی دیگر از این گماشتگان ایدئولوژیکی سازمان مجاهدین که با قرار دادن شورای ملی مقاومت در صف دولتهای اروپائی جهت کسب آبرو برای این شورای فرمایشی تقلا مینماید هم جالب است
این رشته ی لعین، سردراز دارد! و حرام زاده های خودساخته
دریغااز فرط ضعف، غیرت زندگی آزاد و تنها نداشته و برجاه طلبی توسری خورده اش در بیابان عراقی و یا خانه ی بدنام حوالی پاریس، با لقب « شاعری» در کانادا، مرحم موقتی گذاشته اند تا بر دیگران ایراد آن کند که خود از عهده اش برنیامد. فیاعجبا عجبا، از رجوی ها و حامیان کذایی شان!
موضوع مجاهدین خلق در دستور کار مذاکرات ایران و آمریکا
از سال ۲۰۰۳ که آمریکا به عراق حمله کرد سازمان مجاهدین خلق فعالیت های نظامی خود را متوقف کرده است و ارتش ایالات متحده اعضای این گروه را در قرارگاه اشرف تحت کنترل قرار داده است.
برای زنان بی پناه اشرف
زنان اشرف، زنانی متفاوت از تمام زنان عالم از ابتدا تا قیامت هستند. بردگی، استثمار، تجاوز، محرومیت از حقوق انسانی، فریب، نا امیدی از آیند ه و ترس از رویارویی با واقعیات، آینده ی جامعه ای که نمی دانند در کجای آن قرار دارند آنها را به انسان هایی عصبی و فرتوت تبدیل کرده که کارکردهایی همچون تظاهرات 20 – 30 نفره، در حمایت از حقوق زنان اشرف، سخن رانی هایی آنچنانی مریم و هندوانه های کالی که او زیر بغل زنان اشرف میدهد نیز نمی تواند دردی از دردهای این خسته زنان روزگار دوا کند

